در ادامه بخشی از یادداشت های او را بخوانید.

چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۵۲: صبح سفیر آلمان شرقی شرفیاب شد و اعتبارنامه تقدیم کرد. اولین سفیر آلمان شرقی است. بعد من نتوانستم شرفیاب شوم. دو سه موضوع فوری، منجمله تلگرافی که دیشب سفیر آمریکا داده بود، فرستادم، ملاحظه فرمودند. بعد هم عرض کردم: نفتیها [که] آمده اند چه اشخاصی هستند و کی شرفیاب می‌شوند. با تلفن فرمودند: بعد از ظهر شرفیاب شوند و تو هم به آنها مهمانی بده، چون بچه های خوبی بوده اند....

سر شام رفتم، بحث و گفت و گوی اعلیحضرت همایونی و علیا حضرت شهبانو بود بر سر اینکه علیا حضرت می فرمودند: مناظر طبیعی کشور را به این آسانی خراب نکنید. شاهنشاه می فرمودند: کشور باید پیشرفت کند و سریع پیشرفت کند. به علاوه اگر یک گوشه خراب می‌شود، من هکتارها جنگل به وجود آورده ام. شهبانو می‌فرمودند: مگر نمی‌توانید بفهمید که کویر چه قدر زیباست؟ شاهنشاه فرمودند: تو را نایب الحکومه کویر خواهم کرد. خیلی همه سر حال بودند. شهبانو فرمودند: این علم و اقبال و پهلبد که این جا نشسته هستند، با من هم عقیده‌اند، جرأت حرف زدن ندارند. من به‌ شوخی عرض کردم مگر نشنیده اید که:

اگر شه روز را گوید شب است این
بباید گفت اینک ماه و و پروین

شهبانو خیلی خندیدند. نمی‌دانم شاهنشاه خوششان آمد یا خیر؟.....

سفر در زمان؛ یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۵۲: شاه به شهبانو گفت «تو را نایب الحکومه کویر خواهم کرد»