
راز رابطه قاتل و زن میانسال پس از آن فاش شد که مردی در ششمین روز بهمنماه سال جاری به دادسرای جنایی امور جنایی تهران رفت تا از ناپدید شدن عمو و پسرعمویش خبر دهد.
در نهایت، تحقیقات تکمیلی علاوه بر افشای راز قتل، راز رابطه پنهانی سه ساله را هم فاش کرد. در تحقیقات اولیه مردی که گم شدن عمو و عموزاده خود را اعلام کرده بود به شعبه دهم بازپرسی هدایت شد. او در توضیح ماجرا گفت: عمویم که میانسال به نام امیر است و پسر ۱۶ سالهاش در یکی از محلههای تهران زندگی میکنند و آخرین باری که از خانه بیرون رفتند، ناپدید شدند، حتی تلفن همراه عمویم خاموش است.
این مرد ادامه داد: همه جا را جستوجو کردیم اما خبری از او پیدا نکردیم.
به این ترتیب، به دستور بازپرس جنایی گروهی از ماموران پلیس آگاهی تحقیقات در مورد ادعای مرد جوان را شروع کردند. در یکی از نخستین مراحل از همسر امیر تحقیق شد و او هم گفتههای برادرزاده شوهرش را تایید کرد. پرونده تشکیلشده همچنان در اداره چهارم پلیس آگاهی تهران باز بود و تحقیقات ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش ماموران در روند بررسیها به سرنخهایی رسیدند که نشان میداد امیر و پسرش آخرین بار همراه دوستش به نام حسام دیده شده که او هم مردی میانسال است. بنابراین، حسام به عنوان مظنون احضار شد. مرد مظنون در اولین مراحل بازجویی گفت: پدر و پسر آمدند به من سر زدند و رفتند اما انگار با هم دعوا داشتند و درگیر بودند. بعد از آن هم دیگر خبری از آنها ندارم.
با وجود این، ماموران همچنان حسام را در لیست مظنونان نگه داشتند و به دنبال مظنونان احتمالی دیگر بودند. در عین حال ماموران اداره چهارم با هماهنگی و دستور قضایی در حالی که مظنون دیگری شناسایی نشده بود به خانه حسام رفتند.
در بازرسیهای پلیسی از خانه و وسایل مرد مظنون لکههای خون در پشتبام خانه و خودروی سواری او به دست آمد. پس از آن، بررسیها نشان داد لکه خون به دست آمده با گروه خونی پدر و پسر گمشده مطابقت دارد. به این ترتیب، ماموران بار دیگر به خانه حسام رفتند تا تحقیقات و بررسیها و تفتیش دقیقتری را در آنجا انجام دهند که این بار گوشی و ساعت مچی مرد گمشده را از خانه حسام پیدا کردند.
این در حالی بود که با پیدا شدن لکههای خون و وسایل گمشدگان فرضیه قتل تقویت شد. در ادامه تحقیقات حسام به قتل پدر و پسر اعتراف اما ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: من و امیر ۱۳ سال بود که با هم دوست بودیم و به خانه هم رفتوآمد داشتیم. مدتی بود که میگفت هیپنوتیزم یاد گرفته و بعد از اینکه افراد را به عالم خلسه میبرد، از طریق آنها به عالم غیب راه پیدا میکند و میتواند از آینده اطلاعات بدهد.
متهم ادامه داد: اول حرفهای امیر را باور نکردم و گفتم شوخی میکند اما با اصرار گفت به خانهات میآیم تا نشانت دهم که راست میگویم، من هم قبول کردم. آن روز با پسر نوجوانش به خانهام آمد. بعد گفت باید این کار را در بلندی انجام دهیم و قبل از آن هم یک ماده باید به خودش تزریق کند تا به عالم غیب وصل شود تا وقت هیپنوتیزم با عالم غیب ارتباط برقرار کند.
این متهم در ادامه اعترافاتش گفت: پسر امیر در خانهام که طبقه چهارم بود خوابیده بود و ما به پشتبام رفتیم. آنجا بود که او گفت دست و پایش را ببندم. من هم با پارچه و طناب، طبق خواسته خودش دست و پایش را بستم و گذاشتمش سمت مقابل دیوار پشتبام. او سرنگی را که با جوهر نمک پر کرده بود به من داد و گفت به گردنش تزریق کنم که طبق خواسته خودش عمل کردم.
بعد از مدت چند دقیقه رفتم پایین به پسرش سر زدم و وقتی بالای سر امیر برگشتم دیدم مرده است. آنموقع بود که خیلی ترسیدم. مانده بودم چه کار کنم. از ترسم رفتم تیغ موکتبری را از خانه آوردم و ضربههایی به گردنش زدم. بعد سراغ پسرش رفتم. او بیدار شده بود و سراغ پدرش میگرفت. گفتم پدرت در پشتبام است. وقتی پسر امیر به پشتبام رفت جسد را دید و شوکه شد، من که پشت سرش بودم با کارتر ضربههایی به او زدم و او را هم کشتم تا ماجرا قتل پدرش را فاش نکند.
این متهم در مورد از بین بردن اجساد هم گفت: جسد هر دوی آنها در همان پشتبام با کارتر و چاقو تکهتکه کردم، چون کسی در ساختمان نبود و بعد داخل نایلون و گونی گذاشتم، پشتبام را هم شستم. اجساد تکهتکه را در صندوق عقب ماشینم گذاشتم و بردم سمت جاده جاجرود انداختم و به خانه برگشتم.
پس از این اعترافات عجیب متهم، ماموران به جاجرود و جایی که متهم پرونده آدرس داده بود رفتند و در جاده جاجرود جسد مثلهشده پدر و پسر را در حالی پیدا کردند بخشی از تکههای بدن آنها خوراک را حیوانات شده بود.
به هر ترتیب، قطعات کشفشده از اعضای بدن پدر و پسر کشتهشده به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای روشن شدن ابعاد مختلف پرونده ادامه یافت.
به این ترتیب، در تحقیقات پلیسی دقیقتر با بررسی مکالمات تلفنی متهم به قتل معلوم شد مادر خانواده به نام منیژه از سه سال قبل با قاتل ارتباط دارد.
این در حالی بود که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در شاخه دیگری از تحقیقات یه اختلافات زیاد این زن با شوهرش پی بردند و معلوم شد حتی چندی قبل منیژه درخواست طلاق داده و درصدد جدایی بود. بررسی تماسها نشان داد آخرین تماس این زن با قاتل شوهر و فرزندش چند روز قبل بوده که پس از صحبت تلفنی، ملاقاتی هم با او داشته است. با به دست آمدن این نتایج، منیژه به عنوان مظنون دوم تحت تعقیب قرار گرفت، چون کارآگاهان احتمال دادند در ماجرای قتلها همدستی داشته باشد اما ماموران وقتی برای دستگیری منیژه رفتند، مطلع شدند او با خوردن قرص اقدام به خودکشی کرده اما با اقدام پزشکان زنده مانده و هنوز در بیمارستان بستری است.
در حال حاضر با توجه به شرایط این زن هنوز ابعادی از پرونده مبهم است اما به نظر میرسد منیژه وقتی متوجه شده یکی از پسرانش که همراه شوهرش بوده به طور هولناکی کشته شده و جسدش مثله و بقای بدنش توسط حیوانات خورده شده، اقدام به خودکشی کرده است. البته فرضیات دیگری هم در مورد این اقدام وجود دارد که با توجه به زنده ماندن دومین متهم این پرونده بررسی آنها در دستور تحقیقات کارآگاهان قرار دارد ولی تقویت هر یکی از فرضیات به بعد از بهبود زن و بازجویی دقیق از او موکول شد.
متهم اصلی پرونده در مورد همدست به بیمارستان رفته خود گفت: زن دوستم پس از اینکه متوجه شد من که مورد علاقهاش بودم به تنهایی مرتکب قتل شدهام و پسرش هم با شیوه دردناک کشته شده است، ۱۰۰ قرص خورده و بیهوش شده، اما خانوادهاش او را به بیمارستان بردند و زنده ماند.
همچنین این مرد در جدیدترین اعترافات خود گفت: من اول با چیزی به سر دوستم زدم و بعد که زمین افتاد، دست و پایش را بستم، بعد جوهر نمک در گردنش تزریق کردم، آخر سر هم او را چند ضربه کاتر کشتم.
این متهم در مورد قتل پسر نوجوان هم گفت: او که از خواب بیدار شد سراغ پدرش را گرفت و گفتم پشتبام است، وقتی به پشتبام رفت، او را غافلگیر کردم و با کاتر زدم و کشتم، بعد هر دو جسد را مثله کردم و بردم در جایی که کشف شد و سوزاندم.
این متهم همچنین اعتراف کرد که قرار نبود خودش مرتکب قتل شود و همدستش به او وعده پول داده بود ولی هیچوقت پولی به او نداده است و قرار بود یکی دو نفر را برای قتل اجیر کند اما چون پول نداشته خودش دست به قتل زده است، چون زنی که با او ارتباط داشت گفته بود: از پول شوهرم میدزدم و به تو میدهم. همچنین آن زن بود که خواسته بود پسرش هم کشته شود و این متهم در اعترافات جدید خود گفت: به من گفت حالا که قصد قتل شوهرم را داری یکی از پسرانم را هم بکش، چون پسرم متوجه شده است که من با تو رابطه دارم به همین خاطر اذیتم میکند، اما پسرم را زجرکش نکن.
در حال حاضر، تحقیقات در مورد این پرونده همچنان ادامه دارد اما علت اصلی مرگ مشخص نیست و پزشکی قانونی باید در مورد مرگ پدر مشخص کند که علت مرگ تزریق بوده یا ضربات کاتر، اما مشخص که پسر با کاتر کشته شده است.
جزئیات تازه از قتل فجیع پدر و پسر/ متهم رازها را برملا کرد
نظر شما