جلال متینی (زاده ۱۳۰۷) مورخ و محقق متخصص در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران بهویژه شاهنامهپژوهی چند روز پیش در ۹۶ سالگی در آمریکا درگذشت.
متینی سال ۱۳۰۷ در تهران و از پدر و مادری کاشانی و اهل فرهنگ به دنیا آمد، دبستان را خواند و دبیرستان را در مدرسه دارالفنون رشته ادبی خواند و سال ۱۳۲۵ وارد دانشگاه تهران شد و لیسانس حقوق گرفت، بعد برای تدریس روانشناسی خواند و سرانجام ادبیات را تا مقطع دکتری در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گذراند و از محضر اساتیدی مانند بهار و بهمنیار و فروزانفر و پورداود و همایی و قریب و معین و خطیبی و صفا بهره برد.
متینی، استاد تاریخ، پژوهشگر و رئیس پیشین دانشگاه فردوسی مشهد بود که از ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ ریاست این دانشگاه را نیز به عهده داشت. او علاوه بر مدیریت دانشگاه، معاونت آموزشی و پژوهشی ۱۳۵۲ و همچنین ریاست دانشکده ادبیات ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۳ در دانشگاه فردوسی مشهد را نیز عهدهدار بود. متینی پس از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرد و سالها پس از مرگ بهار، آنجا با پروانه بهار ازدواج کرد و به تدریس تاریخ و فرهنگ ایران در دانشگاه برکلی کالیفرنیا مشغول شد.
کتابهای تصحیح شده
این پژوهشگر در کارنامه خود تصحیح چند متن مهم کهن را دارد: یکی کتاب بزرگ و مفصل «هدایه المتعلمین فی الطب» است، نوشته ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخارایی. این کتاب که در سال ۱۳۴۴ برنده جایزه سلطنتی شده بود، براساس مکتب طبی محمد بن زکریای رازی در قرن چهارم به زبان فارسی استوار نوشته شده و گنجینهای برای مطالعات تاریخ پزشکی و زبان فارسی و رسمالخط و تلفظ قدیم است.
دومین کتاب تفسیر قرآن مجید معروف به تفسیر کمبریج است، نویسنده آن ناشناخته بوده و به تاکید متینی و تأیید علیاشرف صادقی در نیمه اول قرن پنجم در خراسان نوشته شده است. (بنیاد فرهنگ، ۱۳۴۹). این تفسیر کهن که از ذخایر زبان فارسی است را بنیاد فرهنگ در سال ۱۳۴۹ منتشر کرده است. اصل کتاب چهار جلد بوده که جلدهای سوم و چهارم آن باقی مانده است؛ از سوره مریم تا پایان مصحف شریف. متینی مقدمهای ۱۲۰ صفحهای بر این تفسیر نوشته حاوی ویژگیهای سبکی و دستوری و لغوی و رسمالخطی کتاب، با ۸۰ صفحه فهرست دقیق و مفید از لغات و ترکیبات.
کتاب بعدی «تفسیر بر عشری از قرآن مجید» است؛ این تفسیر که شروع و پایانش افتاده و موجود نیست، توسط او در انگلستان پیدا شد و تصحیحش در ۱۳۵۲ با مقدمهای مفصل و فهرستهای دقیق چاپ شد. متینی که در تحقیقات علمی به ویژه در متون کهن بسیار سختگیر و دقیق بود، زمان تألیف تفسیر عشری را بر مبنای قرائن سبکشناسی، در فاصلۀ نیمۀ قرن چهارم تا پایان نیمۀ قرن پنجم حدس زده بود.
«پند پیران» کتابی است که نامش را متینی گذاشته است، و گمان میکند در نیمه قرن پنجم نوشته شده باشد. مولفش نامشخص است ولی نثری زیبا دارد و از منابع قدیم حکایات زهد و تصوف در زبان فارسی است.
او در سفری که سال ۱۳۴۹ به تاشکند داشت با کتابی آشنا شد به نام «تحفهالغرائب»، که به نوعی عجایبنامه یا دانشنامه است و منسوب به محمد بن ایوب الحاسب الطبری _ از نویسندگان و دانشمندان قرن پنجم _ کهنترین کتاب فارسی در این موضوع هم هست. این کتاب از منابع کهن و غنی برای شناخت فولکلور و فرهنگ عامه و از کتب مرجع برای فهم نکات تاریک و باریک متون ادبی است. متینی این کتاب را در سال ۱۳۵۰ معرفی کرده بود، سرانجام تصحیح تحفهالغرائب سال ۱۳۷۱ توسط انتشارات معین منتشر شد. در سال ۱۳۹۱ در انتشارات کتابخانه مجلس و توسط رسول جعفریان با اصلاح و تکمیل در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
کتاب بعدی «کوشنامه» است، کتابی با حدود ۱۰ هزار بیت، از منظومههای کهن حماسی که حدود یک سده پس از شاهنامه سروده شده و ناظمش ایرانشان بن ابیالخیر است. این تصحیح قرار بود کار مشترکی بین متینی و یوسفی باشد که بعد از انقلاب و پرداختن یوسفی به سعدی و انصراف دانشگاه فردوسی از نشر آن، سرانجام در سال ۱۳۷۷ توسط انتشارات علمی منتشر شد. متینی مقالاتی هم درباره کوشنامه نوشته، بعدها ساقی گازرانی با دستیابی به اسناد دیگر، پژوهشهایی درباره کوشنامه انجام داد که توسط نشر مرکز به چاپ رسید.
فعالیتهای مطبوعاتی و مقالات
متینی در سال ۱۳۳۵ نشریه «فرزندان ایران» (نشریه سازمان جوانان شیر و خورشید) را منتشر کرده بود که مدیرش حسین خطیبی بود. او بعد از مهاجرت و با تعطیلی مجلاتی چون یغما و راهنمای کتاب و سخن، دو مجله «ایراننامه» و «ایرانشناسی» (مجله تحقیقات ایرانشناسی) را منتشر کرد. در سرمقاله شماره اول ایراننامه نوشت که «امروز وظیفه هر ایرانی است که مشعل زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایران را در خارج از مرزهای ایران فروزان نگاه دارد.» در پاییز ۱۳۶۱ شماره اول ایراننامه منتشر شد. همراهان او در انتشار این دو مجله بزرگانی چون محمدجعفر محجوب، پیتر چلکوفسکی، راجر سیوری، ذبیحالله صفا، احسان یارشاطر، جلال خالقیمطلق، حسین نصر، حسن جوادی، محمدعلی جمالزاده، حشمت مؤید، محمود امیدسالار و پال اسپراکمن بودند.
از متینی مقالات زیادی نیز در کارنامه علمیاش به یادگار باقی مانده است، پیش از انقلاب مقالاتش غالباً در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد و بعد از انقلاب در ایراننامه و ایرانشناسی منتشر شده است. جز این در مجلات «یغما»، «نامه آستان قدس»، «آینده»، «نامه فرهنگستان» و «نامه بهارستان»، در یادنامهها و جشننامهها و مجموعههای ادواری مانند هفتادسالگی فرخ، جشننامه صفا، به یاد محمد قزوینی ونیز مقالاتی از او به چاپ رسیده است.
شاهنامه پژوهی که در غربت و سکوت خبری از دنیا رفت
نظر شما