3/30/2025 5:27:16 PM

آیا جنگ نزدیک است؟

چند وقت قبل، رئیس جمهور آمریکا نامه‌ای را برای ایران از طریق کانال امارات ارسال کرد. نامه‌ای که تحلیل‌های مختلفی در مورد محتوای آن مطرح شده با این حال، خلاصه آن همانطور که خودِ ترامپ هم گفته حول محور یک واقعیت است: ایران یا باید در مورد مساله اتمی خود با آمریکا مذاکره کند یا سناریو‌هایی بدی برای این کشور اتفاق خواهند افتاد.

اشاره ترامپ به اقدام نظامی احتمالی دولت آمریکا علیه سایت‌های اتمی کشورمان بوده است. تهدیدی که مقام‌های ارشد ایرانی به ویژه مقام معظم رهبری قویا آن را رد کرده‌اند و البته که آنطور که منابع آگاه اعلام کرده‌اند، ایران در نامه ارسالی خود به ترامپ، تاکید کرده که حاضر به مذاکره غیرمستقیم در موررد پرونده اتمی خود است و البته که هرگونه ماجراجویی علیه خود را نیز به شدیدترین وجه ممکن پاسخ خواهد داد. با این همه، در شرایطی که نه محتوای نامه ترامپ به ایران و نه محتوای نامه ایران به ترامپ، افشا نشده، بسیاری این سوال را در ذهن دارند که سرنوشت دیپلماسی نامه میان دو کشور چه خواهد شد؟

آیا این جنس از دیپلماسی خیلی زود به بن‌بست خورده و باید انتظار افزایش تنش‌ها میان تهران-واشینگتن را داشته باشیم یا خیر، سناریو‌های جایگزین نظیر مذاکره و رسیدن به یک راه حل دیپلماتیک، مجال و فرصت لازم برای مطرح شدن پیدا خواهند کرد و روند‌های تازه‌ای را در آینده شاهد خواهیم بود؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید برخی نشانه‌ها را که در روز‌های اخیر آشکار شده‌اند به خوبی رصد کنیم.

در ابتدا برخی منابع خبری در عمان اعلام کردند که این کشور محتوای نامه ایران را به صورت شفاهی به آمریکا منتقل کرده که با واکنش سردِ واشینگتن رو به رو شده است. با این حال، کانال ۱۱ رژیم صهیونیستی به تازگی در خبری اعلام کرده که ایران و آمریکا در عمان در حال انجام مذاکرات غیرمستقیم هستند که این رژیم نیز در مورد آن از سوی دولت ترامپ مطلع شده است. ورای این ها، برخی منابع عمانی اعلام کرده‌اند که به نظر فضای توافق میان تهران-واشینگتن محتمل‌تر از قبل شده است.

در عین حال، به تازگی گروه‌های کارشناسی ایران و تروئیکای اروپایی در ژنو نیز مذاکرات تازه‌ای را برگزار کرده‌اند. مذاکراتی که معطوف به پرونده اتمی ایران و البته مساله رفع تحریم‌ها علیه ایران است. جدای از تحولات مذکور، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا همچنان اقدام به طرح تهدید علیه ایران می‌کند. تهدیداتی که با برخی گام‌های عملی نیز همراه شده‌اند و می‌بینیم که شمار قابل توجهی از جنگنده‌های آمریکایی و به طور خاص بمب افکن‌های بی ۵۲ در پایگاه دیگو گارسیا در اقیانوس هند مستقر شده‌اند. جنگنده‌هایی که بُردی بیش از پنج هزار کیلومتر دارند و بسیاری از تحلیلگران معتقدند که هدف اصلی نقل و انتقال آن‌ها معطوف به ایران است.

حال در این فضا باید پرسید که آیا دیپلماسی نامه و آغاز مذاکرات شانس بیشتری برای موفقیت دارد یا باید انتظار تشدید تنش‌ها میان تهران-واشینگتن را داشته باشیم؟ پاسخ به این سوال ساده نیست و باید به صورت چند لایه به آن نگاه کرد. در این رابطه، توجه به دو مولفه ضروری به نظر می‌رسد.

اول اینکه هم تهران و هم واشینگتن، با نقل و انتقالات نظامی خود در مدت اخیر، به نوعی در حال ارسال پالس‌های معنادار به یکدیگر هستند. اگر آمریکا اقدام به منتقل کردن برخی جنگنده و بمب افکن‌های راهبردی خود به پایگاه دیگو گارسیا کرده، ایران نیز مانور‌های نظامی قابل توجهی برگزار گرده و البته که از شماری از دستاورد‌های مهم نظامی خود رونمایی کرده است. این یعنی اگر آمریکال به ایران ضربه‌ای بزند، بدون تردید واکنشی قاطع را از سوی تهران مشاهده خواهد کرد.

در حقیقت، تهران سعی داشته این محاسبه را در ذهن دولتمردان آمریکایی ایجاد کند که ماجراجویی بیجا از سوی آن‌ها علیه سایت‌های اتمی تهران با دو زیان بزرگ برای آن‌ها همراه خواهد بد. اول اینکه خودِ آمریکایی‌ها هم شک دارند که با یک حمله بتوانند کل سایت‌های اتمی ایران را نابود کنند. البته که ایران بار‌ها با اشاره به ماهیت بومی توان هسته‌ای خود تاکید کرده که این جنبه از قدرت ایران، نابودشدنی نیست.

در عین حال، ایران به آمریکا این هشدار را هم می‌دهد که می‌تواند به بیش از ۵۰ هزار نظامی آمریکایی و البته پایگاه‌های نظامی این کشور در منطقه، ضربات کشنده‌ای را بزند. مساله‌ای که هم آمریکا را متضرر خواهد کرد و هم به آبروی بین‌المللی آن خسارات جدی را وارد خواهد کرد. در عین حال، بیراه نیست اگر بگوییم اقدام نظامی آمریکا علیه ایران، به معنای واقعی کلمه خاورمیانه را به هم خواهد ریخت. حال در این فضا، با توجه به پالس‌های مذاکراتی که در روز‌های اخیر گرفته‌ایم، به نظر می‌رسد که از یک سو ایران سعی دارد با حرکت به سمت گزینه مذاکره، هم سطح فشار‌های تبلیغاتی دولت ترامپ علیه خود را با محوریت این مساله که ایران اهل مذاکره نیست کاهش دهد و هم تا جای ممکن توپ را به زمین ترامپ و ترامپیست‌ها بیندازد و پله پله از هرگونه ماجراجویی احتمالی آمریکا علیه ایران، مشروعیت‌زدایی کند.

به هر حال، دولت آمریکا نمی‌تواند بدون هرگونه منطقی دست به یک اقدام تهاجمی علیه سایت‌های اتمی ایران بزند. البته که تهران نیم نگاهی نیز به چشم انداز‌های پایانی برجام هم دارد و سعی دارد مانع از این شود که قدرت‌های اروپایی به سمت فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران حرکت کنند و بار دیگر تهران را زیر فصل هفت منشور ملل متحد قرار دهند. از این رو، عاقلانه و منطقی این است که ایران به گزینه مذاکره بی‌اعتنایی نکند. با این حال، نکته قابل تامل در این رابطه این است که ایران در نامه ارسالی خود به ترامپ نیز تاکید کرده اصل مذاکرات با آمریکا در مورد پرونده اتمی این کشور، باید به صورت غیرمستقیم باشد.

این یعنی تهران حرف ترامپ در مورد خود را نپذیرفته و در عین حال، به آمریکا این پیام را رسانده که تا ابد هم برای یک توافق منطقی با ایران فرصت ندارد. البته که ایران توافق برجام را نیز مبنای هرگونه مذاکره با آمریکا تعریف کرده است. توافقی که آمریکای ترامپ آن را نقض کرده است. اگر از این زاویه نیز به ماجرا بنگریم، ایران عملا توپ را به زمین ترامپ انداخته است. جدای از همه این ها، درگیری نظامی گزینه‌ای پر زحمت هم برای ایران و هم آمریکا است. در این میان، منفعت ایران در این است که با انجام مذاکرات منطقی و عزتمندانه، خود را از پیچ ترامپ عبور دهد.

"جیمز کارویل" تئوریسین و استراتژیست برجسته آمریکایی به تازگی در موضع گیری مشهوری تاکید کرده که ترامپ و متحدانش به قدری در صحنه قدرت آمریکا فاجعه خلق خواهند کرد که بسیاری از اولویت‌های فعلی آن‌ها در حوزه سیاست خارجی آمریکا، در آینده‌ای نه چندان دور خیلی کمرنگ خواهد شد. این مساله خود می‌تواند در طی ماه‌های آتی برای تهران فرصت‌زا باشد.

از این رو، اگر بخواهیم به سوالی که در تیتر این مقاله به آن اشاره شد پاسخ دهیم، باید بگوییم که فعلا وزن مذاکره و موفقیت ولو حداقلی دیپلماسی نامه سنگین‌تر است. اما نه مذاکره‌ای که مطلوب ترامپ باشد. با این حال، فضا به قدری حساس و ملتهب است که بعید نیست خیلی زود بار دیگر به سمت تصعید تنش‌ها و درگیری‌ها حرکت کنیم.


آیا جنگ نزدیک است؟

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی