«بریکس» ضد غرب است یا گزینه‌ای برای پرهیز از طرفداری اجباری؟

در واقع، این گونه اضطراب غرب از گسترش گروه بریکس در زمان برگزاری نشست سران کازان روسیه آغاز شد که در آن رویداد، الحاق 9 کشور مذکور به بریکس به عنوان شرکای این گروه تصمیم گیری شد. در آن زمان، شبکه خبری «صدای آمریکا» این رویداد را اینگونه پوشش داد: این جلسه کشورهای بریکس انگیزه ژئوپلیتیک آن برای رقابت با غرب را آشکار ساخته است.

پشت این ادعای صدای آمریکا دیدگاه درازمدت برخی رسانه‌ها و سیاستمداران غربی نهفته مبنی بر آنکه سازوکار بریکس برای مقابله با غرب ایجاد شده است. آیا واقعا اینگونه است؟

این درست است که گروه بریکس یک سازمان غیرغربی است اما سازمانی ضد غرب نیست. بریکس در ابتدای تاسیس، نقش خود را به عنوان گروهی گریزنده از تقابل اردوگاهی تعیین کرد. به عبارت دیگر، بریکس الگوی فراگیرتری برای روابط بین‌المللی و گزینه‌‌ای دیگر برای کشورهای دنیا مخصوصا کشورهای در حال توسعه و کشورهای «جنوب جهان» برای پرهیز از طرفداری اجباری تحت فشار برخی کشورهای غربی ارائه کرده است.

این نوع فراگیر بودن بریکس جذابیت آن را تجسم بخشیده است. کشورهای خاورمیانه که در این گروه عضویت دارند مانند ایران، عربستان سعودی و مصر نیز با توجه به این نوع فراگیری بریکس و نیازهای خود برای تحقق چندجانبه‌گرایی اقتصادی به بریکس پیوسته‌اند. از میان آنها، عربستان، امارات و مصر به دنبال استفاده از مزایای اقتصادی بریکس هستند در حالی که ایران به دنبال کاهش تاثیرات تحریم‌ها علیه خود است.

دلیل اصلی علاقه فراوان کشورهای در حال توسعه و کشورهای «جنوب جهانی» به الحاق به بریکس، اشتیاق آنها به رهایی از نظم بین‌المللی ناعادلانه کنونی و دنبال کردن یک نظم عادلانه‌تر و عاقلانه‌تر در جهان است.

مدت‌های مدید است که کشورهای در حال توسعه یا کشورهای «جنوب جهانی» از رفتارهای هژمونیک قدرت‌های غربی رنج برده‌اند در حالی که کشورهای عضو بریکس علاوه بر توسعه خود، با همکاری‌های خود دنیا را به سوی چندقطبی شدن سوق می‌دهند و این نشان می‌دهد که کشورهای «جنوب جهانی» می‌توانند با استفاده از این پلتفرم، الگوی قدیمی «انتخاب این طرف یا طرف مقابل» را شکسته و وارد یک مسیر همکاری فراگیرتر و آزادتر شوند و نهایتا به یک دنیای چندقطبی برسند.

بنابراین، برخی کشورهای غربی که علت «تجزیه جهان» را به گردن بریکس می‌اندازند، در واقع به سیاه‌نمایی علیه بریکس می‌پردازند و این پیام تلویحی را به کشورهای «جنوب جهانی» می‌رسانند که باید بین کشورهای غربی و بریکس یکی را انتخاب کنند. این نوع «طرفداری اجباری» دقیقا همان چیزی است که بریکس سعی می‌کند از آن اجتناب کند.

کشورهای غیرغربی حق انتخاب مسیر توسعه خود را دارند و بریکس همان گزینه‌ آرمانی برای آنها به منظور پرهیز از طرفداری اجباری است.


«بریکس» ضد غرب است یا گزینه‌ای برای پرهیز از طرفداری اجباری؟

بیشتر بخوانید