بمباران رسانهای گزینه ترامپ برای سمتی مهم در پنتاگون که موضع جنگ طلبانه علیه ایران ندارد/ پای حامیان اسرائیل در واشنگتن در میان است
امریکن کانسروتیو نوشت: آیا آمریکایی ها برای تغییر رای دادند؟ آمریکاییها قطعاً به نظر میرسد که اینطور فکر میکنند. به همین دلیل است که آنها به جای رئیسجمهور وقت، به دونالد ترامپ رأی دادند و همچنین در مقایسه با اجماع جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۲ که توسط رقبای اصلیاش نمایندگی میشد، ترامپ را انتخاب کردند. یک حس گسترده از نارضایتی ملی نسبت به روند فعلی وجود دارد؛ اکثریت معتقدند که اوضاع به خوبی پیش نمیرود. تغییر وضعیت موجود به طور ملموس به معنای واگذاری مناصب به افراد جدید با رویکردهای جدید است.
این واقعیت که دونالد ترامپ جای جو بایدن، را گرفته است، تنها به هیجان اسرائیل افزوده است، چراکه سالهاست علیه مداخلات ایران در منطقه هشدار میدهد. اما کسانی که مشتاقانه منتظر صدور اجازه حمله از کاخ سفید هستند، ممکن است با ناامیدی مواجه شوند.
مایکل دیمینو، یکی از فارغالتحصیلان سازمان سیا و وزارت دفاع، گزینه ترامپ برای سمت معاون دستیار وزیر دفاع با پرتفوی خاورمیانه است. او با انتقادهای معمول از سوی افراد آشنا مواجه شده است، زیرا معتقد است که خاورمیانه اولویت اصلی ایالات متحده نیست. روزنامه Jewish Insider روز سهشنبه مقالهای درباره «نگرانی» جمهوریخواهان حامی اسرائیل از دیمینو منتشر کرد و به فهرستی از گفتهها و مقالات او اشاره کرد که نشان میدهد او معتقد است ایالات متحده باید حضور خود را در این منطقه کاهش دهد. (ما بهسادگی اشاره میکنیم که نویسندگان زحمت نکشیدهاند تا مواردی را که دیمینو از اسرائیل حمایت کرده یا از آن تمجید کرده است، فهرست کنند.)
نقلقولهای ذکرشده چندان رادیکال نیستند. نویسندگان اشاره میکنند که دیمینو گفته است نیروهای متعارف ایران تهدیدی برای ایالات متحده نیستند. خوب، آیا اینطور است؟ ما خواننده را دعوت میکنیم تا نیروی دریایی ایران را بررسی کند؛ این کار زمان زیادی نمیبرد. (این همچنین عقل سلیم است. اگر نیروهای متعارف ایران تهدید جدی بودند، چرا آنها به نیروهای نیابتی در منطقه متکی هستند؟)
نویسندگان اشاره میکنند که دیمینو حمله موشکی ایران در آوریل ۲۰۲۳ را محدود توصیف کرده است. خوب، آیا اینطور نبود؟ آن حمله در واقع با ارتباطات گسترده دیپلماتیک پشتپرده توسط کشورهای ثالث، بهویژه ترکیه، پیش از وقوع آن همراه بود. اگر اطلاعرسانی حرکت پیش از انجام آن نشانهای از محدودیت نباشد، ما مطمئن نیستیم چه چیزی میتواند باشد. (این همچنین عقل سلیم است.)
نویسندگان اشاره میکنند که دیمینو از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه حمایت کرده است. در مقالهای که به آن استناد شده، او استدلال میکند که حضور نیروهای آمریکایی در سوریه به ایران یک اهرم تقدیم می کند. خوب، آیا این درست نیست؟
نویسندگان اشاره میکنند که دیمینو گفته است حملات هوایی بیشتر علیه حوثیها بیهوده است. خوب، آیا اینطور نیست؟ پس از یک دهه حملات هوایی مداوم توسط عربستان سعودی، آمریکا، اردن و اسرائیل علیه حوثیها، که هیچکدام نتوانستند آنها را از مواضع خود در عدن بیرون کنند، آیا این ارزیابی اشتباه به نظر میرسد؟ مقاله به همین سبک برای مدت طولانی ادامه دارد.
در حالی که ممکن است کسی با این استدلالها مخالفت کند، آنها کاملاً منطقی و متداول هستند و در بسیاری از موارد صرفاً بیان حقایق به حساب میآیند. این دیدگاهها همچنین با تفکر عمومی رئیسجمهور در این زمینه هماهنگ هستند، که شاید به همین دلیل دیمینو برای این سمت انتخاب شده باشد، نه به دلیل یک توطئه شوم که توسط مشاوران اسرائیلستیز در پشت صحنه ترامپ طراحی شده باشد.
ترامپ از همان ابتدا، از زمانی که با آسانسور طلایی وارد صحنه شد، به وضوح اعلام کرد که به نظر او، درگیریهای آمریکا در خاورمیانه گرانقیمت، ویرانگر و جدا از منافع ملی آمریکا بودهاند. او تلاش کرد نیروهای آمریکا را از افغانستان و سوریه خارج کند. ابزارهای انتخابی او در خاورمیانه موشکهای کروز و دیپلماسی بودهاند، نه حضور نظامی در میدان. شاید او اشتباه میکند، اما او در حال آزمایش رویکردی متفاوت از چندین نسل سیاست خارجی شکستخورده آمریکا است. علاوه بر این، اکثر آمریکاییها به او رأی دادهاند. به طور طبیعی، او احساس میکند که مأموریت دارد دولتش را با افرادی که با او همنظر هستند، پر کند. تعجبآور است، نه؟
مقاله درباره دیمینو، نشریه خود ما را به عنوان "انزواطلب" توصیف کرده است.
علاوه بر این، ممکن است ارزش بررسی این را داشته باشد که مردم آمریکا در حال درک چیزی جدید هستند. دکترین کارتر زمانی که نوشته شد، معقول بود. امروز، ایالات متحده از نظر انرژی خودکفاست و حتی یک صادرکننده خالص به شمار میآید. ایالات متحده علاقهمند به حفظ آزادی خطوط دریایی در دریای سرخ و خلیج فارس است، اما فقط مقدار کمی از ترافیک تجاری مرتبط با ایالات متحده از این خطوط استفاده میکند؛ در واقع، اروپا است که بیشتر از تهدیدات دریایی و اختلالات حملونقل در این منطقه آسیب میبیند. شاید اروپاییها باید بار حفظ این خطوط را به دوش بکشند. ایالات متحده همچنین علاقهمند به سرکوب تروریسم اسلامی و جلوگیری از ظهور یک قدرت هژمون منطقهای است. این اهداف به طور منطقی میتوانند بدون حضور نیروهای زمینی محقق شوند.
همه آنچه که وعده داده شده بود، در حال تحقق است. ترامپ به بخشی از ائتلاف حامی اسرائیل وعده حمایت از این کشور را داده بود؛ رفع تحریمها علیه اسرائیل و بازگرداندن حوثی ها به لیست تروریستی این را نشان میدهد. ترامپ به بخش عرب-آمریکایی این ائتلاف وعده آتشبس در غزه را داده بود؛ و حالا، آتشبس فرا میرسد. او به محافظهکاران مالی وعده DOGE، یارانههای عظیم برای شرکتهای فناوری، تعرفهها برای حمایت از تولیدکنندگان آمریکایی، و حمایت از کارگران در مذاکرات با مدیریت را داده بود و این وعدهها را عملی کرده است، حتی زمانی که این وعدهها متناقض هستند، که این روشی غیرمعمول اما امیدوارکننده برای انجام سیاست در سال ۲۰۲۵ است. چرا باید بخشی از ائتلاف که به پایان دادن به هدررفت خون و سرمایه در خاورمیانه اعتقاد دارد، از معادله کنار گذاشته شود—به خصوص زمانی که به نظر میرسد آنها حمایت مردم آمریکا را دارند؟
بمباران رسانهای گزینه ترامپ برای سمتی مهم در پنتاگون که موضع جنگ طلبانه علیه ایران ندارد/ پای حامیان اسرائیل در واشنگتن در میان است
نظر شما