پزشکیان گفت: «توسعه کشور با ادامه روند فعلی امکانپذیر نیست، اینکه بخواهیم همچنان منابع اولیه را از جنوب کشور و دریا به مرکز بیاوریم و تبدیل به محصول کنیم و دوباره برای صادرات به جنوب بفرستیم، بهشدت توان رقابت ما را مستهلک کرده و کاهش میدهد؛ چارهای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم.
تهران به عنوان پایتخت کشور با مشکلاتی دست به گریبان است که هیچ راهحلی جز انتقال مرکزیت نداریم؛ کمبود آب، نشست زمین، آلودگی هوا و امثال آن با تداوم سیاستها و اقداماتی که تا به حال اتخاذ و اجرا شدهاند، فقط تشدید شده و راهحل اساسی جابهجایی مرکزیت سیاسی و اقتصادی کشور است. انتقال مرکزیت سیاسی و اقتصادی هم به این شکل که ما خودمان در تهران بنشینیم و به مردم بگوییم جابهجا شوند، مقدور و ممکن نیست، باید ابتدا خودمان برویم تا مردم هم دنبال ما بیایند.»
مهدی زارع؛ رییس مرکز پیشبینی زلزله و استاد گروه زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، یادداشتی با عنوان «اندونزی پایتخت را منتقل کرد، ما چه کنیم» نوشته و در این یادداشت، مساله جابهجایی پایتخت را با نگاهی به تجربه مشابه در کشور اندونزی تحلیل کرده که در ادامه میخوانید.
اندونزی پرجمعیتترین کشور اسلامی، پایتخت کنونی خود، جاکارتا را به نوسانتارا تغییر داد. انتقال پایتخت از جاکارتا سالهاست که در اندونزی بزرگترین مجمعالجزایر جهان- مورد بحث قرار گرفته است. رییسجمهور اندونزی روز شنبه ۱۷ آگوست ۲۰۲۴، سالروز استقلال اندونزی میزبان جشنهای روز استقلال را در نوسانتارا برگزار کرد. جاکارتا در جزیره جاوه، از زمان اعلام استقلال این کشور از هلند در ۱۷ آگوست ۱۹۴۵، پایتخت اندونزی بوده است.
در سالهای پس از آن، جاکارتا به شهری با جمعیت ۱۰.۵ میلیون نفری تبدیل شد که کلانشهر آن حدود ۳۰ میلیون نفر در شهر و پیرامون آن در خود جای داده است. برآوردهای علمی نشان میدهد که جاکارتا به زیر آب میرود و انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ بخشهایی از این کلانشهر غیرقابل سکونت یا مکررا دچار سیل شود. حدود ۴۰درصد از مساحت آن در حال حاضر زیر سطح دریا قرار دارد. این وضعیت هشدار تا حد زیادی به دلیل برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی و افزایش سطح آب دریاها است که به تغییرات اقلیمی نسبت داده میشود.
در سال ۲۰۲۲، اندونزی قانونی را تصویب کرد که بودجه و مدیریت جابهجایی پایتخت را مشخص میکرد. کمیسیون مسوول برنامهریزی شهر جدید گفت که انتقال پایتخت از جاکارتا «ضروری» است «به دلیل فشار قابلتوجهی» که جاکارتا و جزیره جاوه به دلیل عواملی مانند تراکم ترافیک سنگین، آلودگی محیطزیست و جمعیت متراکم تحمل میکند. رییسجمهور در «گزارش دستاورد» ۲۰۲۳ اداره پایتخت نوسانتارا گفت که پایتخت جدید در «راهبرد بزرگ اندونزی» بخشی از چشمانداز طلایی اندونزی ۲۰۴۵ است که هدف آن تبدیل اندونزی به یک کشور توسعهیافته تا سال ۲۰۴۵، صدمین سالگرد استقلال آن از هلند است.
طبق برنامههای اداره پایتخت، طی دو دهه آینده، نوسانتارا به شهری در حال رشد و پایدار تبدیل خواهد شد. رییسجمهور نوسانتارا را به عنوان «شهر جنگلی پایدار» در نظر میگیرد که نه تنها به عنوان مرکز سیاسی جدید عمل میکند، بلکه رشد اقتصادی را در سراسر اندونزی تحریک میکند. با انتقال پایتخت به کالیمانتان شرقی در جزیره بورنئو، دولت امیدوار است به جای تمرکز منابع و فرصتها تنها در جاکارتا، توسعه متوازنتری را در سراسر مجمعالجزایر ارتقا بدهد.
مجموعهای از مراحل با هدف ایجاد زیرساختهای تجاری و مسکن، ادارات دولتی و حمل و نقل در پایتخت جدید است. درحالی که پایداری یک اصل از برنامههای شهر جدید است، طرفداران محیطزیست انتقادات فراوانی به این طرح دارند و استدلال میکنند پاکسازی جنگل برای ایجاد راه برای یک کلانشهر جدید ذاتا سازگار با محیطزیست نیست.
برنامهریزان امیدوارند پایتخت جدید از سرنوشتی مشابه جاکارتا جلوگیری کند و نوسانتارا را «شهر اسفنجی» نامیدهاند. این بدان معناست که منطقه نوسانتارا ظرفیت جذب بارش در خاک را دارد و درنتیجه از سیل جلوگیری میکند. اهداف بلندپروازانه دیگری نیز وجود دارد. هدف این شهر تا سال ۲۰۳۵ این است که نرخ فقر صفر درصد داشته باشد (طبق گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۲۲، تقریبا یک نفر از هر ۱۰ اندونزیایی در فقر زندگی میکردند. تا سال ۲۰۴۵، این شهر قصد دارد به انتشار خالص صفر «کربن» برسد.
نوسانتارا به گروه کوچکی از پایتختها میپیوندد که در سده بیستم تاسیس شدهاند. در سال ۱۹۶۰، برزیل، برازیلیا را به عنوان پایتخت خود افتتاح کرد. برازیلیا که نه در جنگل، بلکه در ساوانای متروک ساخته شد، به طور مشابه دارای معماری مدرن است. یونسکو برازیلیا را «نمونهای قطعی از شهرسازی مدرنیستی سده بیستم» توصیف میکند.
وقتی سال ۲۰۲۳ حامیان رییسجمهور سابق برزیل به برازیلیا یورش بردند و ساختمانها را غارت کردند، این معماری پسزمینهای را ایجاد کرد که برخی آن را «ضدآرمانشهری» توصیف کردند. اخیرا مصر ساخت و ساز پایتخت جدیدی را به جای قاهره آغاز کرده است. این شهر جدید که در حال حاضر پایتخت اداری جدید نامیده میشود، با مشکلات تراکم شهری، آلودگی و ترافیک شدید در شرق قاهره ساخته خواهد شد. اندونزی تصمیم گرفت پایتخت خود را از جاکارتا به نوسانتارا به دلایل مرتبط با چالشهای محیطزیستی، زیرساختی و اجتماعی-اقتصادی که جاکارتا با آن مواجه است، تغییر بدهد.
ایده انتقال پایتخت ایران از تهران نیز در دهههای اخیر چند بار مطرح بوده است. طرفداران این انتقال ازجمله نگارنده این یادداشت به دلیل مسائل مبرم مختلف ازجمله خطر زمینلرزه بزرگ در تهران، آلودگی شدید هوا، ازدحام جمعیت و آسیبپذیری شهر در برابر سوانح گوناگون پیشنهادهایی برای ایجاد یک پایتخت جدید که بتواند نیازهای کشور و شهروندان را بهتر برآورده کند، ارائه دادهاند. تهران از بدترین کیفیت هوا در جهان رنج میبرد که عمدتا به دلیل ترافیک سنگین، انتشار گازهای گلخانهای صنعتی و عوامل جغرافیایی است که آلایندهها را به دام میاندازد.
ارتفاع زیاد شهر و کوههای اطراف با محدود کردن گردش هوا این موضوع را تشدید میکند. تهران روی گسلهای فعال متعددی قرار دارد که آن را مستعد فعالیت لرزهای قابلتوجه میکند. کارشناسان هشدار میدهند که یک زمین لرزه بزرگ میتواند شهر را ویران کند. با جمعیتی بیش از ۹ میلیون نفر در محدوده شهر و حدود ۱۶ میلیون نفر در کلانشهر، پایتخت ما با چالشهای مربوط به عدم کفایت زیرساختها، کمبود مسکن و خدمات عمومی ناکافی مواجه است. ایران در طول تاریخ پایتختهای متعددی داشته است (مثلا قزوین، تبریز، اصفهان و شیراز) که نشان میدهد چنین تغییراتی بیسابقه نیست.
مکانهای خاصی به عنوان محل پایتخت جدید بهطور رسمی تایید نشده ولی جاهایی مانند پیرامون شهر گلپایگان کنونی به عنوان کاندیدای ساخت پایتخت جدید مطرح شده است. بهرغم این ملاحظات، موانع مهمی برای انتقال پایتخت ایران وجود دارد. تغییر پایتخت مستلزم اراده سیاسی قابلتوجه و اجماع جناحهای مختلف است. ایجاد یک پایتخت جدید مستلزم سرمایهگذاری مالی گسترده در توسعه زیرساختها، جادهها، ساختمانهای دولتی، مسکن و… است که با توجه به شرایط اقتصادی به عنوان چالش و مانع ازسوی مخالفان انتقال پایتخت مطرح میشود.
کدام شهر برای ساخت پایتخت جدید ایران در نظر گرفته شده است؟