3/6/2025 1:42:23 PM

جنگجوی در سایه؛ ماجرای جاسوس مرتبط با انفجار خط لوله نورد استریم

یافا در این گزارش فعالیت‌های این جاسوس را در سازمان‌های اطلاعاتی و امنیت ملی در چارچوب تنش‌های ژئوپلیتیک برجسته می‌کند که در ادامه می‌خوانیم:

در 26 سپتامبر 2022، ایستگاه‌های لرزه‌نگاری در شمال اروپا سیگنال‌هایی را که شبیه زمین‌لرزه‌های کوچکی بودند، دریافت کردند که سروصدای آن از زیر سطح دریای بالتیک و هزاران مایل دورتر شناسایی شده بود. کمی بعد، اپراتورهای ناظر افت فشار شدیدی را در خط لوله‌های نورد استریم، دو لوله به طول حدوداً 1100 کیلومتر در زیرآب که گاز طبیعی روسیه را به آلمان و سپس به بقیه نقاط اروپا منتقل می‌کرد، شناسایی کردند.

نیروی هوایی دانمارک جنگنده‌های اف-16 را برای رهگیری فرستاد که تصاویری را از آنچه آشکارا نشت عظیم گاز بود مخابره کردند: ‌گاز متان فرار که حباب‌های جوشانی را روی سطح آب ایجاد کرده بود. در هفته‌های بعد، پهپادهای زیرآبی تصاویری از شکاف‌های عمیق در خط‌لوله را ثبت کردند. مقامات سوئدی باقی‌مانده‌های انفجار را در صحنه پیدا کردند و ترکیدگی لوله را «خرابکاری عمدی» خواندند.

در آلمان که بیش از نیمی از گاز طبیعی خود را از روسیه وارد می‌کند، محققان اعلام کردند که انفجارها نشان‌دهنده «حمله‌ای بر امنیت داخلی کشور بوده است.» خرابکاری نورد استریم کمتر از یک سال پس از حمله تمام‌عیار روسیه به اوکراین اتفاق افتاد. به‌نظر می‌رسید که هر دو رخداد با یکدیگر مرتبط بودند اما چگونگی اجرای عملیات در آن زمان مشخص نبود. گمانه‌زنی‌ها در ابتدا بر روسیه متمرکز بود که سابقه عملیات خرابکاری زیردریا را داشت.

چند هفته قبل از آن، گازپروم، کمپانی انرژی دولتی روسیه خط لوله نورد استریم یک را متوقف کرد با این ادعا که تحریم‌های کشورهای غربی توانایی برای نگهداری از خط‌لوله را تضعیف کرده. (نورد استریم 2، که سال 2021 به پایان رسید هنوز قابل استفاده نیست). مقامات آمریکایی و اروپایی کرملین را متهم کردند که از صادرات انرژی به‌عنوان ابزار اقتصادی استفاده می‌کند و ناوهای دریایی روسیه چند روز قبل از حمله در آب‌های مجاور دیده شده‌اند. اما آژانس‌های اطلاعاتی غربی نتوانستند هیچ شواهد دیگری مبنی بر اینکه کرملین مسئول این انفجار باشد پیدا کنند. کرملین به‌نوبه خود، انگلستان و آمریکا را مقصر دانست.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه گفت: «تحریم‌ها برای آنگلوساکسون‌ها کافی نبود. آنها وارد مرحله خرابکاری شدند.» در ژانویه 2023، چهار ماه پس از حمله، پلیس آلمان به دفاتر یک شرکت اجاره قایق در درانسکه در جزیره روگن در دریای بالتیک رفتند. آنها حکم کشتی بادبانی 50 فوتی به‌نام «آندرومیدا» را داشتند که مجله اشپیگل آن را «نه‌تنها باشکوه بلکه کاربردی، کمی شبیه خودروی ون شناور» توصیف کرده بود.

در پاییز سال قبل، 6 نفر با پاسپورت جعلی این قایق را از طریق یک آژانس مسافرتی لهستانی با مالکان اوکراینی رزرو کردند و پول آن را از طریق یک تاجر اوکراینی پرداخت کردند. محققان مشکوک شدند که عکس داخل یکی از پاسپورت‌ها که به‌ظاهر متعلق به یک شهروند رومانی به‌نام استفان مارکو بود، در واقع به یک سرباز هنگام خدمت اوکراینی تعلق داشت. آنها در قایق «آندرومدا» ردپایی از HMX، ماده منفجره قدرتمند که با خرابی‌های خط لوله نورد استریم سازگار است، پیدا کردند.

مارس همان سال، نیویورک‌تایمز گزارش داد که سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا شواهدی را بازبینی کرده‌اند که نشان می‌دهد «یک گروه حامی اوکراین این حملات را انجام داده‌اند» و این احتمال وجود داشت که «عملیات خارج از برنامه از سوی گروهی نیابتی مرتبط با دولت اوکراین» انجام شده باشد. این اخبار غافلگیرکننده بود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که هر کسی که مواد منفجره را کار گذاشته باید به یک زیردریایی کوچک یا اتاق فشارزدایی دسترسی داشته که هیچ‌کدام از نیروهای نیابتی اوکراین احتمالاً حتی آن‌دسته‌ای که تحت حمایت دولت اوکراین‌اند در اختیار نداشته‌اند.

دلیل دیگری که اوکراین به‌عنوان خاطی احتمالی در نظر گرفته نشد، عواقب خطرناک سیاسی پس از آن بود: کشوری که از خود دربرابر حمله دفاع می‌کند و شدیداً به کمک‌های نظامی خارجی‌ها وابسته است و به‌سختی می‌تواند زیرساخت‌های انرژی یکی از حامیان اصلی خود در غرب را منفجر کند. با این حال، چنانچه اطلاعات فزاینده به اوکراین اشاره می‌کرد، مشخص نشد که دقیقاً چه کسی دستور این حمله را داده است.

یکی از مقامات عالی‌رتبه آلمان گفت: «این یک پازل واقعی است». در نوامبر 2023، یک مظنون پیدا شد. تحقیقات مشترک اشپیگل و واشنگتن‌پست هر دو به‌نقل از منابعی از «چرخه‌های امنیت بین‌المللی و اوکراینی»، «رومن چروینسکی» یک مقام پیشین اطلاعاتی اوکراین را به‌عنوان سازمان‌دهنده اصلی این عملیات متهم کردند. تا آن زمان، چروینسکی که دو دهه از عمر خود را به هدایت عملیات مخفیانه برای سازمان‌های اطلاعاتی اوکراین شامل ترور و چندین خرابکاری به‌ سرانجام رسانده بود، در حصر خانگی در حومه کی‌یف قرار داشت.

نورد استریم کار من نبود

او در دو تحقیقات جنایی مجزا برای اخاذی و سوءاستفاده از قدرت متهم شده بود. در هر دو پرونده، دست‌کم به‌طور رسمی، هیچ ارتباطی بین چروینسکی و نورد استریم وجود نداشت. زمانی که اخیراً با او در آپارتمانش ملاقات کردم، او به‌صراحت درباره مشارکت خود در حمله نورد استریم صحبت کرد و به من گفت: «کار من نبود.» چروینسکی، 50 ساله با اندامی کوچک و موهای نازک بلوز یقه‌دار گشادی به‌تن داشت.

پابند الکترونیکی هم به مچ پایش بسته شده بود. او چای دم کرد و پشت میز آشپرخانه‌اش نشستیم. یکی از افرادی که با او همکاری کرده می‌گوید: «به او نگاه می‌کنید و کاملاً عادی‌ترین فردی را که می‌توانید تصور کنید صبح آن روز در اتوبوس کنار شما ایستاده را می‌بینید. سپس متوجه می‌شوید که او کیست و چه توانایی‌هایی دارد.»

اخیراً، دولت ترامپ مذاکرات با کرملین را برای پایان دادن به جنگ اوکراین آغاز کرده است. این مذاکرات بدون حضور اوکراین انجام شد که باعث شد ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین هشدارهایی را برای رسیدن به توافق «پشت‌سر سوژه اصلی» اعلام کند. شرایطی که دولت ترامپ در نظر گرفته که از سوی مقامات ارشد آمریکایی اعلام شده، هشدارهایی را در اوکراین و اروپا به‌صدا درآورده: هیچ‌گونه واگذاری از اراضی که از سال 2014 از سوی روسیه تصرف شده‌اند، صورت نخواهد گرفت، اوکراین عضو ناتو نخواهد شد و هیچ‌کدام از صلح‌طلبان آمریکایی آتش‌بس را اجرایی نخواهند کرد.

در عوض تاکید بر توافق‌های بزرگ، مثل پیشنهاد برای سهم 50درصدی آمریکا در مواد معدنی کمیاب اوکراین بوده است. پس از آنکه زلنسکی پیشنهاد داد که ترامپ اطلاعات نادرست روس‌ها را تکرار می‌کند، ترامپ قشقرق بپا کرد و زلنسکی را «دیکتاتوری» خطاب کرد که می‌خواهد جنگ ادامه پیدا کند تا همچنان کمک‌های مالی دریافت کند بدون اینکه کاری انجام دهد.

چروینسکی نماینده وجهه‌ای از جنگ است که کمتر دیده می‌شود اما به‌همان اندازه سرنوشت‌ساز است. او در آن کشوری که با دشمن قدرتمندتری روبه‌روست در پشت‌پرده می‌جنگد. رومن کستنکو، کلنل نیروهای ویژه که حالا در پارلمان اوکراین فعالیت می‌کند، می‌گوید: «اگر آتش‌بس رخ دهد، این بخش از جنگ شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. چروینسکی به نوبه خود می‌خواهد موضوع را عوض کند، هم درباره سوءاستفاده‌هایی که در گذشته کرده و هم درباره دستاوردهای خود برای این کشور.»

او می‌گوید: «من آماده‌ام درباره این موضوعات صحبت کنم، حتی اگر خلاف قوانین معمول سازمان‌های اطلاعاتی باشد. اوکراین کشوری تمام‌عیار است؛ نه استانی از روسیه، کشوری که حق دفاع از خود را دارد و اصول خود را مشخص کند.» چروینسکی در غرب اوکراین بزرگ شده؛ جایی که پدرش مدیر ساختمان‌سازی و مادرش در سوپرمارکت کار می‌کرد. در نوجوانی تیراندازی را یاد گرفت. سال 1991، 16 ساله بود که اوکراین استقلال خود را از شوروی به‌دست آورد و افسرانی از SBU، سرویس امنیتی اوکراین که انشعاب ک‌گ‌ب در این کشور او بود از مدرسه او دیدار کردند و از تشکیل آکادمی جدید در کی‌یف خبر دادند تا ماموران اطلاعاتی را آموزش دهد.

چروینسکی به‌رغم مخالفت‌های پدرش، به عضویت آکادمی درآمد. در دسامبر 2014، چروینسکی به دونباس فرستاده شد؛ جایی که اوکراین با شبه‌نظامیان روسی در آنچه «عملیات ضدتروریستی» خوانده شد، مبارزه می‌کرد. از زمان این حمله، بسیاری از ماموران SBU که در مناطق اشغالی فرستاده شده بودند، تغییر موضع دادند. افسرانی که به مناطق تحت‌کنترل کی‌یف فرستاده شدند اغلب می‌خواستند در عملیات‌هایی علیه همکاران پیشین خود شرکت کردند اما خط مقدم بسیار نفوذپذیر بود؛ محلی‌هایی که به این مناطق رفت و آمد داشتند تا با بستگان خود دیدار کنند، مراقبت‌های بهداشتی دریافت کنند و حقوق بازنشستگی خود را بگیرند.

چروینسکی و همکارانش این جمعیت را زیرنظر داشتند تا از میان آنها ماموران جدیدی را استخدام کنند. او می‌گوید: «هر کسی یکسری سلسله‌مراتبی برای ارزش‌ها دارد. برای برخی ممکن است پول باشد. بعضی دیگر مواد مخدر می‌خواهند و نه چیز دیگری. افرادی وجود دارند که به عدالت و صداقت اهمیت می‌دهند. شما می‌توانید از هر کدام از این زوایا به آنها نزدیک شوید.»

رویدادهای «میدان انقلاب» در آن سال در کی‌یف پس از الحاق کریمه به روسیه و جنگ نیابتی در دونباس، سیاست‌های اوکراین را تغییر جهت داد. به‌گفته ولری کوندراتیوک، که در سازمان‌های اطلاعاتی اوکراین سمت‌های بالایی را داشته، این کشور برای جلب حمایت به سمت غرب گرایش پیدا کرد و برای سازمان‌های اطلاعاتی، یعنی سازمان سیا «اطلاعاتی را درباره روسیه» فراهم کرد. کوندراتیوک می‌گوید: «زمانی که فهمیدند اغلب این اطلاعات کیفیت بهتری از اطلاعاتی که از افسران و ماموران خود در مسکو می‌گرفتند، داشت، تمایل آنها به کمک به ما جهش پیدا کرد.»

یکی از ماموران اطلاعاتی پیشین آمریکا تخمین می‌زند که همکاری جدید عملاً میزان اطلاعاتی که آمریکا می‌توانست درباره روسیه کسب کند را دو برابر کرد. در یک مورد، SBU کدهایی که در حملات هکری روسیه مورد استفاده قرار می‌گیرند را در اختیار سازمان‌های آمریکایی قرار داد تا نظام دفاعی خود را شکل دهند. یکی از ماموران اطلاعاتی پیشین آمریکایی درباره آن می‌گوید: «این اقدام ده‌‌ها میلیون دلار ارزش داشت».

در اوایل 2015، سازمان سیا توافق کرد تا بودجه تجهیزات جدید جاسوسی را در داخل SBU به نام «اداره پنجم» تامین کند. یکی از مقامات آمریکایی می‌گوید: «ایده اصلی این بود که سازمان ضدجاسوسی با عملیات ویژه ترکیب شود.» سازمان سیا تجهیزات تاکتیکی و ارتباطی را فراهم کرد و دوره‌های آموزشی را برای افسران این دپارتمان که اکثر آنها پس از فروپاشی شوروی سنی پیدا کرده بودند، فراهم کرد.

رئیس اداره پنجم به مدیر SBU گزارش می‌داد که خارج از لایه‌های معمول بوروکراسی بود. یکی از افسران اداره پنجم می‌گوید: «اگر قبلاً سازمان در گروگان آمار و برنامه‌هایی بود که از سوی مقامات بالادستی تعیین می‌شد، حالا از تمام آنها رها شده بودیم و مجوز کامل خلاقیت و ابتکار را در دست داشتیم.» چروینسکی کمی پس از پیدایش این اداره به عضویت آن درآمد و به افسران آن کمک کرد شبکه‌ای از اطلاعات را راه‌اندازی و نظارت بر نیروهای نظامی را هدایت کنند.

میکروفنی که در داخل سیم رابط دفتر دادستانی که برای آنچه «جمهوری خلق دونتسک» خوانده می‌شد به این اداره اجازه داد تا بازجویی‌های زندانیان جنگی اوکراین را استراق سمع کنند، یکی از ماموران زن در گروه شبه‌نظامی حامی روسیه فریب خورد تا یک آباژور رومیزی را که در آن میکروفن کار گذاشته شده بود در داخل مقر فرماندهی تانک‌ها بگذارد. مامور دیگری که چروینسکی از این فرماندهی استخدام کرده بود، از سوی SBU مواد منفجره را زیر ریل‌های 8 تانک که در محوطه آموزشی پارک شده بودند، کار گذاشته بود. پس از اینکه تانک‌ها نابود شدند، چروینسکی به واکنش حیرت‌زده فرماندهان در داخل مقر فرماندهی گوش داد.

اداره پنجم همچنین در ترور فرماندهان زمینی حامی روسیه نقش داشت. هیچ چارچوب قانونی برای کشتارهای هدفمند در اراضی اوکراینی که از نظر بین‌المللی به‌رسمیت شناخته شده‌اند، وجود نداشت. ماموران SBU به این نتیجه رسیدند به‌خاطر اینکه اوکراین با تروریست‌های تحت حمایت روسیه در حال مبارزه بود، قوانین معمول برای آنها اجرا نمی‌شد.

چروینسکی می‌گوید: «زمانی که یک کشور در صلح قرار دارد، یک راه برای رفتار با دشمنانش دارد. اما در دوران جنگ، زمانی که اراضی شما اشغال شده‌اند، باید قوی‌تر عمل کنید.» سیاست‌های آمریکا ماموران سازمان سیا را از مشارکت در چنین عملیات‌هایی منع می‌کرد. کندراتیوک می‌گوید: «آمریکایی‌ها در ظاهر رسماً مخالف بودند.» اما پشت صحنه ماموران سازمان سیا اغلب ستایش خود را نشان می‌دادند: «آنها با ما دست می‌دادند و می‌گفتند «کارتان عالی بود.»‌»

در 12 دسامبر 2015، پاول درموف، آجرکار 39 ساله که فرمانده گردان خودخوانده کوساک در اراضی اشغالی اوکراین بود سوار بر خودروی رنج‌روور به سمت پروومایسک حرکت کرد. او یک هفته قبل ازدواج کرده بود و هنوز مشغول مراسم جشن بود که تماس تلفنی را برای حضور در یک کار فوری دریافت کرد. خودروی درموف در جایی از جاده که خلوت بود، منفجر شد. او و راننده کشته شدند.

درموف تاسیس جمهوری کوساک‌ران را در داخل اراضی تحت اشغال روسیه ترویج می‌کرد. تصورها بر این بود که رقبایی که در داخل تیم او قرار داشتند، شاید از سوی مسکو پیشنهاداتی را کشف کردند که تحمل کمی برای رهبران شورشیان داشتند. در واقعیت این انفجار از سوی SBU صورت گرفته بود. چند ماه قبل از آن، یکی از تاجران محلی به اداره پنجم درباره علاقه درموف به خودروها به‌ویژه رنج‌روور اطلاع داده بود. این اداره یکی از این خودروها را از اروپا وارد کرد و به‌محض ورود به اراضی جدایی‌طلبان، ماموران مواد منفجره پنهانی را در داخل چارچوبِ در کار گذاشتند.

این تاجر خودرو را به مقر فرماندهی درموف آورد، جایی که چروینسکی و دیگر اپراتورها امیدوار بودند درموف درخواست کند با آن دور بزند. این تاجر کلیدها را به او داد. روز بعد، SBU که از دور رنج‌روور را دنبال می‌کرد، آن را منفجر کرد. یکی از ماموران اداره پنجم که در چنین کشتارهایی مسئول نوشتن بیانیه‌های نادرستی بود که شاخه‌های حامی روسیه را مقصر می‌دانست گفت که در این مورد «هیچ نیازی به روابط عمومی نداشتند.» زمانی که چروینسکی رئیس اداره پنجم شد، چندین انفجار خودرو منجر به کشته‌شدن تعدادی از ماموران اطلاعاتی اوکراینی از جمله یکی از دوستان چروینسکی شد.

او تصور می‌کرد این ترورها کار FSB در مسکو باشد. چروینسکی درباره ماموران اطلاعاتی روسیه می‌گوید: «داخل اراضی اشغالی، ما احساس می‌کردیم می‌دانستیم آنها کی هستند و کجا پیدایشان کنم. اما همانطور که باید می‌دانستیم که آنها ما را تحت‌نظر دارند.» در تابستان 2018، چروینسکی فهرستی از افرادی را در ارتباط با حمله به پرواز 17 هواپیمای مالزی دریافت کرد که چهار سال قبل هنگامی که از آمستردام به کوآلالامپور پرواز می‌کرد در آسمان دونباس مورد شلیک موشک قرار گرفت و تمام 298 مسافر آن کشته شدند.

تحقیقاتی که به رهبری دانمارکی‌ها انجام شد نشان داد که نیروهای شورشی مجهز به تجهیزات روسی با سیستم موشکی ضدهوایی بوک به سمت هواپیما شلیک کرده‌اند. محققان اوکراینی با دانمارکی‌ها طی چندسال تلاش کردند تا آنها را پیدا کنند. برای چروینسکی، اسم یک نفر به‌ویژه امیدوارکننده بود: ولادیمیر تسماخ، زاده دونباس در اواسط 50 سالگی که به‌عنوان رئیس نیروی هوایی اسنیژنه، شهری در نزدیکی جایی که هواپیما مورد اصابت قرار گرفت، خدمت می‌کرد. در آن زمان، مردی در گردان حامیان روسیه در دونباس که نامش را استفان خطاب می‌کنیم، با SBU ارتباط برقرار کرد.

استفان به‌عنوان یک نیروی زمینی در گروه شبه‌نظامیان حامی روسیه مبارزه کرد و مشکوک شد که برای عملیات کامیکازه آماده می‌شود. او تصمیم گرفت فرار کند و این بار به سمت اوکراینی‌ها برود. چروینسکی به او گفت: «ما می‌توانیم امنیت تو را تضمین کنیم، اما باید کاری را انجام بدهی.» ژوئن همان سال، استفان وارد آپارتمان تسماخ در سنیژنه شد. تا آن زمان تسماخ از رتبه‌بندی مبارزان شورشی خارج شده بود و به گفته چروینسکی «بازنشسته‌ای مسن با قیافه‌ای معمولی بود.»

SBU یک فرستنده ماهواره‌ای را زیر خودروی او کار گذاشت و از برنامه روزانه او خبر داشت: هر روز صبح او همسرش را به محل کارش به یک کالج فنی محلی می‌رساند و سپس به خانه برمی‌گشت. استفان منتظر او ایستاده بود و به‌زور وارد آپارتمان تسماخ شد. او به تسماخ گفت: «چند نفر در دونتسک می‌خواهند با شما صحبت کنند.» زمانی که تسماخ از ترک محل امتناع کرد، استفان با تفنگش به او ضربه زد و سرنگی حاوی محلول آرام‌بخش را وارد پای او کرد. SBU خودروی لادای قدیمی را برای استفان با ویلچری در صندوق‌عقب تعبیه دیده بود.

مدارک پزشکی جعلی نشان داد که مسافر استفان از بیماری مرگبار رنج می‌برد. زمانی که به ایست بازرسی تحت‌کنترل شورشیان رسیدند، استفان به گاردها گفت که تسماخ در مارینکا بزرگ شده، شهری در خط مقدم و می‌خواهد خانه کودکی خود را برای آخرین بار ببیند.‌ سربازها راه را برایشان باز کردند. یکی از ماموران اوکراینی در آن طرف به آنها نزدیک شد و مینی را منفجر کرد. این انفجار گرد و خاک و دود به‌پا کرد و باعث شد او روی زمین بیفتد.

مامور مین دیگری منفجر کرد و انفجار دوم شکافی را در کلاه‌خود ایجاد کرد و وارد مغزش شد. دیگر سربازان نیروهای ویژه به سمت شریک او دویدند و سومین مین را منفجر کردند. ‌استفان برگشت و تسماخ را از روی پل چندین متر با خود کشید. در عرض چند روز، افسر اصلی کشته شده بود. پزشکان پای سرباز دیگر را قطع کردند. افسران باقی‌مانده تسماخ را به کی‌یف بردند.

آن بعدازظهر، چروینسکی بر سر مزار دوستش رفته بود که در بمب‌گذاری خودرو دو سال قبل کشته شده بود. او از یکی از زیردستان خود در اداره پنجم تلفنی را دریافت کرد: «گرفتیمش». دادستان‌های اوکراینی تسماخ را به‌عنوان نقشی که فرمانده زمینی در شبه‌نظامیان حامی روسی داشت به تروریسم محکوم کردند. محققان دانمارکی مشتاق بودند از او درباره حمله به هواپیمای مالزی بازجویی کنند. یکی از اعضای تیم تحقیقاتی به‌رهبری دانمارکی‌ها از دستگیری تسماخ می‌گوید: «اقدامی خطرناک و جسورانه. کاری که ما هیچ‌وقت نمی‌توانستیم خودمان انجام دهیم.»

در آن زمان دولت‌های اوکراین و روسیه درباره تبادل عظیمی از زندانیان درحال مذاکره بودند. زلنسکی به‌عنوان رئیس‌جمهور اوکراین یک ماه قبل روی کار آمده بود و یکی از وعده‌های کمپین انتخاباتی‌اش پیدا کردن راهی برای پایان درگیری بود. در هفتم سپتامبر، تسماخ در میان زندانی‌های مبادله‌شده قرار داشت؛ شرایطی که اینوان باکانوف، مدیر SBU در آن زمان می‌گوید از سوی پوتین تعیین شده بود.

زلنسکی این مبادله را «اولین گام برای پایان دادن به جنگ دانست.» دانمارکی‌ها ناامید شدند. یکی از اعضای تیم می‌گوید: «مردم آزرده‌خاطر شدند حتی مبهوت بودند.» (تسماخ هرگونه مشارکت در حمله هواپیمای مالزی را رد می‌کند). چروینسکی فکر می‌کرد که دولت زلنسکی در معامله خود با روسیه بسیار ساده‌لوحانه عمل کرد. او می‌گوید: «تمام این تلاش‌ها برای پیدا کردن و دستگیری این یک نفر انجام شد و خیلی راحت گذاشتیم برود.» کمی پس از بازداشت تسماخ، چروینسکی از ریاست اداره پنجم برکنار شد و از وظایف خود از سوی SBU رهایی پیدا کرد. چروینسکی می‌گوید که او هیچ‌وقت هیچ توضیحی برای برکناری‌اش دریافت نکرد اما کوندراتیوک، رئیس پیشین جاسوسی می‌گوید: «صلاحیت او ناگهان زیر سوال رفت.»

پس از آنکه جنگ در دونباس آرام‌تر شد، در اواخر سال 2019، واسیل بربا، مدیر پیشین HUR، سازمان اطلاعات نظامی اوکراین، که همانند چروینسکی کار خود را در SBU آغاز کرد و عملیات خود را در دونباس انجام می‌داد، به او پیشنهاد داد تا به‌عنوان ناظر بر واحدی که ترکیبی از ماموران اطلاعاتی و عملیات مخفی بود، مشغول به‌کار شود.

یکی از افسران پیشین HUR می‌گوید: «می‌گویند سلاح یک قاتل باید نفوذش باشد. این موضوع برای رومن معنای دیگری داشت؛ ذهن او و شیوه استفاده از آن برای استخدام افراد تا آنها را به طرف خود بکشاند. این افراد به نفوذ او تبدیل شدند.» واحد جدید چروینسکی عملیاتی را برای جذب مزدوران روسی که در جنگ دونباس شرکت کرده بودند، راه‌اندازی کرد. یکی از افراد مرتبط با سازمان امنیتی روسیه به این تیم کمک کرد تا یک شرکت نظامی خصوصی روسی منسوخ‌شده برای استخدام مبارزان آغاز به‌کار کند.

درخواست‌ها از جمله از طرف آرتیوم میلیائف، یکی از فرماندهان گروه شبه‌نظامی که با نام مستعار شامن شناخته می‌شود، فرستاده شدند. میلیائف خیلی زود از یک شماره تلفن با پیش‌شماره سوریه تماسی دریافت کرد. فردی که پشت تلفن بود خود را سرگئی پتروویچ «متصدی» سازمان امنیت روسیه معرفی کرد. او از میلیائف خواست تا مبارزانی را برای اعزام به سوریه جایی که از سال 2015 شبه‌نظامیان خود ازجمله گروه واگنرها را در حمایت از بشار اسد اعزام کرد، جمع کند. میلیائف گروهی از 200 مزدور روسی را استخدام کرد. پتروویچ از میلیائف خواست تا رزومه مفصلی از اعضای تیم خود بفرستد با مدارکی از سابقه آنها در میدان‌های جنگ، از جمله اوکراین.

برخی از آنها مدال‌های روسی را ذکر کردند که به‌دلیل شرکت در عملیات الحاق کریمه یا نبرد دبالتسوه، نبردی خون‌بار در زمستان 2015، دریافت کرده بودند. تعداد انگشت‌شماری هم مسئولیت محافظت از سامانه موشکی ضدهوایی بوک در دونباس زمانی که پرواز 17 هواپیمای مالزی سقوط کرد، برعهده داشتند. چروینسکی می‌گوید که آنها در واقع پرونده‌ای را علیه خود تشکیل دادند. آنچه به‌عنوان عملیات جمع‌آوری اطلاعات آغاز شد به طرحی با اسم رمز پروژه خیابان تبدیل شد تا مبارزان را بازداشت و دستگیر کنند و آنها را در اوکراین متهم کنند.

چروینسکی فهرست مزدوران را به افراد خود در SBU تحویل داد. این فهرست نهایت شامل 28 نفر شد؛ افرادی که در عملیات‌های مهم مانند حمله به یک هلیکوپتر نظامی اوکراینی که طی آن یک ژنرال کشته شد و سرنگونی یک هواپیمای اوکراینی حامل 40 چترباز شرکت کرده بودند، ماموریت ساختگی سوریه با مشکلاتی روبه‌رو شد. میلیائف در سوریه کشته شد. بلافاصله مردی که خود را آرتور پاولوویچ معرفی کرد با شماره تلفنی از ونزوئلا تماس گرفت و خود را مسئول این پروژه معرفی کرد. او به میلیائف اطمینان داد که نیروهایش بیکار نخواهند ماند.

پاولوویچ پیشنهاد داد که مردان میلیائف برای محافظت از سایت‌های حفاری روس‌نفت یا Rosneft در ونزوئلا، شرکت نفت دولتی روسیه به ونزوئلا فرستاده شوند. دلیل آن این بود که روس‌نفت شرکتی مشهور بود، این شرکت منافع مستندی در خارج از کشور و در ونزوئلا داشت و بودجه مورد نیاز برای پیمانکاران امنیتی را نیز فراهم می‌کرد. این عملیات با آغاز همه‌گیری کرونا همراه شد که به دلیل ممنوعیت پروازها مشکلاتی را برای ارسال نیروها به ونزوئلا ایجاد کرد.

قرار بود که هواپیمای حامل این نیروها از مسکو به استانبول بروند که نزدیک به یک ساعت از آسمان اوکراین می‌گذشت اما به دلیل ممنوعیت پرواز از روسیه به ترکیه، قرار شد پرواز از مینسک به استانبول صورت بگیرد که فقط 28 دقیقه از آسمان اوکراین می‌گذشت.

چروینسکی از یک مقام نظامی در مرکز ترافیک هوایی اوکراین کمک گرفت تا قوانین مندرج در کنوانسیون بین‌المللی هوانوردی غیرنظامی را بیاموزد. برای اهداف چروینسکی دو سناریو وجود داشت که در آن یک پرواز مسافربری می‌توانست قبل از رسیدن به مقصد فرود اضطراری کند: یک فوریت پزشکی یا تهدید وجود یک بمب در پرواز.

بهترین گزینه برای این عملیات تهدید بمب بود. درست پس از برخاستن هواپیما، ماموری که توسط HUR استخدام شده بود از داخل فرودگاه مینسک با مرکز ضدتروریسم اوکراین تماس گرفت و گزارش داد که دو نفر را در حال گفت‌وگو در مورد برنامه‌هایی برای انجام یک حمله تروریستی در هواپیما شنود کرده است. در چنین مواردی، ماموران امنیتی با کنترل ترافیک هوایی تماس می‌گیرند و سپس اپراتورهای اوکراینی مسئولیت را برعهده خواهند گرفت: اگر آنها به خلبان دستور می‌دادند که در کی‌یف فرود بیاید، خلبان ملزم به رعایت این امر بود و اینجا بود که می‌توانستند مسافران را پیاده و مزدوران را دستگیر کنند. بوربا، مدیر HUR به ساختمان ریاست‌جمهوری رفت تا زلنسکی را در جریان قرار دهد اما این طرح به دلیل ابتکار زلنسکی برای آتش‌بس 5 روز به تعویق افتاد.

خطر این تعلیق این بود که مزدورانی که برای کسب درآمد آمده بودند به دلیل توقف عملیات ممکن بود از ادامه همکاری دست بکشند. به‌هر حال، با بهانه همه‌گیری کرونا، مزدوران را به هتلی در مینسک فرستادند که در آن نوشیدن مشروبات الکلی ممنوع بود، بدون تایید حق ترک هتل را نداشتند و همه باید در زمان‌های تعیین‌شده غذا می‌خوردند.

مزدوران برای اینکه جلب توجه نکنند به مکانی مخفی در جنگل منتقل شدند اما یک روز قبل از پرواز یکی از افسران اطلاعاتی اوکراین تماسی را از رابط خود در سازمان امنیتی بلاروس دریافت کرد که دستور بازداشت 33 مزدور صادر شده است. دادستان‌های اوکراین اشاره کردند که این مزدوران به‌دلیل ارتکاب جرم در اوکراین باید محاکمه شوند و دستور استرداد را صادر کردند. زلنسکی با الکساندر لوکاشنکو تماس گرفت تا بر درخواست خود اصرار کند.

واگنرگیت

در این میان مقامات روسی تحقیقات درباره آنچه رخ داده را آغاز کرده بودند. گزارشی به نقل از سرویس‌های مخفی روسیه نشان داد که شماره تلفن‌های سوریه و ونزوئلا جعلی بودند و بلیط‌های هواپیمایی که برای این گروه رزرو شده بود، از سوی یک آژانس مسافرتی در کی‌یف انجام شده بود. 10 روز پس از دستگیری مزدوران، لوکاشنکو برای ششمین دوره ریاست‌جمهوری انتخاب شد. پیروزی او اعتراضاتی را در پی داشت و لوکاشنکو برای سرکوب آن به پوتین روی آورد. بلاروس در مقابل، این گروه از مزدوران را تحویل روسیه داد.

گزارش‌های مربوط به این عملیات ناموفق در مطبوعات اوکراین ظاهر شد و نام واگنرگیت را به‌خود گرفت. زلنسکی در نهایت وجود این گروه را تایید کرد و گفت که ایده کشورهای دیگر بوده نه اوکراین. اعضای اپوزیسیون در پارلمان اوکراین زلنسکی را به خیانت متهم کردند. در ژوئن 2021، چروینسکی که در آن زمان 46 سال داشت، HUR را ترک کرد. چروینسکی معتقد بود که لو رفتن عملیات به‌دلیل وجود یک نفوذی در دفتر رئیس‌جمهور بوده است.

به هر حال ماجرای واگنرگیت یک موضوع را برملا کرد: افرادی که طرفدار سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌تر در قبال روسیه بودند از این حادثه به‌عنوان ضربه‌ای علیه زلنسکی و تیمش استفاده کردند. کوندراتیوک، رئیس‌سابق سازمان جاسوسی چروینسکی را «یک متفکر عملیاتی و تاکتیکی فوق‌العاده با استعداد» توصیف کرد و گفت او متوجه نشد که دیگران از او سوءاستفاده می‌کنند: «آنها همیشه مطمئن بودند که انتقام خود را از او خواهند گرفت.» این رسوایی عمر زیادی نداشت.

دو ماه قبل، روسیه حمله تمام‌عیار خود به اوکراین را آغاز کرده بود. چروینسکی با همکاران سابق خود به تهیه تفنگ‌های خودکار و مین‌های ضدتانک کمک کردند. چروینسکی می‌گوید:‌«در سطوح پایین‌تر، سوءتفاهمی وجود نداشت.» پس از یک ماه چروینسکی و چند نفر دیگر برای پیوستن به SSO شاخه عملیات ویژه ارتش اوکراین دعوت شدند. ماموریت آنها آماده‌سازی جمعیت مناطقی بود که در معرض خطر اشغال روسیه قرار داشتند. در اوایل آوریل، این گروه به جبهه زاپوریژیا در جنوب شرق اوکراین فرستاده شدند.

چروینسکی با همکارانش در سرتاسر سرویس‌های مخفی در تماس بود و ایده‌هایی را برای عملیات جدید به اشتراک می‌گذاشت. عملیات جدید که توسط FSB برملا شد منجر به حملات هوایی روسیه و دستگیری چروینسکی از سوی بازرسان SBU به اتهام سوءاستفاده از قدرت شد. در بیانیه SBU آمده: «اقدامات غیرمجاز چروینسکی منجر به حمله موشکی دشمن به فرودگاه کاناتوف شد.» اما این پرونده رنگ و بوی سیاسی پیدا کرد. پوروشنکو، رئیس‌جمهور سابق اوکراین که هنوز جاه‌طلبی‌های سیاسی دارد، وثیقه 200هزار دلاری چروینسکی را پرداخت کرد.

در بهار آن سال، زمانی که شواهدی مبنی بر ارتباط اوکراین با حمله نورد استریم به‌دست آمد، زلنسکی آن را تکذیب کرد. یرماک، رئیس‌دفتر زلنسکی نیز در پیامی خصوصی به مقامات آلمانی گفت که دولت اوکراین در این عملیات هیچ دخالتی نداشته است. ابهامات این پرونده باعث شد دانمارک و سوئد تحقیقات خود را درباره این انفجارها متوقف کنند. در ماه ژوئن، دادستان‌های آلمان حکم بازداشت مظنونی به نام ولودیمیر زی، یک مربی غواصی 40 ساله را که قبل از حمله نورد استریم در شهر کوچکی در خارج از ورشو زندگی می‌کرد، صادر کردند.

این غواص بلافاصله با خودرویی که گفته می‌شد سفارت اوکراین از آن استفاده می‌کرد، از مرز لهستان و اوکراین عبور کرد. از آنجایی که معلوم شد دولت زلنسکی نمی‌تواند هر گونه ارتباط اوکراینی‌ها را با نورد استریم رد کند، پیام‌های پشت‌پرده خود را تغییر داد و به مقامات اوکراینی وعده دادند که به ردیابی مظنونان کمک خواهند کرد. در آگوست گذشته، وال استریت ژورنال گزارش داد که والری زالوژنی، افسر ارشد نظامی در اوکراین مجوز این عملیات را صادر و نظارت بر آن را برعهده داشته است.

طبق این گزارش «برخی از افسران ارشد عملیات ویژه اوکراین که در اجرای ماموریت‌های مخفی پرخطر علیه روسیه دست داشتند به این حمله کمک کردند.» چروینسکی تنها فردی بود که نام او در این گزارش درج شده بود. یک منبع اوکراینی مطلع از برنامه‌ریزی برای عملیات نورد استریم می‌گوید:‌ «روسیه از فروش مواد خام نفت و گاز امرار معاش می‌کند» که در واقع منابع مالی تهاجم پوتین را تامین می‌کنند.

به گفته این منبع گازپروم، غول انرژی روسیه، با دو شرکت نظامی خصوصی مرتبط است که جنگنده‌های خود را در اوکراین مستقر کرده‌اند. در اوایل سال 2022، چروینسکی عضوی از گروهی بود که با افرادی در سازمان سیا تماس گرفتند و ایده انفجار نورد استریم را مطرح کردند. سازمان سیا با این طرح به‌شدت مخالفت کرد. اما این ماموریت موفقیت‌آمیز انجام شد و تمام افراد، میدان را سالم ترک کردند.



جنگجوی در سایه؛ ماجرای جاسوس مرتبط با انفجار خط لوله نورد استریم

برچسب‌ها

نظر شما


مطالب پیشنهادی