پرستو‌های موسیقی در راه؛ از رپر‌های دهه ۸۰ تا دختران دهه هشتادی و آینده موسیقی زیرزمینی در ایران

شاخصه‌های رفتاری هر نسل به مولفه‌های متفاوتی بستگی دارد که در طول زمان و با شرایط و متغیر‌های آن زمان تعیین می‌شود. درواقع شاخصه‌های رفتاری نسل‌ها معمولا به ترکیبی از عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و فناوری برمی‌گردند که در شکل‌گیری ویژگی‌های خاص هر نسل نقش ایفا می‌کنند.

رویداد‌های تاریخی و اجتماعی شامل جنگ‌ها، انقلاب‌ها، رکود‌های اقتصادی و تحولات سیاسی می‌توانند تاثیرات عمیقی بر نگرش‌ها و رفتار‌های نسل‌ها بگذارند. تجربه مستقیم یا غیرمستقیم از چنین رویداد‌هایی می‌تواند به شکل‌گیری دیدگاه‌های خاص نسبت به سیاست، اقتصاد و جامعه کمک کند.

تغییر ذایقه نسل‌ها از دیرباز تاکنون

تکنولوژی، رسانه و پیشرفت‌های علمی به ویژه پیشرفت‌های دیجیتال و اینترنت، نقش مهمی در شکل‌گیری رفتار‌ها و نگرش‌های نسل‌های جدیدتر ایفا کرده‌اند. تغییرات در ارزش‌های فرهنگی و هنجار‌های اجتماعی، ازجمله دیدگاه‌ها نسبت به خانواده، کار و تعهدات اجتماعی، می‌توانند به تفاوت‌های نسلی منجر شوند. این عوامل می‌توانند در تعامل با یکدیگر، ترکیبی منحصر‌به‌فرد از ویژگی‌های روان‌شناختی و رفتاری را ایجاد کنند که هر نسل را از نسل‌های قبل و بعد متمایز می‌کند؛ اما شاید بتوان گفت یکی از شاخصه‌های بسیار کلیدی در تعیین رویکرد‌های اجتماعی هر نسل، موسیقی و سبک تِرند آن دوران است که تاثیرات مستقیمی را بر رشد و تعاملات انسانی فی‌مابین افراد می‌گذارد.

صدای اعتراضی با زبان موسیقی

در امریکا نسل‌هاست از موسیقی دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به عنوان نقطه تاریخ موسیقی در جهان یاد می‌شود. دورانی که موسیقی نه فقط عنصری فرهنگی و برای تغییر روحیه، فضای فکری یا آرامش روانی افراد شنیده می‌شد، بلکه به ابزار کارآمد اعتراضی در فضای سیاسی و اجتماعی امریکا و بعد‌ها اروپا مبدل شده بود که روزبه‌روز درصد قابل‌توجهی از نسل جوان را به خود علاقه‌مند می‌کرد. دورانی که با جنگ‌های پیاپی و دولت‌ها با رویکرد خشونت‌آمیز نسبت به جهان عجین شده است.

چند سالی از جنگ جهانی دوم و تبعات بی‌شمار این واقعه بین‌المللی سهمگین نگذشته بود که ایالات‌متحده امریکا برای کنترل کمونیسم که در دکترین سیاست خارجی خود، آن را دشمن شماره یک آزادی از جنس امریکایی می‌دانست وارد جنگ با ویتنام شد.

جنگی که بعد‌ها در اسناد افشاشده از وزارت دفاع ایالات‌متحده، نقش و جنایات جنگی امریکا را بسیار فراتر از آن چیزی که در رسانه‌ها گفته می‌شد نشان داد و منجر به تحولات سیاسی شگرف در حاکمیت این کشور شد. شاید بتوان گفت یکی از ابزار‌های موثر در جنبش‌های مدنی ضد جنگ، ابزار موسیقی بود که به شدت در تظاهرات، گردهمایی‌ها و فشار بر سیاستمداران برای پایان جنگ کارآمد بود.

هنرمندان، سردمدار مبارزات مدنی

آثار هنرمندانی مانند Buffy Sainte-Marie، Creedence Clearwater Revival و Pink Floyd به بیان مخالفت‌ها و خواسته‌های ضدجنگ پرداختند. موسیقی اعتراضی در امریکا بخش مهمی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی این کشور است و به ابزاری قدرتمند برای بیان مخالفت‌ها و حمایت از تغییرات اجتماعی تبدیل شده است و طی دوران مختلف برای بیان نگرانی‌های اجتماعی و سیاسی به‌کار رفته و بخشی از جنبش‌های بزرگ اجتماعی بوده است. این موسیقی با خلق همبستگی میان افراد مختلف، مرز‌های فرهنگی و اجتماعی را درنوردیده و به وسیله‌ای برای تحقق تغییرات اجتماعی تبدیل شده است، اما این تاثیرات فقط در امریکا باقی نماند و به طور گسترده‌ای به اقصا نقاط جهان سرایت کرد. از روسیه و اروپای شرقی گرفته تا اروپای غربی و اعتراض به سیاست‌های دست راستی حاکم در آن زمان، موسیقی اعتراضی به طور چشمگیری در رویکرد‌های سیاسی و تصمیمات دولت‌ها دخیل بود.

صدایی از زیر پوست جامعه ایران

با وجود اینکه در آن سال‌ها هنوز شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی میان انسان‌ها از طریق اینترنت و فضای مجازی مانند امروز فراگیر نشده بود، اما ایران هم موجی که در جهان شکل گرفته بود، عقب نماند و تغییرات میان‌نسلی موسیقی از آن آهنگ‌های شاد و شیش و هشت که بعد‌ها به آهنگ‌های لس‌آنجلسی معروف شد، به موسیقی زیرزمینی تغییر ماهیت داد. محتوای بسیاری از موزیک‌های دهه ۷۰ و ۸۰، ابتدا بیشتر به فضای اجتماعی و فعالیت‌های روزمره جوانان نظیر مهمانی رفتن، ارتباط با دوستان و دعوای خیابانی یا لفظی (کل‌کل) معطوف بود، اما بعد‌ها با افزایشش تعداد خوانندگان و کسانی که ریسک برخورد‌های قانونی را به جان می‌خریدند، موسیقی زیرزمینی به موضوعاتی مانند آزادی، سیاست و مسائل اجتماعی تغییر رویه داد.

در ابتدای دهه ۸۰ با بروز و ظهور این سبک از موسیقی و ترویج آن میان جوانان به خصوص نسل تازه‌وارد دانشگاه شده که تشنه شنیدن حرف‌های تازه و رساندن صدای اعتراض‌شان به گوش مسوولان بودند، تعداد بیشتری از خوانندگان با ابزار‌های بدوی و ساده موجود در ایران، به سمت موسیقی زیرزمینی متمایل شدند و فضای آن دوران پر شد از خوانندگانی که با هر هدف و کنش اجتماعی، در حوزه‌ای خاص متنی را می‌نوشتند و آن را تبدیل به یک ترک موسیقی می‌کردند.

رسمیت غیررسمی موسیقی زیر زمینی در ایران

با گسترش این رویداد و افزایش روزافزون علاقه‌مندان به شنیدن موسیقی اعتراضی رپ یا پاپ در جامعه، موجی از برخورد‌ها و دستگیری خوانندگان و استودیو‌های ساخت این آهنگ‌ها آغاز شد، اما این رویکرد سلبی نه‌تنها منجر به پایان یافتن موسیقی زیرزمینی نشد، بلکه مانند بسیاری از پدیده‌های اجتماعی دیگر، به گسترش و افزایش تولیدات هنری انجامید. برخی جامعه‌شناسان بر این باورند که موسیقی زیرزمینی در ایران یک ضرورت مربوط به نسل خود بود که پیدایش و شکل‌گیری آن با توجه به فضای بسته صدور مجوز برای موسیقی رسمی، اجتناب‌ناپذیر شده بود.

علاوه بر این بستر فرهنگی و اجتماعی ایران و نسل جوان آن که در دهه‌های اخیر مسیر اتخاذ سیاست‌های فرهنگی خود را در پیش‌گرفته‌اند، خاستگاه پدیده‌های نوظهور و خارج از چارچوب‌های عرفی و قانونی جامعه است. دکتر مانی جعفرزاده، جامعه‌شناس بر این باور است که «موضوع اساسی در ارتباط با موسیقی زیرزمینی، نحوه برخورد با تفکر موسیقایی یا شنیداری نهفته در آثار موسیقی است. این نوع موسیقی زمانی نمایان می‌شود که یک قطعه یا آهنگ به دلیل سلیقه‌های خاص یا موانع دیگر، نتواند به شکل رسمی و قانون‌مند ارایه شود و به‌صورت منظم و براساس قواعد عمومی ظهور نیابد. موسیقی زیرزمینی به‌واسطه موانع موجود بر سر راهش، به‌نوعی در پی دهن‌کجی و ابراز وجود است.

این نوع موسیقی به دنبال هویت خود در شیوه خاصی از ارایه است. معیار‌های زیبایی‌شناسی این موسیقی با معیار‌های رایج متفاوت است و این تفاوت به ویژه در زمینه‌های فرهنگی و هنری کشور ما، به دلیل محدودیت‌های ممیزی، شایان توجه است. در کشور‌های غربی، این مسائل ممکن است در تضاد با سلیقه‌ها و دیدگاه‌های تولیدکنندگان بزرگ موسیقی بروز کند. یکی از بزرگ‌ترین مزایای موسیقی زیرزمینی، برقراری ارتباط مستقیم و بدون هیچ واسطه‌ای با شنونده است.

این سبک از موسیقی در لایه‌های عمیق‌تر جامعه جای می‌گیرد. به بیان «استوارت هیوز»، همه آنچه در این لایه‌ها می‌بینیم، از سطوح بالاتر به پایین‌تر ترشح کرده است. مزیت بارز موسیقی زیرزمینی این است که می‌تواند آنچه در زیر لایه‌های جامعه در حال وقوع است، نمایش دهد. این موضوع نه‌تنها وضعیت هنری جامعه بلکه مسائل مربوط به حاکمیت را نیز منعکس می‌کند.

این نوع موسیقی به دلیل عدم وابستگی به یک تفکر یا شیوه خاص، به‌سادگی پیام‌های خود را منتقل می‌کند؛ این ویژگی باعث می‌شود که از شنیدن آثار آن لذت ببرم. زمانی که به این نوع موسیقی گوش می‌دهم، احساسی از شعف و انرژی فوق‌العاده‌ای که در آن نهفته است را تجربه می‌کنم. به نظر من، این موسیقی به ما یاد می‌دهد که چگونه از لحظه‌های زندگی لذت ببریم و به همین دلیل، علاقه‌ام به آن عمیق و محسوس است.»

رپر‌های زیرزمینی چه می‌خواهند؟

گفت‌وگویی با یکی از رپر‌های زیرزمینی دهه ۸۰ ایران با نام اختصاری «حسام» داشتم و از او درباره نسل جدید موسیقی زیرزمینی و علل میزان افزایش و استقبال از آنها در مقایسه با موسیقی‌های قانونی و رسمی سوال کردم. او اعتقاد دارد دلیل انکارناپذیر تمایل نسل جوان، علی‌الخصوص نسل زد امروز به موسیقی زیرزمینی این است که به بیان واقعیت‌های جامعه می‌پردازد و محدودیتی در انعکاس خواست جامعه و نسل پیش روی آن ندارد. او می‌گوید: «عمده اشعار و متون این آهنگ‌ها برگرفته از خواسته‌های فروخفته و سرکوب‌شده نسل جوان ایران است که از بسیاری تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها خسته و دلسرد شده‌اند و امیدشان به تغییر، اصلاح یا بهبود اوضاع، فقط به رساندن صدای خود از طرق غیررسمی و بعضا غیرقانونی خلاصه شده است.

حال آنکه این پدیده بد باشد یا خوب، چیزی است که ساختار فرهنگی کشور سال‌هاست بر آن پافشاری می‌کند و حاضر نیست در‌های فضای فرهنگی ایران را برای نسلی که نمی‌خواهد در چارچوب و معیار‌های قدیمی و سنتی تعیین‌شده فعالیت کند، بگشاید و حامی آن باشد. چرا این میزان از هنرمند عاشق ایران و وطن‌پرست امروز در خارج از مرز‌های ایران فعالیت می‌کنند و کشور خودشان را فضای مناسبی برای ادامه فعالیت‌های خود نیافتند، پاسخ این است که هر بار خواستند خود را به هر نحو ارایه دهند و فعالیتی عادی در جامعه داشته باشند با آنها برخورد سختی شد، درنهایت آنها خود را از این کشور و جامعه ندانستند و بالاجبار در دیار دیگری و غربت، با دلی پر از اندوه و افسوس گهگاه شعری می‌نویسند، آهنگی می‌سازند و فعالیت هنری انجام می‌دهند تا پیوند خود را از ایران و وطن خود جدا نکنند.»

زنان؛ رهبران آینده موسیقی زیر زمینی در ایران

زنان در این جامعه موسیقیایی، اما روایت دیگری دارند. نرم‌افزار Sound Cloud یا Spotify را که باز می‌کنید با انبوهی از ترک‌های موسیقی رپر‌ها یا خوانندگان پاپ خانمی مواجه می‌شوید که روزانه در حال افزایش هستند. با یک بررسی سطحی از شبکه‌های اجتماعی و جست‌وجوی نام آنها می‌توان دریافت که بخش قابل‌توجهی از آنها در ایران حضور دارند. شاید تنها یکی از این اسامی پرستو احمدی باشد که اخیرا با کنسرت فرضی نامش به صدر رسانه‌ها و فضای اجتماعی آمد، اما تعداد این زنان بسیار بیشتر از تصور عامه است. دختران و زنان هنرمندی که اگر اندکی از زمان خود را برای جست‌وجوی آهنگ آنها صرف کنید، متوجه می‌شوید سیر تحول و نبض موسیقی آینده ایران را در دست گرفته‌اند و به سرعت در حال پیشرفت هستند. باورش سخت بود وقتی نام یکی از آنها را جست‌و‌جو کردم و فهمیدم متولد سال ۱۳۸۷ است؛ یعنی تنها ۱۶ سال دارد، ولی شعر و آهنگش روایت‌گر سختی و دشواری حیات بوده و با مفاهیم پیچیده فرهنگی و سیاسی درهم پیچیده.

پرستو احمدی‌ها در راهند؟!

به سختی و از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام توانستم با یکی از این دختران صحبت کرده و در مورد شرایط فعالیت موسیقیایی زیرزمینی در ایران از او سوال کنم. هرچند این نسل هیچ تمایلی به گفت‌و‌گو و مصاحبه با رسانه‌های رسمی، به‌ویژه داخل ایران ندارند، اما نکات ارزنده‌ای را دراختیار من قرار داد. او دیدگاه خود را این‌گونه آغاز کرد که «پرستو احمدی سمبل و نمونه‌ای از دختران نسل امروزی است که خود را در معرض نمایش قرار داد و با شجاعت حضورش در جامعه را فریاد کشید، اما خبر اصلی این است که پرستو احمدی‌ها در راهند! حاکمیت دیگر با برخورد‌های سلبی و سخت نخواهد توانست جلوی حضور زنان در عرصه‌های فرهنگی و هنر بگیرد. هیچ ضرورتی به برخورد نیست، تنها کافی است که به این باور برسند که ما هم در جامعه هستیم و نیازمان شنیده شدن است.

ما می‌خواهیم صدای‌مان شنیده شود، امروزه با شبکه ارتباطی گسترده، ابزار‌های اجتماعی و فضای مجازی می‌توانیم به این امکانات دست پیدا کنیم، اما چرا حاکمیت نباید فضای امن و موردنیاز ما را برای رشد این استعداد‌ها فراهم کند؟ تغییر رویکرد و سیاست‌های فرهنگی ایران امری اجتناب‌ناپذیر است که باید هر چه سریع‌تر در مسیر اعمال قرار گیرد.» او در پاسخ به این سوال که چرا اقدام به مهاجرت برای فعالیت آزادانه نمی‌کنید این‌گونه می‌گوید که «دختران شجاع این سرزمین دیگر هدف نهایی خود را خروج از ایران و فعالیت در کشور‌های دیگر قرار نمی‌دهند، بلکه تصمیم دارند در ایران بمانند و تاثیرات اجتماعی و فرهنگی بیشتری در ایران و برای مردمان خود ایجاد کنند. برگزاری کنسرت فرضی پرستو احمدی موجی از امید و آینده‌ای روشن پیش روی ما قرار داده و اینک با استقبالی که جامعه نسبت به این رویداد نشان داد، می‌دانیم که عرصه مانند گذشته تنگ نیست و شرایط روانی جامعه آمادگی پذیرش صدای دختران سرزمینش با هر تفکر و تمایلی را دارد.»

سیاست‌گذاری‌های نادرست

با بررسی جمیع این دیدگاه‌ها و تغییرات کالبدی بی‌نظیری که زیرپوست جامعه در حال شکل‌گیری است، عقب ماندن قطار حاکمیت و برخی تصمیم‌گیران در حوزه‌های فرهنگی، موضوعی به‌مراتب خطرناک‌تر از ماهیت برگزاری یک کنسرت یا ساخت چند ترک آهنگ است. اگر چنین اعتقادی وجود داشته باشد که رشد و تحولات ارگانیک فرهنگی در ایران، سرعت غیرقابل وصفی دارد و مسوولان سیاست‌گذاری در این حوزه نه اطلاعات کافی و نه سرعت عملکردی برای بررسی و واکنش مقتضی در قبال آن را دارند، می‌بایست به این فهم دست‌یابیم که دوران سیاست‌گذاری دستوری در امر فرهنگی مدت‌هاست که گذشته و تنها راه گذر از مسائلی که امروز جامعه را درگیر خودکرده احترام به سلایق گوناگون و باز کردن عرصه‌ها برای فعالیت همه گروه‌ها با تفکر‌ها و گرایش‌های متفاوت است که می‌توان به تعالی و توسعه کشور کمک کند.


پرستو‌های موسیقی در راه؛ از رپر‌های دهه ۸۰ تا دختران دهه هشتادی و آینده موسیقی زیرزمینی در ایران

بیشتر بخوانید