3/22/2025 7:59:00 PM

بازخوانی کنشگری استاندار خوزستان در روزهای نخست سال نو

ایام نوروز، به‌مثابه آیینی جمعی، تنها گذر از تقویم نیست؛ تجربه زیسته جامعه از همبستگی، سفر، و بازتعریف روابط قدرت-مردم است. در این میان، کنش مدیریتی استاندار خوزستان در دو روز نخست سال ۱۴۰۴، از اورژانس تا راه‌آهن، از هلال احمر تا پیگیری مخازن نفتی آبادان، پدیده‌ای قابل تأمل است. این اقدامات را نه صرفاً «بازدیدهای رسمی»، بلکه باید در چارچوب جامعه‌شناسی مدیریت بحران و نظریه کنشگری نهادی تحلیل کرد.

اول: مدیریت بحران به‌مثابه نمایش اعتمادسازی

حضور استاندار در مراکز حیاتی مانند اورژانس، هلال احمر، و پلیس راه، پیش از آنکه «نظارتی اداری» باشد، اجرای نمادین تعهد نهاد حکمرانی به امنیت روانی جامعه است. در جامعه‌شناسی سیاسی، چنین کنش‌هایی، ابزاری برای کاهش «شکاف اعتماد» میان دولت و مردم محسوب می‌شوند؛ به‌ویژه در استان خوزستان که تجربه زیسته‌اش با چالش‌های محیط‌زیستی، صنعتی، و اجتماعی گره خورده است. بازدید از پایگاه‌های امدادی در ساعات تحویل سال، نه‌تنها آمادگی نهادها را می‌سنجد، بلکه با برجسته‌سازی فداکاری کادرهای عملیاتی، سرمایه اجتماعی نظام خدمت‌رسانی را تقویت می‌کند.

دوم: نوروز و اقتصاد سیاسی سفر

خوزستان، به‌عنوان گذرگاه اصلی مسافران جنوبی، هرسال با آزمونی سخت در مدیریت ترافیک، اسکان، و امنیت مواجه است. بازدید همزمان استاندار از فرودگاه، راه‌آهن، و مراکز اسکان مهمانان، نشان‌دهنده درک او از نوروز به‌مثابه میدان مبارزه برای مشروعیت نهادی است. در این میدان، عملکرد دستگاه‌های اجرایی، مستقیماً با رضایت مسافران – به‌مثابه «شهروندان موقت» – گره می‌خورد. تأکید استاندار بر «خدمات مطلوب به مسافران»، علاوه بر بعد عملیاتی، حاوی پیامی نمادین است: خوزستان، علیرغم همه چالش‌ها، میزبان توانمندی است.

سوم: صنعت و محیط‌زیست، مدیریت ریسک در پسابرنامه

حادثه آتش‌سوزی مخزن نفت کوره آبادان و دستور فوری استاندار برای ارزیابی ایمنی مخازن، نشان می‌دهد مدیریت میدانی، محدود به «رویدادهای برنامه‌ریزی‌شده» نیست. این حادثه، یادآور نقش ساختارهای فرسوده صنعتی در تولید بحران‌های زیست‌محیطی است. جامعه‌شناسی خطر (Risk Society) به ما می‌آموزد که در جوامع صنعتی‌شده، مدیریت بحران، نه واکنشی، بلکه باید پیشگیرانه و مبتنی بر بازطراحی زیرساخت‌ها باشد.

چهارم: از نمایش تا گفت‌وگو، بازتعریف پاسخگویی نهادی

جامعه‌شناسی انتقادی، اگرچه همواره نقش نظارتی خود را در تحلیل کنش‌های نهادهای قدرت حفظ می‌کند، اما این حجم از بازدیدهای میدانی استاندار خوزستان را می‌توان پیش‌درآمدی بر تقویت گفتمان پاسخگویی نهادی تفسیر کرد. چنین کنش‌هایی، حتی اگر در کوتاه‌مدت «تصویری» به نظر آیند، در بلندمدت قابلیت تبدیل‌شدن به الگویی برای شفافیت و تعامل مستقیم با بدنه اجرایی را دارند. تجربه جهانی نشان می‌دهد که «مدیریت میدانی» در صورت تداوم و همراهی با اصلاحات ساختاری، می‌تواند به پل ارتباطی بین برنامه‌ریزی کلان و اجرای خرد تبدیل شود. به تعبیر دکتر محمد فاضلی جامعه‌شناس، «نمایش قدرت، زمانی به سراب تبدیل می‌شود که از جنس گفت‌وگو نباشد»؛ اما حضور استاندار در کنار پرسنل کشیک، فرصتی است برای شنیدن صدای پایین‌ترین سطوح اجرایی و بازتولید سیاست‌ها بر اساس واقعیت‌های میدانی.

پنجم: نوروز به‌مثابه پلتفرم حکمرانی آینده نگر، از مدیریت بحران تا تاب‌آوری اجتماعی

نوروز ۱۴۰۴ برای خوزستان، فرصتی تاریخی است تا ظرفیت‌های نهاد حکمرانی در تبدیل بحران به فرصت را به نمایش بگذارد. کنشگری استاندار، با همه تمرکزش بر مدیریت بحران‌های آنی، پتانسیل بالایی برای تبدیل‌شدن به مدلی پیشرو در حکمرانی ایجابی دارد. این تجربه نشان می‌دهد که خوزستان می‌تواند با تکیه بر همبستگی نهادهای اجرایی و جامعه محلی، پلتفورمی برای آزمایش سیاست‌های نوین مشارکتی ایجاد کند. نوروز آیینی است که نه‌تنها چالش‌ها، بلکه ظرفیت شگفت‌انگیز استان برای بازتعریف رابطه قدرت-مردم را نیز منعکس می‌کند. اکنون زمان آن است که این انرژی مدیریتی به نهادینه‌سازی سازوکارهای دائم مشورت با ذینفعان محلی، تأسیس اتاق فکر برای پیش‌بینی بحران‌ها و اجرای طرح‌های توسعه‌ای با محوریت تاب‌آوری اجتماعی تبدیل شود. به گفته دکتر محمد فاضلی، «حکمرانی خوب، مسابقه‌ای دَوَرانی نیست؛ بلکه نقشه‌برداری از ظرفیت‌های پنهان جامعه است.» خوزستان با این گام‌ها، در مسیر ترسیم چنین نقشه‌ای حرکت می‌کند.


بازخوانی کنشگری استاندار خوزستان در روزهای نخست سال نو

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی