وقتی مینشینم تا چیزی بنویسم، اغلب سعی میکنم چیزی نو یا جالب بنویسم، درحالیکه شاید بهتر باشد چیزی بنویسم که دقیق و مفید باشد. چنین رویکردی میتواند برای ایجاد اعتماد در خوانندگانم عالی باشد و بتواند چیز ارزشمندی به آنها اضافه کند.
وقتی کلماتِ ساده و بیپرده کفایت میکنند، چرا باید از زبان پرطمطراق و انتزاعی استفاده کنیم؟ آیا چون اعتمادبهنفس نداریم، به نوشتههای خود رنگ و لعاب میدهیم، یا از این میترسیم که اگر ساده صحبت کنیم، دیگران چه فکری درباره ما میکنند؟
من در مکالمههای خود غیرمستقیم حرف میزنم یا پرحرفی میکنم، بویژه وقتی میخواهم نکتهای را مطرح کنم که شاید همسرم با آن مخالف باشد. بهجای اینکه به او بگویم چه احساسی دارم، آسمان ریسمان به هم میبافم یا از چیزی که میخواهم بگویم طفره میروم. اکثر مردم ترجیح میدهند که پا پیش بگذارید و افکارتان را به نحوی ساده بیان کنید. آن هم با عشق و مهربانی و بدون خشم و عصبانیت.
۱. بدانید چه حرفی میخواهید بزنید
اگر ایده مشخصی ندارید که چه چیزی میخواهید بگویید، صبر کنید تا به یقین برسید و ذهنیت روشنی پیدا کنید. سپس با اطمینان حرفتان را بزنید.
۲. از زبان ساده و بیپرده استفاده کنید
زیاد به نحوه بیان خود فکر نکنید. سادهترین کلماتی را که میشناسید، انتخاب کنید و به زبان بیاورید. لازم نیست در ارائه اطلاعات زمینهای زیادهروی کنید یا با ذکر جزئیات حرف بزنید. چیزی را که لازم است بگویید و اگر سؤالی پیش آمد، شفافسازی کنید.
۳. از کلمات کیفی و تعدیلکننده استفاده نکنید
ممکن است بیش از حد از تکیهکلامهایی مثل «شاید»، «واقعا» یا «به نظر من» استفاده کنید. این کلمات اشتباه نیستند اما میتوانند حرف شما را ساده جلوه دهند. چنین کلماتی باعث میشوند اعتمادبهنفس کمتری پیدا کنید.
۴. حرفتان را کوتاه و دقیق بزنید
وقتی به چیزی که میخواهید بگویید فکر میکنید، تعارف را کنار بگذارید. یک مقاله خوب از حقایق مهم شروع میشود و بعد سراغ جزئیات میرود. ارتباطات شما نیز باید اینگونه باشند.
۵. حرفتان را با زبان بدن تقویت کنید
اگر میخواهید بیپرده صحبت کنید، سعی کنید زبان بدنتان منعکسکننده احساسی باشد که قصد دارید منتقل کنید. منظور این نیست که تهاجمی یا عصبانی به نظر بیایید. برای اینکه در حین مکالمه ظاهری دوستانه داشته باشید، لبخند بزنید و خودتان را خوشحال نشان بدهید (امیدوارم واقعاً اینطور باشید!)
۶. قاطع باشید و با اعتمادبهنفس حرف بزنید
افراد با اعتمادبهنفس، کار دیگران را راحت میکنند. از اینرو، اگر میخواهید بیپرده حرف بزنید، با آرامش و اطمینان عمل کنید تا مردم جذبِ شما شوند.
بیپرده بودن به منزله خشن بودن نیست، بلکه فقط به معنی حذف کلمات و عبارات اضافی است که از آنها استفاده میکنید. بیپرده بودن به منزله استفاده از هنر سادگی در ارتباطات است.
مزایای ارتباط بیپرده
استفاده از ارتباط بیپرده:
- به مردم میفهماند که کجای کار هستید. وقتی مردم میفهمند که میتوانند به حرفتان اعتماد کنند و چیزی را که بیان میکنید بپذیرند، احساس راحتی بیشتری پیدا میکنند. بدین ترتیب، دیگر نیازی نیست به چیزی ورای گفتههای شما فکر کنند یا نگران این باشند که افکارتان را پنهان میکنید.
- در وقت شما و شنونده صرفهجویی میکند. بهترین همکارانم در محل کار آنهایی بودند که میدانستند چطور به اصل مطلب بپردازند و افکارشان را بسرعت مطرح کنند. وقتی به نظر آنها نیاز داشتم، میدانستم که میتوانم بدون انجام یک مکالمه طولانی نظرشان را جویا شوم. این رفتار باعث میشد که دوباره سراغشان بروم.
- به احتمال زیاد تأثیر خودش را میگذارد. پیامی که کوتاه و قاطع باشد، بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد.
- امکان صداقت را فراهم میکند. دوستان خوب نیازی ندارند آسمان ریسمان به هم ببافند. آنها به هم اعتماد دارند و حرف همدیگر را به بهترین شکل ممکن تفسیر میکنند.
- به شما اعتمادبهنفس میدهد. رفتارهای ما گاهی به شکل مستقیم روی احساسی که نسبت به خودمان داریم تأثیر میگذارند. اگر وقتی موضوعی را مطرح میکنیم یا وارد مکالمهای میشویم، از این بترسیم که به طرف مقابل اهانت میشود، ممکن است احساس بلاتکلیفی و ناکافی بودن کنیم. اما اگر با صراحتی صمیمانه عاری از خشم و عصبانیت واردِ همان مکالمه شویم، احتمالاً اعتمادبهنفس بیشتری پیدا خواهیم کرد.
اینکه یاد بگیریم بیپرده صحبت کنیم، ترفندی نیست که بتوانیم دیگران را به کمک آن به اجابت خواستههای خود واداریم. اینکه افکار خود را با صرفهجویی در کلمات مطرح کنیم، ارزشمند است. در دنیایی که مملوء از نظرات دوپهلو و ناپخته است، شاید سادگی در گفتار کماهمیت شمرده شود. از شما دعوت میکنم یکبار امتحانش کنید و طعم تغییراتی که در زندگیتان رخ میدهد را بچشید.
۶ روش برای بی پرده صحبت کردن