بررسی نظرسنجیهای انجام شده در دانشگاه تلآویو نشان میدهد اکثریت جامعه صهیونیست از ویرانیهای به بار آمده در غزه رضایت دارند. طبق این نظرسنجیها حدود ۷۵ درصد اسرائیلیها معتقدند تلفات انسانی در غزه برای دستیابی به اهداف این جنگ کاملاً عادلانه و موجه بوده است. ۴۵ درصد صهیونیستها حجم فشار وارد شده بر غزه را مناسب دانستهاند و ۳۶.۷ درصد معتقدند اسرائیل طی یک سال جنگ، فشار خیلی اندکی را بر غزه وارد کرده است. بررسی نظرسنجیهای انجام شده حکایت از این دارد که کشتار و جنایت در صهیونیستها ریشهای عمیق دارد.
یک سکانس از تربیت صهیونیستی
همه ما حداقل یک بار جمله معروف «مردم آمریکا ربطی به دولتشان ندارند، آنها بیگناه هستند» را از زبان برخی شهروندانمان شنیدهایم. عبارتی که حالا در مورد اسرائیل و در بحبوحه جنایتهای این رژیم اشغالگر نیز گاهی به گوش میرسد. اما در واقعیت چنین نیست. حکایت مردم اسرائیل تفاوتی زمین تا آسمانی با مردم عادی آمریکا دارد تفاوتش هم در این است که اسرائیل اصلاً شهروند عادی ندارد. آمار و ارقام و نظرسنجیها را که کنار بگذاریم و گوش و چشم خودمان را سند خباثت اسرائیل قرار دهیم باز هم نتیجهای جز جنایتکار بودن این رژیم غاصب، از دولتمردانش گرفته تا شهروندانش نخواهیم یافت.
چند روزی است که ویدئویی در دنیای مجازی اینستاگرام در حال چرخیدن است. در این ویدئو پسر بچه اسرائیلی دارد از روی کتاب قصهاش میخواند و میگوید: «لبنان مال ماست». آلون و لبنان عنوان یک کتاب کودک است که مخاطب آن کودکان شهرک نشین اسرائیلی هستند. نویسنده این کتاب پروفسور «آموس آزاریا» اشغالگر شهرک نشین و استاد دانشگاه آریل است. این کتاب داستان رؤیای یک کودک شهرک نشین برای رفتن به لبنان را روایت میکند. سرزمینی که کتاب میگوید «مال اسرائیلیهاست». این داستان توسط گروه «یوری زافون» اعضای «جنبش شمالیها بیدار شوید» مطرح شده است. این گروه در اواخر مارچ ۲۰۲۴ تأسیس شده و خواهان اشغال لبنان است. آنها تبلیغاتی را هم برای خرید و فروش کوهپایههای لبنان منتشر کردهاند که درست در داستان کتاب هم به این کوهپایه و منظرهها اشاره شده است.
آموس آزاریا نویسنده کتاب در حالی که کودک اسرائیلی را در آغوش گرفته با زبان عبری میخواند: «آلون با شادی و خوشحالی در «مسکاف عام» زندگی میکند، او یک خانواده مهربان و دوست داشتنی داشت که با آنها بازی میکرد، یک باغ زیبا هم برای خود داشت که داخل آن بازی کند. اما از بین تمام چیزهایی که در مسکاف عام داشت آلون عاشق منظره کوهی بود که از خانهشان دیده میشد. او هرروز پردهها را کنار میزد تا کوههایی را که عاشقشان بود ببیند»
لبنان همیشه به عنوان کشوری مستقل در جغرافیای جهان بوده و نیز هست. بیش از سی درصد مردم این کشور هم شیعه هستند و زبان رسمیشان عربی است. حالا یک یهود صهیون که عبری حرف میزند، به بچههای هم کیش خود یاد میدهد لبنان برای اسرائیل است. مردم لبنان را دشمن خطاب میکند و میگوید اگر دلت کوههای قشنگ این عروس خاورمیانه را میخواهد، حق داری؛ فقط کمی صبر کن تا دشمن را از کشور خودشان بیرون کنیم بعد از آن دیگر لبنان برای ماست. مقصودش هم از بیرون کردن، سلاخی و کشتار جمعی مردم است…
اسرائیل شهروند عادی ندارد
ماجرا به اینجا ختم نمیشود. بیست و هفت شهریور ماه بود که بمب گذاری پیجرها، همچون یک فیلم علمی تخیلی در لبنان اتفاق افتاد و در یک زمان مشخص تعداد قابل توجهی دستگاه پیجر در سراسر این کشور منفجر شدند. این بار هم آتش از گور رژیم صهیونیستی بلند میشد. بیش از ۳۰۰۰ نفر در جریان این جنایت آسیب دیدند؛ پیر و جوان، زن و کودک در اثر این اتفاق انگشتهای دستانشان کنده شد و از دو چشمانشان فقط یک کاسه خالی خون باقی ماند.
در همین حال شهروندان اسرائیلی که برخی معتقدند حساب کتابشان از دولتشان جداست، شروع به اشتراک گذاشتن ویدئوهایی در تیک تاک و دیگر پلتفرمها کردند و با زدن قهقهههای منزجر کننده این اتفاق را به سخره گرفتند. کودکان لبنانی تا آخر عمرشان باید تقلا کنند تا با مچ پریده مدادرنگیهایشان را بردارند، نوجوانان عینک دودی میزنند و جوانان لبنانی عاشق میشوند بی آنکه بتوانند چهره صدایی که دل باختهاش شدهاند را ببینند. با تمام اینها هیچ کدامشان ذرهای گلایه نکردند که هیچ، محکمتر از قبل هم در راه مقاومت ادامه میدهند حتی در حالی که صدای ریسه رفتنهای شهروندان اسرائیل داشت گوششان را هم کر میکرد.
همین ویدئوها گواهی است بر اینکه ببینیم و بدانیم که اسرائیل شهروند عادی ندارد، و یک مجموعه شهرک نظامی با نظامیان مسلح است که از بدو زندگی نژادپرست به دنیا میآیند و رشد میکنند. همین کودک فردا روز کلت و اسلحه به کمر میبندد و ایرانیها را اشغالگر کشور خودشان میداند. همین کودک روی ما اسلحه میکشد زیرا در سرش فرو کردهاند که یهود بهترین قوم روی زمین است و هر غیر یهودی لایق مرگ و نابودی است.
اسرائیل شهروند عادی ندارد!