خبر ساز، استان تهران؛ حالا ۳ سال میشود که کرونا بین آنها و امام حسین فاصله انداخته و نوار این جدایی با زیارت اربعین سال ۱۴۰۱ از هم گسسته خواهد شد و عاشقان محبوب ابدی و ازلی خود را به آغوش خواهند کشید.
خبرها هم از استقبال شگرف مردم از حضور در مراسم اربعین حسینی در کشور عراق خبر میدهند و فیلمها و عکسها بار دیگر صحنههایی از دلدادگی و شوق و ارادت عاشقان ایرانی اهل بیت عصمت و طهارت را تصویر کرده است.
یکی از جلوههای این شور حسینی صفهای طولانی است که از تیرماه برای صدور گذرنامه در مقابل مراکز پلیس 10 شکل گرفته است و دنباله آن امروز در مقابل ادارات پلیس گذرنامه قابل رویت است. به قول فرنگیها مقدمه اربعین حسینی در ایران برای خودش «ایونتی» شده است؛ همه جای شهر حرف از امام حسین است و زیارت اربعین.
این شور و اشتیاق اما تبعاتی هم داشته است؛ شهریور ماه که فرا رسید و برآوردهای حضور 5 میلیون زائر ایرانی در این مراسم که بر سر زبانها افتاد، مردم برای دریافت گذرنامههاشان به تکاپو افتادند.
کمکم دیگر پلیس ۱۰ها که باید برای نوبت گرفتن از آنها ساعتها قبل از آغاز به کارشان حاضر میشدی و اسم مینوشتی و نوبت میگرفتی خلوت شده است؛ البته تدبیر پلیس هم در این باره بی اثر نبوده؛ تمدید اعتبار گذرنامهها با زدن یک برچسب تمدید اعتبار برای سفر اربعین به عراق و صدور برگههای گذر موقت از مرزها و افزایش مراکز پاسخگویی به 5 مرکز در تهران.
24 ساعته که نه اما اگر ۱۰ شب هم به این مراکز مراجعه کنی با مردمی مواجه میشوی که پیگیر کارشان هستند و آن سوی باجهها مأمورانی که تمام نگرانیهای مراجعان را به جان میخریدند و سوالات و مطالبات مردم را پیگیری میکردند و راهکار به مردم ارائه میکنند؛ اگر میشود برایشان برگه موقت چاپ میکنند وگرنه کد رهگیری یا کد مرسوله اعلام میکنند تا از سامانه پلیس من، پیگیر گذرنامه خود باشند.
این روال اما برخی از زائران اربعین را کلافه کرده است؛ آن روی سکه صفهای طولانی شکل گرفته معطلی و سردرگمی متقاضیان دریافت گذرنامه است.
هستند کسانی که بالای برگه درخواست صدرو گذرنامههایشان ۲۹ مرداد ماه درج شده اما هنوز پستچی زنگ درب خانهشان را نزده تا گذرنامه به دستشان برسد.
هستند کسانی که از صدور گذرنامه منصرف شدهاند و به دنبال برگه گذر موقتند اما نمیدانند باید از کجا شروع کنند.
هستند کسانی که مثلا برای ۴ نفر از اعضای خانواده خود درخواست دادهاند و حالا برای ۲ نفرشان برگه گذر موقت صادر شده و برای آن دو نفر دیگر فقط کدی صادر شده که در سامانههای مربوطه تقریبا هیچ خروجی ندارد.
هستند کسانی که با قولی که در پلیس ۱۰ برای زمان صدور گذرنامه از متصدی گرفتهاند بلیط هواپیما و اتوبوس را به سختی تهیه کردهاند و الان نمیدانند گذرنامهاش به دستشان میرسد یا نه!
حسین که به شهرآرا مراجعه کرده، ماجرایش را اینگونه تعریف میکند: ۱۲ روز میشود که درخواست صدور کردهام اما امروز که به پلیس 10 مراجعه کردهام گفتند هیچ کاری برای تو انجام نشده است؛ به خیابان شهرآرا مراجعه کن!
در راه به یکی از دوستانم که او هم تقریبا همزمان با من درخواست داده بود زنگ زدم او گفت هفته گذشته به اداره پلیس گذرنامه مراجعه کرده و درخواست تسریع داده و الان گذرنامهاش در پست است، حالا آمدهام تا درخواست تسریع ثبت کنم تا گذرنامهام به موقع به دستم برسد و از کاروان جا نمانم.
در صف طولانی مقابل اداره پلیس گذرنامه پلیس جوانی زیر گرمای شدید آفتاب ایستاده و به سوالات مردم با صبوری پاسخ میدهد؛ هر دو ساعت یکبار از جمع مردم خارج میشود و با دست پر برمیگردد؛ گذرنامههای برچسب تمدید خورده را در دست دارد و یکی یکی اسمها را میخواند و تحویل میدهد و باز به سوالات مردم پاسخ میدهد. خوب است ولی کافی نیست!
در صف دهن به دهن میچرخد که رئیس اداره هم بین مردم آمده و به سوالات پاسخ میدهد. خودم را کنارش میرسانم؛ میگوید در کوه نور به کسانی که درخواست صدور دادهاند فوری برگ موقت را چاپ میکنند و تحویل میدهند.
صف در خیابان تمام میشود و وارد حیاط اداره میشوم و صفهای بعدی تا درخواست تسریعم را ثبت کنم؛ کمتر از 3 روز تا حرکت کاروانمان زمان مانده، مأمور میگوید: 72 ساعت بعد برایت ارسال میشود؛ انگار آب سرد را روی من ریخته باشند به او خیره میشوم و سوال میکنم نمیشود زودتر؟
به قدری همهمه زیاد است که صدا به صدا نمیرسد، نفرات بعدی صف هم اعتراض میکنند که آقا زود باش نوبت ماست الان تعطیل میشه. پاسخ درست و حسابی نمیگیرم و برمیگردم، نزدیک به ۲ ساعت این فرایند طول کشید.
او میگوید: عصر حرفهای رئیس پلیس گذرنامه به خبر تبدیل میشود؛ غروب که شد به همراه یکی از دوستانم به کوه نور مراجعه کردم تا ببینم میتوانم کاری از پیش ببرم یا نه! وقتی وارد شدم در کمتر از ۱۰ دقیقه برگههای گذر موقتم را صادر و تحویل دادند. باورکردنی نبود!
ماجرای دوستم اما متفاوت بود، نمیتوانستم جلوی تحیرم را بگیرم؛ برگههای موقت او را از جای دیگری میآوردند؛ از ستارخان! در حالی که اینجا مردم حضور داشتند باید مینشستند تا برگه آنها از ستارخان به کوه نور برسد، پیک موتوری که میرسید برخی خوشحال میشدند،برخی ناراحت.
نکته عجیب اما خانوادههایی بودند که با هم اقدام کرده بودند اما مثلا برگه گذر موقت ۲ نفر از آنها صادر شده و برای 2 نفر دیگر خبری از برگه موقت آنها نیست! یا چاپ شده و برای پست ارسال شده یا چاپ شده و به کوه نور نیامده یا...
کوه نور برای برخی پایان انتظار است و برای برخی آغاز تلاطمی تازه برای گرفتن گذرنامه آن هم با کدی که به او میدهند اما در هیچ سامانهای جوابی برای این کد نیست! در برزخ میافتند!
راهکار چیست نمیدانم؛ اما نه از چاپ مجدد گذرهای موقتی خبری هست و نه از چاپ گذرنامههای اصلی!
انتهای پیام/