هر بار که برق صنایع قطع میشود، نشانه های تلخش در رشد اقتصادی، اشتغال و صادرات منعکس میشود. تابستان ۱۴۰۴، با وجود اعلام منابع دولتی، رشد نسبی ظرفیت تولید برق، در هفتههای اوج مصرف بیش از ۱۵ هزار مگاوات کمبود ثبت شد و باز آسانترین راه برای مدیریت این کمبود انتخاب شد. دهها واحد فولادی، سیمانی، پتروشیمی و حتی کارخانههای کوچک، در مقاطع مختلف ناچار به کاهش تولید یا توقف کامل شدند. برآوردهای صنعتی نشان میدهد زیان مستقیم ناشی از این محدودیتها، به چند دههزار میلیارد تومان رسیده است.
اکنون، در آستانه زمستان، همان نگرانی با شکل دیگری در حال تکرار است—این بار نه در برق، بلکه در گاز. با افزایش مصرف خانگی و محدودیت در سوخت نیروگاهها، خطر خاموشیهای زمستانی دوباره در حال بالا رفتن است. اما واقعیت این است که اقتصاد ایران دیگر تابِ یک فصلِ خاموشی دیگر را ندارد.
آنچه امروز از دولت و وزارت نیرو انتظار میرود، نه فقط برنامههای بلندمدت برای رفع ناترازی انرژی است، بلکه مدیریت هوشمند وضعیت کنونی است؛ تدبیری که مانع از انتقال بار بحران از شبکه به بخش تولید شود. اگر اولویتبندی مصرف انرژی تنها بر اساس ملاحظات کوتاهمدت انجام گیرد و صنعت دوباره در انتهای صف قرار گیرد، نتیجهاش رکود، کاهش اشتغال، و افت دوبارهی رشد خواهد بود، ضمن آنکه امکان سرمایهگذاری صنایع در بخش انرژی را از بین می برد.
دولت در ماههای اخیر تأکید کرده است که قصدی برای قطع برق و گاز صنایع ندارد. این موضع اگر با تصمیمهای عملی همراه شود—مانند برنامهریزی شفاف تأمین سوخت نیروگاهها، هماهنگی میان وزارتخانهها، و اطلاعرسانی منظم به واحدهای تولیدی—میتواند تفاوت واقعی ایجاد کند.
زمستان پیشرو، آزمونی برای بلوغ حکمرانی انرژی است. اگر تدبیر شود، حتی در ناترازی هم میتوان تولید را حفظ کرد و اقتصاد را دچار نوسانات تکراری نکرد. اما اگر دوباره خاموشی بهعنوان سادهترین راه انتخاب شود، همهی تلاشهای احیای تولید و مهار تورم در نیمهراه میماند.
در اقتصادی که نفس صنعت کمرمق شده، اولویت واقعی، روشن ماندن چراغ تولید است—نه صرفاً عبور از یک زمستان دیگر.
زمستان ۱۴۰۴؛ اقتصاد تاب ناتوانی در خاموشی دوباره را ندارد


نظر شما