به گزارش خبر ساز، فروپاشی حکومت بشار اسد یک زلزله سیاسی در سوریه، منطقه و جهان بود که به روسیه نیز ضربه زد و باعث نگرانی کرملین گردید. این اتفاق نشان دهنده ناکامی مسکو در حفاظت از متحد اصلی خود در خاورمیانه بود. اما اکنون روسیه چه سیاستی را پیش خواهد گرفت و چه خواهد کرد؟
آنات هوخبرگ ماروم، نویسنده و تحلیلگر، در مقاله ای که در چند سایت و پایگاه خبری عبری و عربی از جمله معاریو و الجزیره منتشر یا بازنشر شده، توضیح می دهد که شکست روسیه به موقعیت مسکو به عنوان یک قدرت جهانی آسیب وارد کرده و ممکن است اعتبار رئیس جمهور این کشور، ولادیمیر پوتین را هم تحت تاثیر قرار دهد.
نویسنده این مقاله مدعی است که پایگاه های نظامی روسیه در سوریه - از جمله پایگاه هوایی حمیمیم و بندر طرطوس - توانایی مسکو برای تأثیرگذاری بر سایر درگیری های منطقه ای، مانند درگیری ها در لیبی، سودان و کشورهای ساحل آفریقا را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
با این حال، نویسنده تأکید دارد که فروپاشی رژیم بشار اسد، همزمان، نشان دهنده فرصتی برای پوتین است تا استراتژی های خود را مجدداً نوسازی کند و بعد از به روزرسانی سیاست های خود، به دستاوردهایی مهم در مناطق دیگر دست یابد.
در حالی که به نظر می رسد مسکو با چالش های مهمی روبرو است، استراتژی های جدید آن ممکن است این کشور و شخص پوتین را مجددا در موقعیتی قدرتمند قرار داده و حتی قدرت آن را از قبل هم بیشتر کند.
اما این اقدامات و سیاست ها چه هستند و کدام مناطق را هدف قرار خواهند داد؟
سیاست جدید کشتیبان/ مصالحه روسیه با حکام جدید سوریه
نویسنده مقاله خاطرنشان کرد که روسیه، علیرغم خسارات سنگین، در تلاش است تا از طریق گام های دیپلماتیک با هدف مذاکره با مخالفان سوری و برخی از گروه های مسلح، کارت های خود را در سوریه بازی کند. اقدامات سوریه می تواند شامل به رسمیت شناختن دولت موقت سوریه در دمشق و تلاش برای حذف برخی سازمان ها مانند «تحریر الشام» از فهرست گروه های تروریستی خود باشد.
این راهبرد - بنا به اعتقاد نویسنده - با وجود خطرات ناشی از تشدید تنش ها و "بازگشت فعالیت تروریستی منطقه ای"، با هدف تامین امنیت کریدورهای تجاری جدید روسیه از سوریه تا افغانستان دنبال می شود.
بازی روسیه و ترکیه
نویسنده خاطرنشان می کند که افزایش نقش ترکیه در سوریه چالشی جدیدی را برای مسکو به وجود آورده است. روسیه برای جبران این مساله تلاش دارد تا روابط خود با آنکارا را بهبود بخشد و همکاری های نظامی از جمله قراردادهای دفاع هوایی و موشکهای اس-400 با آنکارا را به سرعت اجرایی کند تا بدین طریق، وابستگی آنکارا به واشنگتن را کم کرده و همزمان، بتواند مواضعش در سوریه را حفظ کند.
علاوه بر این، روسیه در تلاش است تا از وابستگی لجستیکی فزاینده اش به ترکیه برای افزایش نفوذ منطقهای و بینالمللی خود که نشان دهنده تغییرات ژئوپلیتیکی جدید است، استفاده کند.
از سوی دیگر، مسکو در تلاش برای بهبود روابط خود با کشورهای عربی خلیج فارس - مانند عربستان سعودی و امارات – است. این کشورها از جاه طلبی های رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در منطقه هراس دارند و ممکن است همکاری هایی با روسیه جهت کنترل ترکیه و توسعه طلبی اش، داشته باشند.
اوکراین اولویت استراتژیک پوتین است
نویسنده معتقد است که این تحولات ممکن است تأثیر مستقیمی بر اوکراین داشته باشد و می تواند پوتین را به تشدید عملیات نظامی در اوکراین به مثابه بخشی از تلاش هایش جهت جبران خسارات منطقه ای روسیه سوق دهد.
وی افزود: «خروج روسیه از سوریه ممکن است به پوتین فرصتی بدهد تا بر اوکراین تمرکز کند. اوکراین هدف استراتژیک اصلی روسیه تلقی می شود، زیرا پیروزی در آنجا تنها به معنای دستیابی به یک پیروزی نظامی نیست، بلکه نشان دهنده گامی اساسی در مقابله با ایالات متحده و غرب آن است.»
گسترش نفوذ در آفریقا
این نویسنده در مقاله اش می گوید: «روسیه به دنبال جبران خسارات خود در خاورمیانه با گسترش نفوذ خود در آفریقا به ویژه لیبی است. مسکو با بهره گیری از بحران های سیاسی و امنیتی آفریقا، انتقال تسلیحات و تجهیزات نظامی به مناطقی مانند طبرق و بنغازی {در لیبی} را برای تقویت حضور خود در منطقه مدیترانه شرقی آغاز کرده است.»
فرصتی به نام قطب شمال!
نویسنده خاطرنشان کرد: «مسکو قطب شمال را هم فرصتی راهبردی برای جبران خسارات خود در سوریه می داند و این منطقه - که به دلیل ذوب شدن یخ هایش شاهد افزایش چشمگیر فعالیت های تجاری است - عرصه جدیدی برای گسترش نفوذ روسیه به حساب می آید. مسکو مدعی است که 70 درصد از منابع قطب شمال را در اختیار دارد.»
روسیه همچنین در حال برنامه ریزی برای توسعه بنادر خود در امتداد مسیر دریای شمالی به عنوان بخشی از پروژه "جاده ابریشم قطبی" است. پوتین قصد دارد از طریق این پروژه، روابط تجاری اروپا و آسیا را بهبود ببخشد و از آنجا که خود، اتصال دهنده اروپا و آسیا است، می تواند سود کلانی از این پروژه اقتصادی و ترانزیتی ببرد.
گذار به جهان چند قطبی
نویسنده مقاله با بیان اینکه حرکت ها و سیاست های روسیه نشان دهنده گذار انسان ها و کشورها به سوی «دنیای چندقطبی» است، تاکید دارد که مسکو اکنون بر تقویت روابط خود با چین و کشورهای «بریکس» مانند هند، برزیل و آفریقای جنوبی متمرکز است، تا با وجود عقب نشینی در سوریه، جایگاه بین المللی خود را تغییر دهد.
می توان از مقاله آنات ماروم که در شبکه های عربی مانند الجزیره نیز بازتاب داشته است، این امر را برداشت کرد که آمریکا دیگر تک قطب مسلط بر جهان نیست و گواه این امر این است که روسیه علی رغم شکست در سوریه، در حال احیاء قدرت خود است و به خوبی می تواند به رقابت خود با آمریکا ادامه دهد.
سیاست جدید روسیه بعد از سقوط اسد/ دست دوستی مسکو به سمت اردوغان و جولانی/ خیز ولاد برای فتح آفریقا و قطب شمال/ پوتین از ضربه اخیر کمر راست می کند؟