زخمی بر زنجیر زنگاربسته

چهارم دی سال یک‌هزار و چهارصد و سه می‌تواند به عنوان روزی تاریخی در تقویم ثبت شود. روزی که بالاخره یک ساختار متصلبی که هیچ انعطافی نداشت، بعد از پانزده سال، خلاف رویه همیشگی به جای فیلتر کردن ابزاری، اقدام به رفع فیلتر کرد.

اسیر غوغاسالاری‌ها نشوید. گره سیاست که فیلترینگ نماد آن است، گره هزار پیپ است. آنان که تا چند ماه قبل وزیری را که اپراتور یکی از بزرگترین فیلترینگ‌های تاریخ بود به عنوان مرد مخالف فیلترینگ بر می‌شمردند و قاطع و محکم می‌گفتند که نمی‌گذارند او کاری انجام دهد، امروز 150 روز بعد از مستقر شدن دولت پزشکیان و وزیر جدید به او حمله می‌کنند که چرا گره پانزده‌ساله را باز نکرده‌ای؟

اهل نظر می‌دانند که اینها یا بده‌بستان‌های سیاسی است یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت سخنان عامه‌پسند برای دیده شدن. دولت پزشکیان تا همین‌جا نشان داده که وعده‌هایش برایش مهم‌اند و در گام اول زخمی بر زنجیر فیلترینگ زد. افسوس و هزار افسوس که برای رسیدن به اینجا چه هزینه‌هایی که نشد. هزینه‌هایی که کاش همه آن‌ها مادی بود.

چه عمرهایی که برای فیلتر خریدن و فیلترشکستن حرام نشد. چه نخبگان و مردمانی که از تنگای همین فیلترهای همه‌جانبه جلای وطن کردند و نبودشان خسران بزرگی شد برای کشور. ولی چاره نیست. بخت ما هم انگار چنان است که هیچ چیز را ارزان و راحت به دست نیاوریم. این روز تاریخی برای قریب به اتفاق دیگر مردمان جهان قابل درک نیست.

احتمالاً یک روز اینجا باشند عجیب‌تر از همه چیز برایشان این باشد که همه مردم و مسئولان خبرهای رفع/ استمرار فیلترینگ را از پلتفرم‌های فیلترشده پیگیری می‌کنند. به هر روی این روز و روزگار ماست و برای ما چنین روزی تاریخی. برای ما که سال پیش این اوقات این دل‌نگرانی را داشتیم که با طرح صیانت همین «فیلترنت» را هم دیگر نخواهیم داشت و بعد از این ارتباط‌مان با کل جهان به طور کامل قطع خواهد شد روزی تاریخی است.

برای ما که وزارت ارتباط‌مان به غول‌های تکنولوژی جهان نامه می‌نوشت که باید تن به رگولاتوری ما بدهید. همه می‌دانیم که روز تاریخی ما و خوشی ما یک روز بد و تلخ برای دیگر مردمان است. مثلاً فردا بگویند در امارات یا ترکیه فیس‌بوک، تلگرام و یا یوتیوب فیلتر شده است. حتماً که روز بدی برایشان خواهد بود. ولی برای ما نه.

مسئله فراتر از رفع فیلتر کردن دو پلتفرمی است که میان دیگر پلتفرم‌ها از قضا کمترین کاربرد را این روزها دارد. مسئله شکستن یک زنجیر زنگاربسته‌ایست که کمتر کسی فکر می‌کرد با هیچ تبری بتوان آن را شکست. فیلترینگ نمادی از کل وضعیت سیاسی این پانزده سال است. وضعیتی که حداقل دوبار با رای بالای مردم، عمده مردم نشان دادند که می‌خواهند آن را عوض کنند.

می‌خواهند که شنیده و دیده شوند؛ که نشدند و آن روزهای تلخ 1401 اتفاق افتاد و آن از دست رفتن جان‌های عزیز. باز هم امسال موقعیتی پیش آمد؛ موقعیتی که شاید و تنها شاید بتوان برای بار چندمین و چندمین بار مردم بگویند که ادامه این وضعیت برایشان ممکن نیست. بخش زیادی با شرکت نکردن در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر این را گفتند، بخش قابل توجهی با رای تردید.

با هزاران تردید و فقط اندکی امید به پزشکیانی رای دادند که وعده داده بود حرف عمده مردم را بشنود و برای این حرف حرمت قائل شود. حالا روز رفع فیلتر این دو پلتفرم ناچیز از این بابت برای ما تاریخی است که بالاخره متولیان امر حرمتی برای خواست مردم قائل شدند. مردمی با همه روزگارانی که سپری کردند هنوز می‌خواهند زندگی کنند و می‌خواهند که کشورشان را به جایی برای زندگی کردن تبدیل کنند.

پس می‌توان امیدوار بود که چهارم دی امسال یک روز تاریخی شود؛ روزی که «خلاف آمد عادت» تصمیم‌گیرندگان می‌تواند نامگذاری شود؛ روزی که تصمیم‌گیرندگان ببینند می‌توان اصرار بر تصمیم غلط نداشت و جلوی ضرر را از هرجا بگیرند منفعت می‌شود.

امید که این گام بسیار کوچک، آغازگر مسیری باشد که منتهی به تفوق خواست و مصلحت اکثریت مردم در همه امور دیگر باشد و دولت پزشکیان بتواند با ریل‌گذاری این مسیر خیلی خیلی بیشتر از چهارم دی تاریخی شود.


زخمی بر زنجیر زنگاربسته

بیشتر بخوانید