«دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب آمریکا یک بار در دوره اول ریاست جمهوری خود گفته بود که ایالات متحده «هرگز به دنبال سرنگونی حکومت ایران نخواهد بود». «مایک پومپئو» وزیر امور خارجه او نیز اظهارات مشابهی را بیان کرد. اما گفتههای آنها کاملاً بر خلاف آن چیزی است که بلینکن گفته است. بدیهی است که اظهارات بلینکن بیشتر با دیدگاه عمومی در این مورد مطابقت دارد.
ایالات متحده مدتهاست که به دنبال تغییر حکومت در سراسر جهان است. آمارها نشان می دهد که طی چند دهه گذشته، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) حداقل بیش از 50 دولت خارجی را سرنگون یا تلاش کرده ساقط کند. در سالهای اخیر، تمرکز اصلی ایالات متحده در ترویج «تغییر حکومت»، برپایی «انقلابهای رنگی» بوده است. در میان کشورهایی که هدف انقلابهای رنگی ایالات متحده بودهاند، برخی شاهد تغییرات مکرر در قدرت سیاسی شده و توسعه ملی آنها راکد شده است. برخی از آنها هم از نظر اقتصادی عقب ماندهاند و مردم به خاطر گرانی و بیکاری، با مشکلات سنگینی مواجهاند. شماری دیگر نیز به شدت از هم پاشیدهاند و برای مدت طولانی در جنگ داخلی غرق شدهاند.
ایران یکی از کشورهایی است که متحمل جدیترین دخالت آمریکا در امور داخلی شده و بازه زمانی آن به مراتب بیشتر از 20 سالی است که بلینکن به آن اشاره کرده است. در ماه اوت 1953، سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده و بریتانیا برای برنامهریزی کودتایی که دولت منتخب مردمی «دکتر محمد مصدق» در ایران را سرنگون کرد، همکاری کردند. این حادثه بذر حساسیت مفرط مردم ایران به دخالتهای خارجی را کاشت. بلینکن در آستانه اتمام ماموریتش، در سخنرانی خود به بازنگری سیاست آمریکا در قبال ایران پرداخت و گفت که ناکامی آمریکا در ایران عمدتاً به دلیل عدم درک کامل از وضعیت داخلی این کشور است. وی افزود: فکر میکنم این کار از بیرون سخت است و شما ناگزیر با عواقب ناخواسته و اثرات درجه دوم و سوم مواجه میشوید که باید در قبال آنها بسیار مراقب باشید.
عدم درک فقط یک عامل سطحی است، دلیل عمیقتر بی احترامی و عدم پذیرش است. سیاستمداران آمریکایی به دلیل بی احترامی نه تنها به کشورهایی مانند ایران، بلکه به متحدانشان نیز بدنام هستند. به عنوان مثال، چند روز پیش، ترامپ، «جاستین ترودو» نخست وزیر کانادا را در شبکههای اجتماعی «فرماندار کانادا» خطاب کرد و در روز جمعه (20 دسامبر/30 آذر)، با انتشار پستی خواستار خرید نفت و گاز آمریکا در مقیاس بزرگ از سوی اتحادیه اروپا شد و تهدید کرد در غیر این صورت تعرفه اعمال خواهد کرد.
ایالات متحده همیشه حاضر به پذیرش رژیم کنونی ایران نبوده و همواره سعی می کرده از «فشار حداکثری» استفاده کند تا حکومت ایران را یک شبه تغییر دهد. اما با گذشت بیش از 40 سال، جمهوری اسلامی ایران هنوز پابرجاست. نگه داشتن توهمات غیرواقعی برای مدت طولانی منجر به شکست اولین دکمه سیاست آمریکا در قبال ایران شده و ناکام شدن آن غیر مترقبه نیست.
یکی از اصول مهم دیپلماسی چین «عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها» است که به طور گسترده توسط جامعه جهانی به رسمیت شناخته شده است. انتخاب نظام ملی با توجه به تاریخ، فرهنگ، ماهیت اجتماعی و سطح توسعه اقتصادی کشور مربوطه انجام میشود. این حق مستقل مردم همه کشورهاست که انتخاب کنند چه کسی به قدرت برسد. چین به انتخابهای مستقل مردم همه کشورها احترام میگذارد و هرگز از نفوذ خود برای مداخله در امور داخلی دیگر کشورها استفاده نمیکند. پیشنهادات و اقدامات چین نه تنها احترام به حاکمیت و استقلال کشورهای دیگر است، بلکه یک انتخاب راهبردی مبتنی بر تاریخ و واقعیت است.
برعکس، ایالات متحده تحت عنوان «دموکراسی» و «حقوق بشر» به طور خودسرانه در امور داخلی سایر کشورها دخالت میکند و رژیمهای مشروع آنها را سرنگون میکند، اما هدف واقعی آن این است که حریفان راهبردی خود را سرکوب کند و از مزایای ژئوپلیتیکی و اقتصادی بهره مند شود. این رویکرد برخلاف روند کلی توسعه تاریخی است و تنها باعث تسریع از دست دادن اعتبار ملی ایالات متحده و فروپاشی بیشتر چهره بینالمللی آن خواهد شد.
کشورهای دیگر محل آزمایش آمریکا برای «تغییر حکومت» نیستند