ناگفته های حسن روحانی از پیغام های ترامپ برای ملاقات/ وقایع سال ۹۶ مشهد در اصل چراغ سبز به ترامپ و کودتا علیه دولت بود/ دچار حیرتم که بدیهیات را گاهی نمیفهمند، FATF و تعطیلی شنبه از بدیهیات است

روحانی به تصویب پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» در مجمع عمومی سازمان ملل اشاره کرد و گفت: آنچه من در مهرماه ۹۲ در مجمع عمومی پیشنهاد کردم، در آذر همان سال ۹۲ در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به اتفاق تصویب شد. علیرغم مخالفت آمریکا و اسرائیل و چند کشور دیگر، آنها حاضر به درخواست رأیگیری نشدند و لذا به اتفاق آرا تصویب شد. البته این پیشنهاد یک سال بعد، بار دیگر در مجمع عمومی مطرح و باز هم به اتفاق آرا تصویب شد.»
در برجام بر دو هدف اصرار داشتم
رئیس دولت تدبیر و امید درباره فرآیند امضا و اجرای برجام اظهار کرد: «ما در آذر سال ۹۳ میتوانستیم به توافق نهایی برسیم. در داخل مشکلاتی داشتیم که من به سختی آنها را حل کردم. در آخرین لحظه که ما میخواستیم به توافق دست پیدا کنیم، اسرائیلیها به ژنو رفتند، از عربستان هم سعود الفیصل به ژنو رفت، فشار زیادی به دولت اوباما آوردند، خلاصه حرف آنها به اوباما این بود که اگر صبر کنید ما فشاری به ایران وارد میکنیم که هرچه بخواهید قبول کند؛ این توافق را الان انجام ندهید. بنا بر این بود که نفت فراوانی را به بازار تزریق کنند و قیمت نفت را پایین بیاورند و ایران دچار مشکل شود. قیمت نفت در اواخر سال ۹۳ کاهش پیدا کرد؛ اوایل دولت ما قیمت نفت بیش از ۱۰۰ دلار بود، در اواخر سال ۹۳ به ۴۰ دلار و در اوایل سال ۹۴ به ۳۰ دلار رسید. با این فشار خواستند ما در برابر بعضی از خواستههای آنها تسلیم شویم ولی ما تسلیم نشدیم، تا آخر بر همان اصول خودمان ایستادیم. آنها هم فهمیدند که فشار بیفایده است و سر آنها کلاه رفته است.
البته علاوه بر عربستان و اسرائیل، تندروهای آمریکا و کنگره هم فشار میآوردند. به هرحال در ۲۳ تیر ۹۴ به توافق رسیدیم. من در مذاکره هستهای دو هدف را دنبال میکردم که تمام دوستان ما و مسئولین رده بالای کشور میگفتند اصرار نکنید، نمیشود. اینکه ما غنیسازی داشته باشیم و تحریمها هم برداشته شود، اتفاق نظر همه بود. من برای دو هدف دیگر اصرار داشتم، یکی برداشته شدن ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت و دوم PMD؛ همان اتهامات ادعایی که به ایران میزدند که دنبال سلاح بوده و سالها در آژانس و نشستهای شورای حکام و توسط مدیرکل و تیم آژانس مطرح بود. خیلیها میگفتند شما چرا اصرار میکنید؟ این قطعنامهها شمشیری بالای سر ایران است، آنها را برنمیدارند. PMD را برای ایران درست کردهاند و تا صد سال دیگر هم نمیگذارند حل شود. ولی من ایستادگی کردم، گفتم اگر این دو حل نشود، من توافق نمیکنم.
به هرحال ما موفق شدیم، هم PMD را حل کردیم و هم قطعنامهها و تحریم را برداشتیم. پس در عمل ثابت کردیم آن تفکر که ما اصلاً نمیتوانیم با غرب مذاکره کنیم یا اگر مذاکره کنیم حتماً سر ما کلاه میرود، حرف باطلی است. البته برای عدهای از افراطیون در ایران که همیشه شعار میدادند تنها راه تقابل و مقابله است، سخت بود؛ لذا در تیرماه ۹۴ که ما با ۱ ۵ توافق کردیم، تا ۲۷ دی ۱۳۹۴ که این توافق اجرایی شد، چند توطئه اجرا کردند که این توافق شکسته شود: در کویت خانهای را که پر از اسلحه بود لو دادند، فردی که در ایران ۱۹ سال مخفی بود، فرستادند به لبنان و دستگیرش کردند، به عبری نوشتند ما میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم و بالاخره سفارت عربستان را اشغال کردند. همه اینها بازی بود برای اینکه برجام اجرایی نشود. البته اینها روی پرده بود، پشتپرده هم اتفاقاتی بود که الان گفتنی نیست.»
توافق نهادها درباره برجام معجزه بود
رئیس جمهوری ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم در پاسخ به این سؤال که «چرا نتوانستیم در داخل اندکی همراهی را ایجاد کنیم که این پشتپردهها و کارشکنیها نباشد؟» اظهار کرد: «آنقدر توانستیم وفاق ایجاد کنیم که مجلس، شورای نگهبان و شورای عالی امنیت ملی توافق کنند؛ خود این کار معجزه بود. شورای عالی امنیت ملی هفت جلسه فوقالعاده سهساعته برگزار کرد و رأیگیری کردیم و تصویب شد. حالا شما میخواهید که در کل کشور آن گروه افراطی تندی که گاهی حتی دستورات رهبری را هم بهخوبی اجرا نمیکنند، را به راه مستقیم هدایت کنیم؟! پیغمبر(ص) هم نتوانست این کار را بکند. قرآن به پیغمبر میگوید «إِنّک لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ» که تو نمیتوانی همه را هدایت کنی. من در سال ۹۲ که کاندیدا شدم، در مجلس یک نماینده حامی من نبود. عدهای در مجلس نهم طرفدار یک کاندیدا بودند، تعدادی دیگر طرفدار یک کاندیدا، اقلیتی هم طرفدار یک کاندیدای سوم بودند، ولی همین مجلس توافق برجام را تأیید و تصویب کرد. اینکه بتوانیم همه را از نظراتشان برگردانیم تا نظر ما را قبول کنند، این کار امکانپذیر نیست.
در آبان ۹۸ مسأله بنزین نبود
از روحانی درباره تجربه افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸ و کاستیهای آن سؤال شد که او اینطور روایت کرد: بنزین به آن قیمتی که بود با قیمت فوب خلیجفارس خیلی فاصله داشت. طبق قانون ما باید قیمت بنزین را به فوب خلیجفارس نزدیک میکردیم؛ این وظیفه قانونی ما بود نه خواست شخصی من.
ما در سه مرحله قیمت بنزین را تغییر دادیم؛ اردیبهشت سال ۹۳ بنزین لیتری ۴۰۰ تومانی را ۷۰۰ تومان و بنزین آزاد را ۱۰۰۰ تومان کردیم؛ یعنی دونرخی کردیم. گازوئیل هم مقداری افزایش پیدا کرد. در مجلس با این کار مخالف بودند و آقای توکلی نطقی کرد در مجلس و گفت که رئیسجمهوری میخواهد بنزین را گران کند و با این کار ۴۰ درصد بر تورم افزوده میشود. چند نفر از نمایندههای مجلس ازجمله آقای توکلی به من نامه نوشتند و خواستند که قیمت بنزین را تغییر ندهم. در دولت هم دو نظر بود؛ بعضیها موافق بودند، بعضیها هم مخالف. تیم اقتصادی ما هم با اینکه مخالفت نمیکرد میگفت که ایجاد تورم میکند؛ از تورم ۲۵ درصدی پیشبینی میکردند تا ۱۲ درصد و ۶ درصد. من گفتم به هیچ عنوان ۲۵ درصد تورم درست نیست، ۱۲ درصد هم نخواهد بود، حالا ممکن است تورم مختصری ایجاد شود. بنزین از لیتری ۴۰۰ تومان شد ۷۰۰ تومان و یک واحد درصد هم تورم بالا نرفت. اینکه من برخلاف نظر بخشهای اقتصادی دولت مطمئن بودم تورم ایجاد نمیکند، به خاطر امید مردم و حسن نظری بود که به دولت داشتند که مذاکره به نتیجه میرسد و این مسائل تأثیری نمیگذاشت. سال ۹۴ بنزین را تکنرخی کردیم و شد ۱۰۰۰ تومان. این هم هیچ اثری در تورم نگذاشت؛ با اینکه هم مجلسیها مخالف بودند هم عدهای در دولت. بار سوم در سال ۹۵ خواستیم قیمت بنزین را تغییر دهیم و از لیتری ۱۰۰۰ به ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ تومان برسانیم، اما در دولت به اتفاق مخالفت کردند و لذا موضوع موکول شد به سال بعد. در ابتدای سال ۹۶ به خاطر انتخابات ممکن نبود، خودبهخود افتاد به آخر ۹۶ تا برای سال ۹۷ قیمت جدید اعلام شود. دولت به من گفت به شرط موافقت مجلس ما موافقت میکنیم، اما اگر مجلس مخالفت کند ما هم مخالفیم. مجلس هم مخالفت کرد. آن وقت شایع شده بود که ترامپ میخواهد از برجام خارج شود.
ما در ریاستجمهوری جلسهای برگزار کردیم، آقای لاریجانی و اقتصادیهای مجلس هم آمدند و آنجا هم به اتفاق مخالفت کردند. آقای لاریجانی گفت الان در این شرایطی که ترامپ معلوم نیست میخواهد چه کار کند، عجله نکنید. این شد که ما رها کردیم. البته در همان سال ۹۷ مقام معظم رهبری در یکی دو جلسه خصوصی استدلال داشتند که با این شرایط اقتصادی و تحریم حداکثری، بنزین به این قیمت ارزان فروخته میشود، در حالی که اگر ما بتوانیم بنزین را با نرخ جدیدی تصویب کنیم حتی میتوانیم مقداری بنزین صادر کنیم؛ یعنی نه تنها کفاف نیاز داخلی را میدهد، حتی میتوانیم به خارج صادر کنیم. همینطور هم شد؛ آبان ۹۸ ما قیمت بنزین را تغییر دادیم، ماه بعد یعنی از آذر ۹۸ روزانه ۴۰ میلیون لیتر (حتی در ۹۹ در مقطعی شد ۳۰ میلیون لیتر) بنزین صادر میکردیم. من زمستان ۹۷ این بحث را با دولت مطرح کردم. گفتم آقا نظرشان این است، من هم فکر میکنم که استدلال ایشان دقیق است. هرچه بحث کردیم، دولت مخالفت کرد، زیر بار نرفت. به رهبری گفتم که این نظر شما را من کاملاً قبول دارم، اما دولت زیر بار نمیرود. گفتند: چرا زیر بار نمیرود؟ گفتم حالا من هرچه استدلال کردم نشد. گفتند شما باز هم مطرح کنید. من یک بار دیگر در دولت مطرح کردم. باز هم دولت زیر بار نرفت و قبول نکردند، گفتند نمیشود، تحریم است، سخت است و الان شرایط مناسب نیست. اکثریت قاطع مخالفت کردند. بنابراین قرار شد در جلسه سران قوا مطرح کنیم.
اواخر سال ۹۷ در جلسه سران قوا مطرح کردیم و آنجا تصویب شد. در آن جلسه بر سر اینکه قیمت چقدر شود بحث شد که مثلاً بنزین ۱۵۰۰ تومان یا بیشتر شود و حتی تا ۵ هزار تومان هم در آن جلسه نظر بود؛ اینکه یک نرخ باشد یا دونرخی هم بحث شد. خلاصه تصویب کردیم و قرار شد که در اردیبهشت ۹۸ قیمت جدید اعلام شود. همه چیز را آماده و برنامهریزی کردیم تا اینکه خبرگزاری فارس روز سهشنبه اعلام کرد بنزین آخر این هفته گران میشود. من سفر استانی بودم، آقای زنگنه به من زنگ زد گفت خیابانها تبدیل شده به صف، پمپبنزینهای ما نمیتوانند جواب بدهند. مجبور شدیم طرح را لغو کنیم؛ اعلام کردیم که قیمت تغییری نمیکند، برای اینکه دیدیم کشور دچار مشکل شده و لذا رها کردیم.
دومرتبه در سال ۹۸ در جلسه سران موضوع مطرح شد. منتها تابستان که اصلاً وقتش نبود لذا ناچار باید میگذاشتیم برای فرصتی در پاییز. در جلسهای بحث و تصویب کردیم و قرار شد رؤسای سه قوه این مورد را امضا کنند تا اجرا شود. لذا آن مصوبه را من امضا کردم، آقای رئیسی و آقای لاریجانی هم امضا کردند؛ یعنی آن مصوبه امضای رؤسای سه قوه را دارد؛ غیر از اینکه مصوبه جلسه سه قوه بوده، سران سه قوه هم امضا کردهاند.
وقتی خواستیم مصوبه را اجرا کنیم، شورای امنیت کشور که مسئول اجرا شده بود به ما گفتند که الان مناسب نیست، نزدیک اربعین است و… به تأخیر افتاد. دومرتبه من گفتم چرا عمل نمیکنید؟ آقای رحمانی فضلی گفت که آخر ماه صفر است و الان مناسب نیست و… من کمی ناراحت شدم، در دولت به آقای رحمانی فضلی گفتم اختیار این کار را من به شما دادم، دیگر نسبت به زمان اجرا لازم نیست با من صحبت کنید. بروید هر روزی که در شورای امنیت کشور تصویب کردید اجرا کنید. گفت پس به عهده ما؟ گفتم به عهده شما. حتی به او گفتم لازم نیست دیگر به من بگویید، بروید خودتان در زمان مناسب اجرا کنید. چهارشنبه در شورای امنیت کشور بحث و تصویب میکنند که پنجشنبه شب اجرا شود. حالا ممکن است این مصوبه را پنجشنبه به دفتر ما فرستاده باشند، ولی من مصوبه را ندیدم. آقای رحمانی فضلی هم دیگر با ما تماس نگرفت. البته او وظیفهای نداشت چون من گفته بودم لازم نیست به من خبر بدهید.
شب جمعه من فکر کردم که اجرا نمیشود به دلیل اینکه ساعت یازده که رفتم بخوابم گفتم اگر میخواستند اجرا کنند قاعدتاً به من میگفتند؛ حتماً گذاشتهاند برای هفته بعد. خوابیدم. ساعت دو و نیم بود بیدار شدم. تلویزیون را روشن کردم، شبکه شش داشت با یکی مصاحبه میکرد، زیرنویس را دیدم، دیدم خبری نیست. رفتم دومرتبه خوابیدم، ساعت ۵ صبح بلند شدم تلویزیون را که روشن کردم دیدم زیرنویس کرد که دیشب از ساعت ۱۲ بنزین گران شده است. البته برای من تعجبآور نبود چون اختیار را داده بودم به شورای امنیت کشور. صبح روز جمعه به مناسبت ۱۷ ربیعالاول رفتیم خدمت رهبری. ایشان از من پرسیدند، برایشان تعریف کردم که من خودم هم صبح فهمیدم. بعد ایشان گفتند که خب پول این بنزین را چه زمانی شما به عنوان یارانه به مردم میدهید؟ گفتم از ماه آینده. چون قرار ما این بود که هر مقدار درآمد کسب شد، آن را به عنوان یارانه جدید بدهیم برای ۶۰ میلیون نفر. یارانه اول ۴۵ هزار تومان بود، این یارانه به ازای هر نفر ۵۵ هزار تومان بود. آن یارانه برای بیش از ۷۰ میلیون نفر بود، این یارانه برای ۶۰ میلیون نفر.
بعدازظهر زنگ زدم به آقای رحمانی فضلی پرسیدم خبری هست؟ گفت: «نه هیچ خبری نیست. جمعه بعدازظهر سه، چهار خبر در فضای مجازی منتشر شد، یکی اینکه نمایندههای مجلس اعلام کردند ما یکشنبه این طرح را به صورت سهفوریتی لغو میکنیم. خبر دیگر توئیت آقای رئیسی بود که نوشت من مخالفم. یک توئیت هم منتشر شد از عدهای از علمای قم که گفتهاند ما مخالفیم. بعضی از نمایندههای مجلس هم اطلاعیه دادند مثل آقای تاجگردون که مردم را دعوت کرد به تظاهرات! تاجگردون عضو آن جلسه سران سه قوه بود. از آن شب تظاهرات در شهرهای مختلف شروع شد. حالا چرا این تظاهرات برپا شد؟ چرا همان لحظه اول جلوی آن گرفته نشد؟ چرا این بازی شروع شد؟ این بازی، بازی بنزین نبود، بازی کودتا علیه دولت بود. کمااینکه سال ۹۶ هم که از مشهد شروع کردند، آن هم کودتا علیه دولت بود. چهار کودتا علیه دولت دوازدهم کردند: دو کودتای نرم، دو کودتای سخت. در هر چهار تا ناموفق بودند ولی در هر چهار تا به ما ضربه زدند. سال ۹۶ که آن بساط را درست کردند در مشهد و بعد از مشهد به همه ایران سرایت کرد. خب ما هم ناچار شدیم چیزی که آقایان درست کرده بودند علیه دولت ما را جمع کنیم. سال ۹۸ هم توطئه بود.
جمعه شب، صبح شنبه، شنبه شب تا صبح یکشنبه تظاهرات بود. صبح یکشنبه مقام معظم رهبری در درس خارج فقه اعلام کردند که این کار، مصوبه سه قوه بوده و… ایشان تأیید کردند. بعدازظهر تظاهرات تمام شد؛ یعنی یکشنبه شب دیگر خبری نبود. من یکشنبه شب با آقای رحمانی فضلی صحبت کردم، گفت هیچ خبری نیست در کشور. تمام این مواردی که میگویند کشته شدند همه اینها مربوط به جمعه شب، شنبه صبح، شنبه شب و صبح یکشنبه است.
بعدازظهر یکشنبه ماجرا تمام شد. این نشان میدهد بنزین اصلاً مشکلی ندارد. مردم ما مردمان بسیار خوبی هستند. ما قیمت بنزین را در سال ۹۳ و ۹۴ تغییر دادیم، هیچ کس حرفی نداشت. عدهای مردم را تحریک کردند. البته ماجراهای دیگری هم این وسط رخ داد؛ در ماهشهر همزمان عدهای مسلح وقتی دیدند اوضاع شهر شلوغ است، تیربار آورده بودند، عدهای هم کشته شدند. آن موضوع اصلاً ربطی به مسأله بنزین نداشت، ماجرای دیگری بود، البته کشتههایش را جزو کشتههای ماجرای بنزین حساب کردند.
هفته بعد که رفته بودم تبریز، آنجا در جلسه شورای اداری، کسی گفت مردم خبر نداشتند. گفتم خود من هم خبر نداشتم، شما صبح جمعه باخبر شدید، من هم صبح جمعه. البته همانجا توضیح دادم، گفتم من مطلع بودم، مصوبه ما بوده، ما ابلاغ کردیم، منتها چون چند هفته من میخواستم و شورای امنیت کشور زیر بار نمیرفت، نسبت به زمان اجرا خودم این اختیار را به شورای امنیت دادم، گفتم دیگر نیازی نیست به من بگویید، هر هفتهای که شما مصلحت دیدید، همان هفته اجرا کنید و آنها اجرا کردند. بنابراین داستانی که درست کردند، یک کلمه از من گرفتهاند، دنبالهاش را نمیگویند، میگویند که پس چطور رئیس جمهوری خبر نداشته…
الان که برمیگردم به گذشته فکر میکنم تصمیم من درست بوده است. ما باید سال ۹۵ قیمت بنزین را تغییر میدادیم؛ مثلاً ۱۰۰۰ تومان را میکردیم ۱۲۰۰ تومان. در ۹۷ هم ۱۲۰۰ را میکردیم ۱۳۰۰ تومان. هیچ حادثهای هم رخ نمیداد.
خب کار جمعی اینطور است؛ وقتی کل دولت با موضوعی مخالف است، من نظرم هرچه باشد، به آن شک میکنم. ترامپ نیستم که دستور بدهم اینطور شود. آقای رئیسی مصاحبهای کرد و گفت چرا یکدفعه گران کردند، چرا سال به سال گران نکردند؟ خب خود ایشان که رئیس جمهوری شد، سال به سال گران کرد؟! از ۱۴۰۰ تا اول ۱۴۰۳ گران کرد؟ ایشان هم گران نکرد.
وقایع مشهد چراغ سبز به ترامپ بود
روحانی به این سؤال که چرا به رغم اینکه گفت «هرگاه مطمئن شوم منافع ملت ایران در جلسهای تأمین میشود، در آن جلسه شرکت خواهم کرد ولو اینکه خودم قربانی شوم»، با دونالد ترامپ دیدار نکرد، پاسخ داد: من همیشه آماده بودم برای اینکه خودم را فدا کنم و در برجام هم خودم را فدا کردم، منتها قربانی پشتپرده بودم که مردم شاید بیخبرند. من اگر خودم را فدا نمیکردم برجام تحقق پیدا نمیکرد. ترامپ وقتی روی کار آمد میخواست چند کار راجع به برجام انجام دهد که ناموفق بود. اول میخواست آژانس را وادار کند که بگوید ایران به تمام تعهداتش به طور کامل عمل نکرده است. برای این کار حتی نماینده آمریکا در سازمان ملل به وین رفت و با آمانو ملاقات کرد اما آمانو گفت ایران به تعهداتش عمل کرده است، من چگونه بگویم عمل نکرده؟! راه دوم این بود که میخواست اروپا را راضی کند که آنها بیایند با هم این کار را بکنند. این هم ناموفق بود. کار سوم این بود که میخواست از اسنپبک استفاده کند ولی دو، سه ماه مذاکرات مقدماتی میخواست و دید اروپا و چین و روسیه مخالفاند، این هم تقریباً نمیشود. ناچار شد خودش یکجانبه خارج شود؛ بدون اروپا، آژانس و اسنپبک.
مگر بدون تفاهم با دنیا میشود حل کرد؟ الان شما ببینید با عراق میخواهیم کار کنیم مشکل داریم. من دچار حیرتم که بدیهیات را گاهی نمیفهمند. FATF از بدیهیات است، سر آن شک دارند که بپذیریم یا نه! اینکه شنبه تعطیل شود جای پنجشنبه از بدیهیات است، اما نمیفهمند، واقعاً این چه تدبیری است؟
اینکه ترامپ از برجام خارج شد، به خاطر فشار اسرائیل بود. بیبی (بنیامین نتانیاهو) در خاطراتش میگوید من در اولین سفرم به آمریکا مهمترین خواستهام این بود که ترامپ را راضی کنم از برجام خارج شود و توانستم او را راضی کنم.
عامل دوم ارتجاع عرب بود. آنها هم به ترامپ فشار آوردند که از برجام خارج شود. عامل سوم تندروهای آمریکا و عامل چهارم تندروهای داخل ایران بودند. تندروهای داخل ایران تا آخر هم برای ترامپ دعا میکردند. ترامپ در دوره دولت دوازدهم در میان تندروهای داخل ایران خیلی محبوب بود؛ چون بساط ما را به هم زده بود و آنها میتوانستند بگویند که خب نمیبایست دولت به غرب اعتماد میکرد. در حالی که ما لااقل در همان حدی که اعتماد کردیم توانستیم در ۹۴، ۹۵، ۹۶ و تا اول ۹۷ استفاده ببریم. تحریم تسلیحاتی و تحریم موشکی را هم بعداً برداشتیم. قطعنامهها هم کنار رفت، PMD هم حل شد. خیلی آثار داشت...
دو حادثه در ایران رخ داد که شرایط را تغییر داد، یکی وقایع سال ۹۶ مشهد که در اصل چراغ سبز به ترامپ و کودتا علیه دولت بود؛ ولی تظاهرات در مشهد خاتمه پیدا نکرد، به همه کشور سرایت کرد.
موضوع دوم اسنادی بود که اسرائیل ادعا میکند از ایران برده است. نتانیاهو در همین خاطراتش میگوید، مکرون و مرکل وقتی فهمیدند ترامپ میخواهد از برجام خارج شود، خواستند به کاخ سفید بروند و او را راضی کنند که خارج نشود. نتانیاهو میگوید، من این اسناد را بردم در کاخ سفید و آنجا ترامپ دیگر مصمم شد که خارج شود و برنامه مکرون و مرکل را بیاثر کردم.
ترامپ چرا خارج شد؟ من یکبار دیگر هم گفتهام، ترامپ خارج شد برای اینکه ما خارج شویم. چون ما اعلام کرده بودیم اگر ترامپ از برجام خارج شود ما هم خارج میشویم. نمایندگان مجلس اعلام کرده بودند، مقامات دیگر هم اعلام کرده بودند. ترامپ فکر میکرد شب اعلام میکند که من از برجام خارج شدم، ساعت بعد هم ما اعلام میکنیم که از برجام خارج شدیم. اگر ما اعلام میکردیم از برجام خارج شدیم، برجام همان لحظه پایان مییافت و نابود میشد. آمریکا از برجام خارج شود، برجام نابود نمیشود، معلول میشود و به آن ضربه میخورد. ولی اگر ما خارج شویم دیگر برجامی نمیماند؛ چون برجام دو طرف دارد: ایران و شش کشور. با خروج آمریکا، یکی از آن شش کشور بیرون رفته است، پنج تا باقی ماندهاند، پس برجام هست. حتی اگر اروپا میتوانست به تعهداتش عمل کند برجام بهخوبی میماند و ما اصلاً مشکلی نداشتیم کما اینکه در سایه همین برجام ناقص، تحریم تسلیحاتی و موشکی برداشته شد. در بقای برجام ما در لاهه شکایت کردیم. شکایت ما موفق بود و آمریکا شکست خورد. یکی در مورد صلاحیت (البته مراحل اصل شکایت هنوز تمام نشده است) ما پیروز شدیم، یکی هم در قرار موقت ما پیروز شدیم؛ یعنی دادگاه هم صلاحیت را تأیید کرد و هم قرار موقت صادر کرد. خب ما خارج نشدیم. یعنی به جای اینکه من اعلام کنم ما هم از برجام خارج شدیم؛ اعلام کردم که چند هفته به ۱ ۴ مهلت میدهیم. این چند هفته مهلت، برنامه ترامپ را به هم زد. داستان مفصل این جریان را آقای پوتین برای من نقل کرد. وقتی به مسکو رفتم، پوتین به من گفت که از هوش شما دچار حیرت شدم. گفتم چطور؟ گفت مگر شما اعلام نکرده بودید که اگر ترامپ از برجام بیرون برود، شما هم بیرون میروید. پس چطور گفتید چند هفته مهلت میدهیم؟ کل کار ترامپ را خراب کردید. اصلاً ترامپ عصبی شد، گفت من خارج شدم که ایران خارج شود، اینکه خارج نشد!
پس یک موفقیت ما این مرحله بود؛ نگذاشتیم ترامپ در آن مسیری که میخواست موفق شود. البته مکرون با من صحبت کرد، گفت اروپا ایستادگی میکند. بعد آقای ظریف با آنها مذاکره کرد. آنها ۱۱ تعهد به ایران دادند که اگر عمل میشد ما مشکلی نداشتیم و برجام عملیاتی میشد. من گفته بودم چند هفته، سر یک ماه آقای مکرون دومرتبه به من زنگ زد گفت خارج نشوید، یک مهلت دیگر به ما بدهید. فکر کرده بود چون یک ماه شده ما خارج میشویم. گفتم خب چند هفته مهلت میخواهید؟ گفت یک ماه لااقل به ما مهلت بدهید. گفتم حالا یک ماه که مهلت نمیدهم ولی یکی دو هفته مهلت میدهم ببینم شما چه کار میکنید.
اروپا نتوانست یا نخواست عمل کند. نظر شخصیام این است که اروپا ناتوان بود. در بخش سیاسی توانمند بود و عمل کرد و در برابر ترامپ ایستاد. در سازمان ملل روبهروی ترامپ ایستاد. ترامپ در شورای امنیت خواست موضوع اسنپبک را مطرح کند، آنها ایستادگی کردند و نگذاشتند، ولی در بخش اقتصادی ناتوان بودند و نتوانستند. دلیلش هم این است که اقتصاد اروپا دست دولت نیست، دست شرکتهاست. شرکتها هم همه به آمریکا وصل هستند، نمیتوانند روبهروی آمریکا بایستند.
ماجرای درخواستهای ترامپ برای ملاقات
رئیسجمهوری ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم، ماجرای درخواستهای ترامپ برای انجام ملاقات را شرح داد: «من مهر ۹۷ رفتم نیویورک. در آنجا آقای ترامپ به من پیغام داد که همدیگر را ببینیم. من گفتم که برای چه ایشان را ببینیم؟ تا وقتی تحریم هست، من ترامپ را نمیبینم. آقای مکرون آمد پیش من، گفت پیش ترامپ بودم، او گفته است ما با هم ملاقات کنیم، بنشینیم مسأله را حل کنیم. گفتم ترامپ اگر اعلام کند مسأله تحریم را حاضرم حل کنم، من او را میبینم. گفت اینجوری که نمیشود. خیلی بحث کردیم، گفت پس من بروم دومرتبه پیش ترامپ. از آنجا به من زنگ زد. گفت که امشب شما نیم ساعت وقت بگذارید، من و شما با ترامپ ملاقات کنیم، من پنج دقیقه اول میمانم، بعد میروم، شما با همدیگر صحبت کنید، به نظر من مسأله حل میشود. گفتم من نمیآیم و ملاقات نمیکنم. اول باید ترامپ اعلام کند که من تحریم را برمیدارم و جزئیاتش را در ملاقات اعلام میکنم. خب دیگر این نشد، یعنی قبول نکرد. دومرتبه مکرون آمد پیش من و گفت ترامپ میگوید برجام را من قبول میکنم، دو بند به آن اضافه کنیم. یک بند راجع به مسائل موشکی که با هم مذاکره کنیم، یک بند راجع به منطقه. این دو بند را اضافه کنید، من قبول میکنم. من گفتم به هیچ عنوان، در برجام یک کلمه اضافه و یک کلمه کم نمیشود. او باید قبول کند بعد از آن ما با هم صحبت میکنیم. راجع به موشک و مسائل نظامی که اصلاً بحث نداریم، راجع به منطقه بعد با هم صحبت میکنیم. او اول تحریم را بردارد. گفت این نمیشود. خلاصه نشد؛ یعنی ترامپ زیر بار نرفت. وقتی برگشتم، مکرون این را رها نکرد، چندین بار به من تلفن کرد. تقریباً ماهی یک بار تلفن میکرد. به اینجا رسید که گفت موضوع موشک و مسائل نظامی تمام شد دیگر، من حل کردم، ترامپ گفته من به تسلیحات و موشک دیگر کاری ندارم. فقط بند منطقه را اضافه کنیم تمام میشود و یک جایی هم با ترامپ ملاقات کنید. گفتم نه، من منطقه را قبول نمیکنم، ملاقات هم نمیخواهم. ترامپ اول این کارها را بکند، بعد من به شما میگویم ملاقات میکنم یا نه. این گذشت و نشد. بعد از چند هفته آقای مکرون دومرتبه زنگ زد. گفت آن بند منطقه را هم من حل کردم، منطقه را نمیخواهد، فقط راجع به سوریه صحبت کنید، همین. گفتم من که قبول ندارم این را ولی حالا بر فرض اگر میخواهیم راجع به سوریه صحبت کنیم، اول باید ترامپ اعلام کند تحریم را برداشته و به برجام برگردد تا بعد. گفت ملاقات چطور؟ گفتم بعد از اینکه به برجام برگشت بعد من با شما صحبت میکنم، الان قولی به شما نمیدهم. خب این نشد و... بعد به من زنگ زد و گفت آخر بدون ملاقات شما مسأله حل نمیشود، ترامپ ملاقات میخواهد. گفتم که من برای ملاقات حرفی ندارم، به شرط اینکه اول او تحریم را بردارد بعد راجع به ملاقات ما با هم صحبت میکنیم. بعد ترامپ آمد آقای آبه شینزو را واسطه کرد که به ایران آمد. چند ماه بعد از آن من به ژاپن رفتم که چهارچوبی با آبه توافق کردیم که اگر او بتواند با ترامپ به توافق برسد که او جواب منفی داده بود و لذا پیام داد راهی که شما گفته بودید، نشد.
مهر ۹۸ که به سازمان ملل رفتم، قبلاً خدمت رهبری صحبت کرده بودم که اگر من بتوانم تحریم را بردارم، ۱ ۵ در سطح سران تشکیل شود؛ یعنی ترامپ باشد، من باشم و رؤسای دیگر هم باشند، نه اینکه فقط من و ترامپ باشیم. ایشان البته با شرایطی موافقت کردند که اگر این شرایط مهیا شد، انجام دهید. در این فاصله چند پیام دیگر هم با ترامپ راجع به مسائل دیگر داشتیم از جمله موضوع آرامکو، پهپاد گلوبالهاوک که ما زده بودیم که مربوط به برجام نمیشود. ما رفتیم نیویورک، آقای مکرون آمد و گفت ما فردا میخواهیم جلسه سران ۱ ۵ برگزار کنیم. مرکل که هیچ وقت نمیآمد، به خاطر این موضوع آمد. جانسون هم که در پارلمان انگلیس گرفتاری داشت، آمد. گفتم در صورتی با این جلسه موافقت میکنم که ترامپ در مصاحبه اعلام کند ما فردا جلسه ۱ ۵ داریم، در آن جلسه من میخواهم که به برجام برگردم. اگر این را اعلام کند، من میآیم و موافقم که جلسه تشکیل شود. گفت نمیشود. خیلی سخت است و... رفت پیش ترامپ. یک ساعت بعد که با جانسون ملاقات داشتم، وسط ملاقات آمد داخل و گفت که من با ترامپ صحبت کردم، ما بر سر طرح چهار مادهای توافق کردیم. چهار مادهاش را هم نوشته و آورده بود. گفت فردا جلسه تشکیل میشود، پایان جلسه این چهار ماده اعلام میشود. از این چهار ماده دو تعهد مربوط به ما بود، دو تعهد مربوط به ترامپ. من خواندم راجع به بندهای خودش گفتم خب آنهایی را که او گفته، مشکلی نیست. درباره بندهای ما گفتم قبول دارم فقط عبارتهایش را باید تغییر بدهیم. گفت خب پس من بروم تمام کنم؟ گفتم که نه، این دو تعهد که به عهده من است، امشب اعلام میکنم، آن دوتایی که به عهده ترامپ است او امشب اعلام کند، فردا با هم ملاقات کنیم. گفت نمیشود که از قبل اعلام کنید. گفتم نه، اعلام کند که ما یک طرح چهار مادهای داریم دو تا تعهد آمریکاست، دو تا تعهد ایران است. تعهد من راجع به تحریم و نفت است و... ایشان هم تعهدش فلان است. من هم مصاحبه میکنم. گفت نمیشود و رفت پیش ترامپ و دومرتبه آمد و گفت که ترامپ گفته من پیشاپیش نتیجه جلسه را اعلام نمیکنم. گفتم نه، نتیجه لازم نیست، او این جملات را بگوید کافی است. خلاصه نشد و ما به توافق نرسیدیم.
دلیل به توافق نرسیدن این بود که من نمیتوانستم به ترامپ اعتماد کنم. اگر ترامپ نبود، جای او مثلاً کسی مثل اوباما بود، من حتماً قبول میکردم. قربانی شدن را هم قبول میکردم؛ میرفتیم ملاقات میکردیم.
ولی ترامپ هدفش این بود که من را ببیند، با من دست بدهد، بگوید من اولین رئیسجمهوری هستم که با رئیسجمهوری ایران ملاقات میکنم. دنبال نمایش و شو بود. بعد از آن آقای مکرون پیغام داد که من شب به هتل شما میآیم، ویدئوکنفرانسی آقای ترامپ به شما قول میدهد در حضور من که فردا اینها را قبول میکنم. گفتم نه، اینکه به من بگوید به درد من نمیخورد. او که حرفهایش ارزش ندارد. باید عمومی بگوید؛ گفتن به من چه فایدهای دارد! این را هم نپذیرفتم. خودبهخود آن جلسه هم تشکیل نشد و مسأله باقی ماند. البته ترامپ آن مقطع، استیضاحش مطرح بود و دنبال یک پیروزی بود و پیروزیاش هم این بود که من را ببیند.
در تیم ما افرادی بودند که میگفتند این تماس انجام بگیرد، افرادی هم بودند که میگفتند اگر تماس هم انجام نگیرد، شما یک بار دیگر مکرون را ببینید، ولی من نتوانستم در ذهنم هضم کنم که ما هم با ترامپ ملاقات کنیم، هم او در صحنه موفق شود و هم آخرش چیزی به ما ندهد و این احتمال هم تقریباً در ذهن من بالا بود. به همین دلیل ملاقات نکردم. سال ۹۹ هم به خاطر کرونا به سازمان ملل نرفتیم تا اینکه بایدن آمد. انتخاب بایدن یک فرصت طلایی بود که ما میتوانستیم موضوع برجام را در اسفند ۹۹ تمام کنیم. آقای عراقچی چهارچوب توافق را با رابرت مالی نهایی کرد. نه تنها بایدن به برجام برمیگشت بلکه تمام اقدامات ترامپ در این مدت را لغو میکرد؛ از جمله تحریم بیت رهبری و قرار دادن سپاه در فهرست تروریستی. متأسفانه به خاطر مسائل سیاسی و اینکه چه کسی رئیسجمهوری بعدی شود و دولت روحانی با موفقیت و پیروزی تمام نشود، آن فرصت طلایی هم از دست رفت و امروز هم شرایط ما بسیار سختتر از همیشه است.»
کار با ترامپ سخت است
روحانی درباره شرایط امروز برای مواجهه با ترامپ گفت: «کار کردن با ترامپ بسیار پیچیده و سخت است. امیدوارم خداوند یک راهی را پیش پای مسئولین ما بگذارد. تا تحریم حل نشود، مشکلات اقتصادی حل نمیشود، رشد، توسعه و رفاه رخ نمیدهد، یک زندگی و نان بخور و نمیر برای مردم خواهد بود. همین زندگی سخت امروز، هر روز هم سختتر میشود. مگر بدون تفاهم با دنیا میشود حل کرد؟ الان شما ببینید با عراق میخواهیم کار کنیم مشکل داریم. من دچار حیرتم که بدیهیات را گاهی نمیفهمند. FATF از بدیهیات است، سر آن شک دارند که بپذیریم یا نه! اینکه شنبه تعطیل شود جای پنجشنبه از بدیهیات است، اما نمیفهمند، واقعاً این چه تدبیری است؟
او در پاسخ به سؤالی درباره احتمال میانجیگری روسیه بین ایران و آمریکا هم گفت: «آن دوره چند بار با آقای پوتین بحث کردیم. در مقطعی ما به او فضایی دادیم که ناموفق بود.
البته به نظر من به هر کشوری که اعتماد داریم واسطه شود، بهتر از این است که اصلاً مذاکرهای نشود چون ممکن است شرایط حادتری پیش بیاید. حفظ کشور و مردم و سرمایههای ملی برای ما مهم است. الان مردم ابهام دارند و آینده برایشان تاریک است. ما باید نورافکنی بیندازیم و آینده را روشن کنیم برای مردم که به کجا داریم میرویم. این یک ضرورت است.
دلار جهانگیری از کجا آمد؟
روحانی در پاسخ به سؤالی درباره اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی که به ارز جهانگیری معروف شد، اظهار کرد: «اوایل دولت یازدهم در سال ۹۲، ما برای کالاهای اساسی دو نرخ داشتیم: ۱۲۲۶ و ۲۴۸۸ تومان. من این دو نرخ را در همان هفتههای اول یکی کردم؛ یعنی ۱۲۲۶ تومان را برداشتم و شد ۲۴۸۸ تومان. اقتصادیهای دولت میگفتند ارز کالاهای اساسی که دو برابر شود، همه چیز گران میشود اما هیچ چیز گران نشد. این یکی از موارد عجیب در دولت یازدهم بود.
زمستان ۹۶ که ترامپ زمزمه کرد از برجام خارج میشود، بر قیمت دلار اثر گذاشت و تقریباً از ۳۴۰۰ تومان در اواخر ۹۶ به ۳۷۰۰ تومان و حتی بالاتر رسید. در فروردین ۹۷ که دیگر ترامپ رسماً اعلام کرد من ماه آینده از برجام خارج میشوم و تحریم برمیگردد، قیمت دلار اوج گرفت و تا ۶ هزار تومان و در مقطعی تا نزدیک ۹ هزار تومان افزایش پیدا کرد. در شورای عالی امنیت ملی بحث شد و عدهای از جمله رئیس مجلس پیشنهاد دادند یک نرخ واحد برای دلار اعلام شود که کالاهایی که ثبت سفارش میشود و بانک مرکزی ارز اختصاص میدهد، نوسان نداشته باشد. در سه جلسه دولت هم بحث شد که ما یک نرخ واحد برای دلار اعلام کنیم. البته در هر سه جلسه من مخالف بودم. گفتم شما هر نرخی که تعیین کنید، در بازار آزاد نرخ دوم درست میشود و جنس در بازار بر مبنای آن نرخ دوم تعیین میشود نه آن نرخی که ما تعیین کردهایم. در دولت اکثراً موافق بودند، من مخالفت کردم.
در جلسه سوم دیدم که تقریباً من تنها هستم و همه یک نظر دیگر دارند، گفتم اگر نظر شما این است آقای جهانگیری جلساتی برگزار کند، به هر نظری رسیدید به من بگویید. آقای جهانگیری چند جلسه با اقتصادیها برگزار کرد، ۲۰ فروردین ۹۷ بود که به من زنگ زد و گفت ما سه، چهار جلسه برگزار کردیم و به نظر واحد رسیدیم و منتظریم که با شما جلسه برگزار کنیم. گفتم همین امشب جلسه بگذاریم.
در آن جلسه اعضای اقتصادی دولت و از وزارت اطلاعات و دستگاههای دیگر حضور داشتند؛ حدوداً ۳۰ تا ۳۵ نفر بودند. آقای جهانگیری گزارشی داد و گفت که نظر ما همه این است که یک نرخ واحد برای دلار در نظر بگیریم. گفتم من باز هم مخالفم؛ ولی اگر همه شما به اتفاق نظرتان این است، من از نظرم برمیگردم.
ولی اگر یک نفر موافق نظر من و مخالف نظر شما باشد، من قبول نمیکنم. همه گفتند ما به اتفاق نظرمان همین است. گفتم خب اگر به اتفاق نظرتان این است، من به عنوان اکل میته قبول میکنم. گفتند که خب قیمت دلار چند باشد؟ من از آقای سیف و معاونین بانک مرکزی پرسیدم شما به اندازهای که کشور نیاز است، دلار دارید؟ گفتند داریم. نیاز کشور حداکثر ۷۰ میلیارد دلار در سال است و بانک مرکزی گفت که درآمد ما حدود ۸۰ میلیارد دلار است و اصلاً مشکلی نداریم. گفتم پس هر نرخی باشد میتوانید دلار بدهید؟ گفتند: بله. گفتم من دیگر بحثی ندارم اگر واقعاً این است، من قبول دارم. آقای جهانگیری هم که معتقد است، خودش بعد از این جلسه مصاحبه کند و این را اعلام کند.
آقای جهانگیری هم مصاحبه کرد و لذا معروف شد به دلار جهانگیری. آن کار آرامشی در آن مقطع ایجاد کرد، دل مردم قرص شد که کالاهای اساسی با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد میشود؛ اما در عین حال من در آن جلسه گفتم این طرح هم موقت است و هم اینکه رقم ۴۲۰۰ تومان باید شناور باشد، یعنی ممکن است ۴۳۰۰ یا ۴۴۰۰ تومان شود. بعد از آن به دستور رهبر معظم انقلاب در سال ۹۷ جلسه هماهنگی اقتصادی سران قوا تشکیل شد با حضور رؤسای سه قوه و اعضای اقتصادی دولت، مجلس و قوه قضائیه.
در آن جلسه ۴۲۰۰ تثبیت شد و تصویب کردند که شناور نباشد و روی همین قیمت بماند. برای حدود ۲۵ قلم کالای اساسی ارز ۴۲۰۰ تومانی در نظر گرفته شد که به تدریج آنها را برداشتیم و تا آخر دولت دوازدهم فقط ۵ قلم کالا ماند شامل نان، نهادهها، دارو و… که بعد در دولت سیزدهم بحث شد که ۴۲۰۰ بماند یا نماند و آن را تغییر دادند.
ناگفته های حسن روحانی از پیغام های ترامپ برای ملاقات/ وقایع سال ۹۶ مشهد در اصل چراغ سبز به ترامپ و کودتا علیه دولت بود/ دچار حیرتم که بدیهیات را گاهی نمیفهمند، FATF و تعطیلی شنبه از بدیهیات است
نظر شما