
محسن عسکریجهقی، دکتری علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، در مقاله ای با عنوان «دیپلماسی و شطرنج» در روزنامه سازندگی نوشت: مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی و غرب چیزی بیش از چانهزنی دیپلماتیک است؛ به بازی شطرنج پیچیدهای میماند؛ جایی که هر حرکت میتواند سرنوشتساز باشد. جمهوری اسلامی طی چند دهۀ گذشته در مواجهه با پرونده هستهای برابر غرب شبیه به سبک دفاعی آلخین رفتار کرده است که البته استراتژیای پیچیده و صبورانهای است. بازیکنی که به این شیوه بازی میکند، گاهی عامدانه به عقبنشینی تن میدهد تا با وسوسه کردن حریف به پیشروی بیمهابا، راه را برای ضدحمله باز کند.
این رویکرد به جمهوری اسلامی مجال داد تا در ادوار گوناگون با خرید زمان، پیروزیهای تاکتیکی و راهبردی متعددی از حفظ و توسعۀ برنامه هستهای تا تقویت نفوذ منطقهای کسب کند. اما امروز، با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، احتمال فعالسازی مکانیزم ماشه در معاهدۀ برجام و ضربالاجلهای زمانی فشرده، ادامه بازی با سبک آلخین دیگر عملی نیست. آمریکا این بار صحنه بازی را شبیه به تورنمنتهای سوئیسی شطرنج که محدودیت زمانی دارد، طراحی کرده و به دنبال نتایج سریعتر است. تفاوت در سبک بازی و تغییر صحنه از بازی بدون محدودیت زمانی به بازی با محدودیت زمانی، جمهوری اسلامی ایران را برابر پرسشی حیاتی قرار میدهد: آیا زمان تغییر استراتژی فرا رسیده است؟
چرا سبک آلخین دیگر کارآمد نیست؟
سبک آلخین در شطرنج نیازمند صبر، محاسبات دقیق و نبود محدودیت زمانی است. جمهوری اسلامی در مذاکرات گذشته با ادامه دادن به گفتوگوها، ایجاد اهرمهای فشار مانند پیشرفتهای هستهای یا دیپلماسی منطقهای و بهرهبرداری از اختلافات داخلی غرب، توانسته بازی را به نفع خود مدیریت کند. اما این بار تیکتیک عقربههای ساعت، موضوع دیگری را نشان میدهد. دولت جدید آمریکا فرصت محدود دو ماههای برای بازگشت جمهوری اسلامی به توافق هستهای تعیین کرده است. این محدودیت زمانی با ماهیت صبورانه سبک آلخین ناسازگار است. فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند تحریمهای سازمان ملل را بازگرداند و فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی را تشدید کند، بدون اینکه جمهوری اسلامی فرصت کافی برای مانور دیپلماتیک داشته باشد. رویکرد تهاجمیتر ترامپ و هماهنگی واشنگتن و تلآویو، عرصه را برای این بازی فرسایشی تنگتر میکند. در چنین شرایطی، ایران نمیتواند فقط به دفاع پیچیده و زمانبر بسنده کند و ناگزیر است با اتخاذ استراتژیهایی سریعتر و قاطعتر ابتکار عمل را در دست داشته باشد.
سناریوهای احتمالی آینده
سناریوی اول: عقبنشینی تاکتیکی (تطبیق با محدودیتهای زمانی)
جمهوری اسلامی شاید برای جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه یا تشدید تحریمها بهطور موقت برخی تعهدات برجامی همچون محدود کردن غنیسازی اورانیوم یا بازرسیهای گستردهتر از مراکز هستهای را بپذیرد. این سناریو به معنای تغییر سبک بازی از دفاع آلخین به رویکرد محافظهکارانهتر، مانند دفاع پتروسیان، است که بر حفظ موقعیت و جلوگیری از خسارات بزرگ تمرکز دارد. چنین حرکتی میتواند فشارهای اقتصادی را کاهش دهد و برای مذاکرات بعدی زمان بخرد همچنین برنامه هستهای را در سطح حداقلی حفظ کند. اما این خطر را دارد که نشانه ضعف بوده،و غرب را به اعمال فشار بیشتر ترغیب کند. همچنین اجماع داخلی در جمهوری اسلامی برای چنین عقبنشینیای دشوار است.
سناریوی دوم: تشدید کنترل شده (بازی تهاجمی)
جمهوری اسلامی میتواند با الهام از گشایشهای تهاجمی شطرنج، اهرمهای جدیدی شامل افزایش غنیسازی اورانیوم، توسعه فناوریهای پیشرفتهتر یا تقویت حضور نظامی در منطقه خلق کند. هدف این سناریو، وادار کردن غرب به عقبنشینی یا مذاکره از موضع برابر است. این رویکرد میتواند ابتکار عمل را حفظ کرده، موضع مذاکراتی را تقویت و پیام قاطعی به غرب بفرستد. این رویکرد، هرچند در نگاه اول جسورانه به نظر میرسد، بیش از آنکه یک استراتژی حسابشده باشد، ممکن است، هزینهای بیش از فایده داشته باشد. پس برای اجرای یک بازی تهاجمی هوشمندانه و موفق به ابزارهای هوشمندانهتری نیاز است. حسن روحانی چندی پیش اعلام کرد، جمهوری اسلامی هنوز مهرههای قدرتمندی در دست دارد که میتواند در لحظه مناسب آنها را به بازی بیاورد. این مهرهها میتوانند محور یک استراتژی تهاجمی هوشمند باشند تا به جای حرکات پرخطر همچون استاد شطرنجف غرب را در موقعیت دشوار قرار داده ضمن پرداختن به دیپلماسی، بازی را به نفع خود پیش ببرد.
جمهوری اسلامی میتواند با تغییر زمین بازی، به جای تمرکز صرف روی غرب، مذاکرات را به سطحی چندجانبه بکشاند و از حمایت چین، روسیه و کشورهای غیرمتعهد بهره ببرد
سناریوی سوم: دیپلماسی چندجانبه (بازی پوزیسیونی)
جمهوری اسلامی میتواند با تغییر زمین بازی، به جای تمرکز صرف روی غرب، مذاکرات را به سطحی چندجانبه بکشاند و از حمایت چین، روسیه و کشورهای غیرمتعهد بهره ببرد. این رویکرد شبیه به استراتژیهای پوزیسیونی در شطرنج است که بر بهبود تدریجی موقعیت و ایجاد اتحادهای جدید تمرکز دارد. برای مثال، همکاری با چین در چارچوب ابتکار کریدورهای مواصلاتی میتواند، اهرم اقتصادی قدرتمندی برای جمهوری اسلامی فراهم کند. این مسیر وابستگی به مذاکرات مستقیم با غرب را کاهش میدهد، اهرمهای جدید از طریق همکاری با قدرتهای شرقی ایجاد کرده و اجماع غربی را تضعیف میکند اما نیازمند زمان زیاد و هماهنگیهای پیچیده است که با محدودیتهای زمانی کنونی سازگار نیست. همچنین اختلافات داخلی میان متحدان جمهوری اسلامی مانند تفاوت دیدگاه چین و روسیه، میتواند مانعی برای این سناریو ایجاد کند.
استراتژیهای جایگزین برای ایران
برای عبور از تنگنای کنونی، جمهوری اسلامی میتواند، ترکیبی از انعطافپذیری و قاطعیت را به کار گیرد و ضمن بهرهبرداری از ظرفیتهای منطقهای و شرکای راهبردی مانند چین و روسیه از اتکای صرف به سبک دفاعی آلخین فاصله گرفته، تنوع تاکتیکی بیشتری به بازی خود بدهد. ابزارهای قدرتمندی که برخی مقامات داخلی به آنها اشاره کردهاند، میتوانند گام مؤثری در این مسیر باشد. این رویکرد به ویژه در اروپا، که نسبت به سیاستهای تهاجمی آمریکا حساستر است، میتواند مؤثر باشد و تهران بهجای اتخاذ روشهای تهاجمی یا عقبنشینی با اقدامات کوچک اما معنادار، مانند کاهش محدود غنیسازی در ازای رفع بخشی از تحریمها، زمان را مدیریت کرده، از فعالسازی مکانیسم ماشه جلوگیری کند. هر شطرنجبازی میداند که گاهی مات کردن حریف ممکن نیست؛ پس شایسته است به یک بازی برابر بسنده کرد و به نتیجهای رضایت داد که هر دو طرف را راضی کند.
معضل زمان
زمان در روزهای پیشرو به نفع تهران نیست. فشار واشنگتن از یکسو، ضربالاجلهای فوری، مکانیسم ماشه و فشارهای اقتصادی از سوی دیگر همچون دو لبۀ قیچی کارگزاران ایرانی را مجاب میکند، سریعتر از گذشته تصمیم بگیرند، امری که با سبک صبورانه آلخین همخوانی ندارد. با این حال تهران همچنان میتواند با هوشمندی از محدودیتهای حریف بهره ببرد. غرب، بهویژه آمریکا، با چالشهایی همچون چرخههای انتخاباتی، فشارهای داخلی و نیاز به هماهنگی با متحدان روبهرو است که میتواند، دست واشنگتن را در مذاکرات ببندد. بر این اساس جمهوری اسلامی باید با طراحی حرکاتی دقیق، این شکافها را به فرصت تبدیل کند.
سخن پایانی
مذاکرات ایران و آمریکا در آستانه نقطه عطف تاریخی قرار دارد. اگر جمهوری اسلامی بخواهد در این بازی شطرنج پیروز شود، لازم است از شیوه بازی دفاعی آلخین فاصله بگیرد و با ترکیبی از تحرکات تهاجمی، دیپلماسی پوزیسیونی و مدیریت هوشمندانه زمان، ابتکار عمل را در دست گیرد. انتخاب استراتژی مناسب نه فقط به شرایط خارجی بلکه به انسجام داخلی و توانایی جمهوری اسلامی برای تصمیمگیری سریع بستگی دارد. در این صفحه که مهرهها دیگر به سادگی گذشته حرکت نمیکنند، آنه آینده را شکل میدهد، کسی است که هم بازی را بفهمد، هم زمان را.
شطرنج پیچیده مذاکرات / فردای مذاکره با آمریکا چه باید کرد؟
نظر شما