سمفونی هنر، نغمه جنایت؛ موسیقیدانی که رئیس شهربانی رضاشاه شد/ رکنالدین مختاری کیست؟

این دوگانگی در شخصیت مختاری، او را به یکی از بحثبرانگیزترین، پیچیدهترین و شاید بتوان گفت تراژیکترین چهرههای تاریخ ایران تبدیل کرده است.
کودکی و شکلگیری جوانه های عشق به موسیقی
رکنالدین مختاری در سال ۱۲۶۶ خورشیدی در تهران متولد شد. پدرش، کریم مختارالسلطنه، از رجال دربار قاجار بود و در خانه بزرگی واقع در خیابان ارامنه تهران سکونت داشت. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تربیت گذراند و در همین دوران بود که استعداد شگرفش در موسیقی خود را نمایان ساخت. در همین مدرسه بود که با عبدالله دوامی، که بعدها یکی از برجستهترین خوانندگان و ردیفدانان موسیقی ایرانی شد، همکلاس بود و همین آشنایی، آتش علاقه او را به موسیقی شعلهورتر کرد.
به زودی، نام مختاری به عنوان نوازندهای چیره دست در محافل موسیقی بر سر زبانها افتاد و آهنگهایش به دلیل استحکام و زیبایی بینظیرشان، مورد تحسین قرار گرفتند. روحالله خالقی، استاد برجسته موسیقی، در کتاب «سرگذشت موسیقی ایران» به آشنایی خود با رکنالدین مختاری اینگونه اشاره میکند: «شبهای تابستان در آجر فرش جلوی اتاق پنج دری روی قالیچهای که با کتاب آبی رنگ فرش شده بود مینشستیم. یک فانوس قشنگ هم در کنار حوض مستطیل که نمای آن از سنگ بود قرار داشت و نیمی از حیاط را روشن میکرد و عطر گلهای درهم اطلسی و شاه پسند مشام جان را تازه میکرد. پیرزن اصفهانی خوش صحبتی در خانه ما بود که قصه میگفت... بعد از شام روی تخت بزرگی که چندین تختخواب رویش جا میگرفت دراز میکشیدیم و پیرزن قصه را آغاز میکرد. گاهی کلام خود را میبرید و میگفت: بچهها گوش کنید صدای ویولن بلند شد. ما هم طوری به این صدا مانوس بودیم که سکوت میکردیم و گوش میدادیم و با نغمه ساز به خواب میرفتیم. نوازنده ویولن یک صاحب منصب نظمیه بود که پشت منزل مادر ما در پارک پدرش منزل داشت.»
خالقی در ادامه مینویسد: «من آن موقع هنوز شکل ویولن را ندیده بودم ولی مادرم برایم گفته بود که ویلون سازی است شبیه کمانچه که به عوض اینکه روی زانو یا زمین بگذارند زیر چانه می نهند و با کمانی که آن را آرشه مینامند نواخته میشود. چون در کودکی مکرر با آواز ویولن به خواب رفته بودم همیشه آرزو میکردم که من هم بتوانم روزی این ساز را بزنم...»
ریاست شهربانی؛ غرق شدن در دریای خون و استبداد
در سال ۱۳۱۳، مختاری به ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد و این، سرآغاز دورانی سیاه در تاریخ ایران بود. او با سرکوب وحشیانه مخالفان سیاسی و آزادیخواهان، به چهرهای منفور در میان مردم تبدیل شد. زندانهای رضا شاه به شکنجهگاههایی دهشتناک تبدیل شدند که در آنها، آزادیخواهان به فجیعترین شکل مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند. به گفته شاهدان عینی، شکنجهها در زندانهای مختاری چنان وحشیانه بود که حتی مأموران شهربانی نیز از دیدن آن به وحشت میافتادند.
بزرگ علوی، نویسنده مشهور، چهار سال از عمر خود را در زندان مختاری سپری کرد و در مورد او نوشت: «ما دلائلی در دست داشتیم که در بعضی موارد رئیس شهربانی از اوامر شاه نیز اطاعت نمیکرد.» به گفته علوی، مختاری در سرکوب مخالفان، حتی از خود شاه نیز سختگیرتر بود و همین امر باعث شده بود که عدهای او را مقصر اصلی جنایات رژیم رضا شاه قلمداد کنند.
در دوران ریاست مختاری بر شهربانی، جنایات هولناکی رخ داد که هرگز از حافظه تاریخی مردم ایران زدوده نخواهد شد. قتل آیتالله سید حسن مدرس، نصرتالدوله فیروز، فرخی یزدی، شیخ خزعل و بسیاری دیگر از آزادیخواهان و مخالفان سیاسی، از جمله این جنایات بودند. پزشک احمدی، پزشک معتمد شهربانی، با تزریق سم یا هوا، بسیاری از زندانیان سیاسی را به قتل رساند و مختاری، مسئول مستقیم این جنایات بود.
محاکمه و آزادی؛ بازی عدالت یا نمایشی مضحک؟
پس از سقوط رضا شاه در شهریور ۱۳۲۰، مختاری بازداشت و به اتهام جنایات متعدد، محاکمه شد. روز سوم مرداد ماه ۱۳۲۱، دادگاه رکن الدین مختاری و دستیاران او با حضور انبوهی از تماشاچیان و با تدابیر شدید امنیتی در محل کاخ دادگستری برگزار شد. ادعانامه دادستان نظامی، سرشار از اتهامات سنگین و مستند علیه رئیس شهربانی سابق بود.
با این حال، دادگاه با بیاعتنایی به افکار عمومی، مختاری را تنها به ۸ سال زندان با اعمال شاقه محکوم کرد. این حکم، خشم مردم را برانگیخت و بسیاری آن را ناعادلانه دانستند. روزنامه «اطلاعات» در آن زمان نوشت: «مردم انتظار داشتند که مختاری به جرم جنایاتش اعدام شود، اما دادگاه او را تنها به ۸ سال زندان محکوم کرد. این حکم، ننگی بر پیشانی عدالت است.»
اما حتی همین مجازات نیز به طور کامل اجرا نشد. مختاری پس از گذراندن مدتی کوتاه در زندان، در فروردین ماه ۱۳۲۷ مشمول عفو ملوکانه قرار گرفت و از زندان آزاد شد. محمدرضا شاه، به پاس خدماتی که وی به خاندان پهلوی کرده بود، مبلغ یک میلیون ریال نیز به او مرحمت کرد.
بازگشت به موسیقی؛ درخشش هنر در پس زمینه جنایت
پس از آزادی از زندان، مختاری بار دیگر به موسیقی روی آورد و به ریاست مدرسه شبانه موسیقی منصوب شد. در سال ۱۳۳۵، او به عضویت هیئت مدیره انجمن اشاعه و اعتلای موسیقی انتخاب شد و تا پایان عمر به فعالیتهای هنری خود ادامه داد. مختاری رغبت زیادی به حفظ گنجینههای موسیقی سنتی نشان میداد و در همین راستا، با بسیاری از موسیقیدانان و آهنگسازان برجسته آن دوران همکاری کرد.
همکاری با ملکالشعرای بهار: بسیاری از تصنیفهای رکنالدین مختاری با اشعاری از ملکالشعرای بهار، شاعر نامدار معاصر، ساخته شدهاند. این همکاری نشان از جایگاه رفیع مختاری در میان اهالی هنر و ادب آن دوران دارد.
ابداع پیشدرآمد سه گاه: یکی از نوآوریهای مهم رکنالدین مختاری در موسیقی سنتی ایرانی، ابداع پیشدرآمد در دستگاه سه گاه است. این پیشدرآمد، که به عنوان یکی از زیباترین پیشدرآمدهای موسیقی سنتی ایرانی شناخته میشود، نمونهای از خلاقیت و نوآوری مختاری در عرصه موسیقی است.
انتشار آثار پس از مرگ: پس از مرگ مختاری، آثار او بارها اجرا شد و حتی گاهی هم به صورت نوار در اختیار علاقمندان قرار میگرفت. از جمله، نواری با نام «آوازهای دیروز» که در سال ۱۳۵۶ توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد. در این آلبوم، قطعاتی از رکنالدین مختاری در کنار آثار علینقی وزیری، ابوالحسن صبا و روحالله خالقی جای گرفت. این آلبوم، که با هدف معرفی موسیقی اصیل ایرانی به کودکان و نوجوانان تهیه شده بود، با استقبال گستردهای روبرو شد و نقش مهمی در ترویج موسیقی سنتی ایران ایفا کرد.
مختاری در سال ۱۳۵۰ در سن ۸۴ سالگی درگذشت. گرچه سالها از خاموشی مختاری میگذرد اما هنر او و کلاسهای موسیقی او فراموش شدنی نیستند پیشینه مملو از جنایت و نامردمی او نیز هیچگاه از صفحات تاریخ پر حادثه ایران زدوده نمی شود و در پرونده شخصی وی به عنوان مدرکی برای قضاوت نسل های آینده باقی خواهد ماند .
سمفونی هنر، نغمه جنایت؛ موسیقیدانی که رئیس شهربانی رضاشاه شد/ رکنالدین مختاری کیست؟
نظر شما