
جلسه مذاکره روز شنبه ۶ اردیبهشت ماه بین ایران و ایالات متحده در شرایطی برقرار شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا روز جمعه، ۵ اردیبهشت ماه، روند مذاکرات ایران و آمریکا را بسیار خوبارزیابی کرد و گفت: «فکر میکنم اوضاع با ایران بسیار خوب پیش میرود. خواهیم دید چه میشود.»
وارد شدن مذاکرات به فاز فنی، حساسیتها را در این زمینه دو چندان کرده است و بسیاری از کارشناسان به دنبال رمزگشایی از نحوه حل مسئله بین طرفین در این دور از مذاکرات هستند. واشنگتنپست روز جمعه در مقالهای به نقل از یک منبع آگاه، مدعی شد رویکرد ایران در مذاکرات کنونی نسبت به برجام تفاوتهایی عمدهای دارد و این تغییر رویکرد از زمان انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیسجمهوری اسلامی ایران آغاز شده است.
رویترز نیز در گزارشی، مدعی شد مقامات ایرانی در جریان مذاکرات رم به این برداشت رسیدند که ایالات متحده موضع تهران مبنی بر عدم توقف کامل برنامه غنیسازی و حفظ ذخایر اورانیوم را پذیرفته، اما برنامه موشکی، همچنان مانع جدی بر سر راه توافق است. با همه این ها، مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا در گفتگوی پادکستی که روز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ماه، منتشر شد، گفت که ایران تنها میتواند اورانیوم غنیشده را وارد کند و باید غنیسازی را متوقف کند.حسن بهشتی پور، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر مسائل بین الملل، در گفتوگو با فرارو به تحلیل این وضعیت پرداخته است:
ایران ملزم خواهد شد برخی تعهدات هستهای را بپذیرد
حسن بهشتی پور گفت: «عملا پرونده سازی هستهای علیه ایران از مرداد سال ۱۳۸۱ شروع و تبلیغات و فعالیتهای رسانهای علیه ایران آغاز شد. از آن تاریخ تا کنون این موضوع ادامه داشته و گاهی تشدید شده و گاهی کاهش پیدا کرده و به اصطلاح، فراز و نشیبهایی داشته است. یکی از دلایل خسته شدن مردم از این وضعیت بلاتکلیف همین است که به هر حال چند دهه است با این وضعیت رو به رو هستیم و بیش از ۲ دهه است که موضوع پرونده هستهای ایران جنجالی است. یعنی جوانی که در دهه ۱۳۸۰ به دنیا آمده در تمام طول عمر خود درباره پرونده هستهای ایران در مطبوعات و رسانهها خوانده است. با این وضعیت سوال مهم این است که مشکل ایران و آمریکا در بحث فنی چیست؟ هنوز دستور کار مذاکرات تعیین نشده و در بخش فنی روی کلیات توافق شده و بخشی از جزئیات مهم فنی مرتبط با توافقات از روز شنبه ۶ اردیبهشت در دستور کار مذاکرات قرار گرفته است.»
وی افزود: «از صحبتهایی که به شکل پراکنده از سوی مقامات دو کشور مطرح میشود، متوجه میشویم که وضعیت مذاکرات اکنون در بخش فنی وارد پیچیدگی شده است. نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است: در جریان مذاکرات، ایران ملزم خواهد شد تعهداتی را در حوزه سلاح هستهای بپذیرد و برای اثبات حسن نیت خود نیز اقداماتی را انجام دهد تا مشخص شود میزان غنی سازی اورانیوم خود را به میزان مدنظر آژانس میرساند (یا از طریق رقیق سازی یا ذخیره سازی زیر نظر آژانس، یا برون سپاری به کشوری دیگر)، اما این تعهدات ایران موازی با تعهدات آمریکا خواهد بود. اگر آمریکا به تعهدات خود عمل کرد که ایران نیز به مسیر تعهدات خود ادامه میدهد، در غیر این صورت، ممکن است همه چیز تغییر کند.»
سانتریفیوژها و اورانیوم غنی شده ایران باید تعیین تکلیف شود
این کارشناس ارشد سیاست خارجی در ادامه گفت: «فارغ از بحث تعیین تکلیف اورانیوم غنی شده، ایران موفق شده انواع و اقسام سانتریفیوژهای بسیار پیشرفته را به کار ببندد. برای مثال سانتریفیوژهای پیشرفته RR۶؛ بنابراین به جز سرعت غنی سازی، سانتریفیوژهایی در ایران استفاده میشوند که مصرف برق کمتر و کیفیت غنی سازی بالاتری دارند؛ بنابراین پرسش مهم دیگر که باید در جلسات مذاکره پاسخ داده شود این است که تکلیف این دستگاههای پیشرفته چه میشود؟ باید با این سانتریفیوژها چه کرد؟ آیا باید سانتریفیوژها را در انبار نگهداری کرد؟ سوال مهم دیگر این است که اگر ایران این اقدامات را انجام دهد، چه ضمانتی وجود دارد که آمریکا به تعهدات خود عمل کند؟ یا به بهانههای دیگر به غیر از مسائل هستهای، تحریمها را بر نگرداند؟ اینها در اصطلاح، به عنوان مسائل فنی مطرح میشوند و جزئیاتی را شامل میشوند که باید تعیین تکلیف شوند.»
وی افزود: «برای هر یک از این موارد راه حلهای مختلفی، پیشنهاد شده است. اما مسئله این است که طرفین چگونه قرار است درباره یک راه حل فنی به نتیجه برسند. اکنون بحثها معطوف به درصد غنی سازی، تعیین تکلیف سانتریفیوژها و موارد مشابه است، اما این بحثها به تدریج به سطوح بالاتری میرود و دیگر مناقشات بین طرفین نیز وارد بحثهای مذاکرهای میشوند. ایران تمایل دارد که با توجه به پیچیدگی و تبعات مختلف تحریم ها، فعلا یک توافق موقت انجام شود، سپس به سمت توافق کلی حرکت شود. این یک ایده است. اما ایده دیگر این است که برای تضمین آن چه که ایالات متحده بعدها انجام خواهد داد، بهتر است، ایالات متحده در ایران سرمایه گذاری کند. این سرمایه گذاری، هم در صنعت هستهای میتواند باشد و هم در صنایع نفت و گاز. این ایده از این جهت مطرح میشود که اگر آمریکا به سمت سرمایه گذاری در ایران حرکت کند، دیگر منافع خود را نیز در خطر قرار نمیدهد. ایران به حداقل ۲۰ نیروگاه هستهای برای تولید برق هستهای نیاز دارد. اکنون نیروگاه هستهای بوشهر فعال است و ۲ قرارداد نیز با روسیه برای توسعه نیروگاه بوشهر داریم. اما به جز روسیه میتوانیم از ایالات متحده یا سایر کشورهایی که در این زمینه فعالیت کردهاند از جمله آلمان، کره جنوبی و فرانسه مشارکت کنیم. این روش میتواند بسیار راهگشا باشد، اما همه اینها منوط به این است که ببینیم چه نوع توافقی به دست خواهد آمد. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین دستاوردهای مذاکرات تا این لحظه، بی اثر کردن تلاش گروههای تندرو و آنانی باشد که دوست دارند کشور را به جنگ و درگیری بکشانند و راه حلهای دیپلماتیک را به بن بست برسانند.»
بحثهای فنی ایران و آمریکا در مذاکرات بر سر چیست؟
نظر شما