فرزاد نعمتی، روزنامه نگار، در مطلبی با عنوان «سمبل قدرت نرم» در روزنامه هم میهن نوشت:
با پایان تور «دوران» (Eras) تیلور سوئیفت، این خواننده 33 ساله آمریکایی به باشگاه میلیاردرهای جهان وارد شد. این تور که شامل ۱۵۲ کنسرت در ۵۱ شهر جهان بود و ۱۷ مارس ۲۰۲۳ در آریزونا آغاز شد و ۸ دسامبر ۲۰۲۴ در ونکوور به پایان انجامید، ۲/۲ میلیارد دلار فقط برای او که بهعنوان شاخصترین نماد فرهنگ پاپ در یک قرن گذشته یاد میشود، درآمد داشت.
جدا از این، آثار گردش مالی این تور بر اقتصادهای ملی و محلی نیز امری است انکارناشدنی. برخی گزارشهای معتبر حکایت از این دارد که هواداران این خواننده فقط در آمریکا، چیزی حدود ۵ میلیارد دلار هزینه کردهاند. این رقم با احتساب هزینههای غیرمستقیم تا ۱۰ میلیارد دلار نیز تخمین زده میشود. به همین دلیل است که گفته میشود؛ «اگر تیلور سوئیفت یک اقتصاد بود، از اقتصاد ۵۰ کشور بزرگتر بود.»
پشت سر گذاشتن بیانسه
شاید گفته شود، اینها در عالم موسیقی و هنر امری تازه نیست و تا بوده همین بوده. زمانی، دور دورِ مایکل جسکون، مدونا، بریتنی اسپیرز و جنیفر لوپز بود و حالا همای سعادت بر شانه تیلور جوان نشسته است. این سخن واقعیت دارد، اما حالا باتوجه به رکوردی که سوئیفت بر جای گذاشته است، میتوان گفت فقط تا حدودی. دلیلش این است که اینبار با پدیدهای مواجه هستیم که کمتر نمونه مشابهی دارد و تفاوتها آنقدر هست که نتوان این تور را نیز یکی مثل بقیه خواند.
برای نمونه تور جهانی «منشوری»، سومین تور کنسرت کیتی پری، خواننده و ترانهسرای آمریکایی که طی سالهای 2014 و 2015 برگزار شد، چیزی حدود ۱۳۵ میلیون دلار به حساب او واریز کرد. حتی جدیترین رقیب سوئیفت در این سالها، یعنی بیانسه نیز در تور جهانی «رنسانس» که بیش از دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بلیتهای آن را خریداری کردند، کمتر از ۵۸۰ میلیون دلار بهدست آورد.
عامل افزایش تورم
تور «دوران» اما بیش از ۱۰ میلیون بلیت فروخت و جدا از حادثه تلخ مرگ یکنفر در کنسرت ریودوژانیرو و حاشیههایی چون خنثیسازی توطئه داعش برای حمله به کنسرت وین، تحسین منتقدان را در زمینه نوازندگی، آواز، طراحی و مفهومپردازی کسب کرد. این کنسرت به اقتصادهای محلی در زمینه گردشگری و هتلداری نیز رونقی ویژه بخشید؛ چنانکه برخی از «تقویت صنعت گردشگری ملی» و حتی از «احیای اقتصاد پساپاندمی» در این زمینه سخن گفتند.
برای درک ابعاد اهمیت اقتصادی این رویداد میتوان بدیننکته اشاره کرد که در اقتصاد موسیقی، معمولاْ، هر ۱۰۰دلاری که برای اجراهای زنده خرج میشود، حدود ۳۰۰ دلار هزینههای جانبی محلی برای اموری چون هتل، غذا و حملونقل ایجاد میکند. در تور «دوران» اما این رقم به عددی نزدیک ۱۵۰۰ دلار رسید. در نمونهای موید این امر، مسئولان سنگاپوری میگویند، هتلها و اقامتگاهها در این کشور با درخواست قابل توجه مسافران برای رزرو اتاق روبهرو شده و تقاضا برای خطوط هوایی سنگاپور و مالزی ایرلاینز نیز افزایش یافته است.
گسترش تقاضایی از این دست، البته باعث شد که بانک سرمایهگذاری مورگان استنلی درباره افزایش هزینههای مصرفکنندگان هشدار دهد؛ امری که البته فقط بهدلیل تور تیلور سوئیفت هم نبود و تور بیانسه و اکران فیلمهای «باربی» و «اوپنهایمر» نیز در آن دخیل بود.
زلزله 2 ریشتری
تیلور سوئیفت در سالهای اخیر به شمایلی ممتاز در عرصه عمومی در تمام حوزههای هنری، اقتصادی و سیاسی بدل شده است که همه رکوردها را پشت سر میگذارد. چندی پیش لرزهشناسی بهنام جکی کاپلان اورباخ، این ادعا را طرح کرد که کنسرتهای تیلور سوئیفت در لومن فیلد سیاتل، فعالیت لرزهای معادل یک زلزله 2/3 ریشتری ایجاد کرد و بدینترتیب رکورد قبلی لرزه را که قبلتر در جریان بازی فوتبال آمریکایی تیم سیاتل در سال ۲۰۱۱ ایجاد شده بود، شکست.
اگر به خاطر داشته باشیم، او حتی توانست شاخ غول شرکت اپل را نیز در سال ۲۰۱۵ بشکند؛ وقتی از این شرکت خواست دسترسی آنلاین رایگان اپل موزیک به موسیقیهای خود را ملغی کند و درنهایت اپل ناچار شد در سیاست خود بازنگری کند.
دیگر رقبای شکستخورده سوئیفت اما ولادیمیر پوتین، شی جین پینگ و چارلز سوم پادشاه بریتانیا بودند. این سهنفر در کنار دیگرانی چون سام آلتمن و شخصیت باربی، کاندیداهای نهایی مجله «تایم» برای انتخاب بهعنوان شخصیت سال ۲۰۲۳ بودند. درنهایت اما تیلور جوان، این عنوان را بهخاطر موفقیتش در دنیای هنر به دست آورد. سردبیر تایم در توضیح این انتخاب نوشت: «او به تعهدات خود در برابر رویاها، احساسات مردم، بهویژه زنان که احساس میشود نادیده گرفته شدهاند، عمل کرده است.»
تسخیر دروازههای اروپا
رونق بازار تیلور حتی به ادبیات نیز کشیده شده است. مدتی قبل دانشگاهی در بلژیک از راهاندازی دورهای با الهام از ادبیات سوئیفت خبر داد زیرا اعتقاد طراحان این دوره این است که آهنگهای او با الهام از آثار ادبیات کلاسیک غرب چون «رومئو و ژولیت»، «جین ایر» و «ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب» نوشته شدهاند. قبلتر از آن، دانشگاه نیویورک دورهای با الهام از تیلور سوئیفت راهاندازی کرده بود. دانشگاه استنفورد هم چنین کرد و نام دورهاش را گذاشت: «آخرین ترانهسرای بزرگ آمریکایی». اینبار اما نوبت اروپاییها شده که به اهمیت او اذعان کنند. فقط هم البته در حوزه ادبیات نه، بلکه حتی در حوزه سیاست.
برای نمونه یکی از معاونان کمیسیون اتحادیه اروپا، از تیلور سوئیفت خواست که جوانان اروپایی را به مشارکت در انتخابات پارلمان اروپا تشویق کند. آقای شیناس در این زمینه با اشاره به ۲۷۰ میلیون دنبالکننده سوئیفت در اینستاگرام، گفته بود: «هیچکس نمیتواند جوانان را بهتر از خود جوانان بسیج کند، این شیوهای است که جواب میدهد.»
منبع قدرت آمریکا
بخشی از توجیه شیناس برای این تقاضای عجیب، ازقضا به ثبتنام فوری ۳۵ هزار از جوانان آمریکایی در انتخابات ریاستجمهوری پس از فراخوان این خواننده بود؛ فراخوانی که البته اینبار قرین موفقیت نشد و حزب دموکرات با وجود حمایت همهجانبه سلبریتیها نتوانست حریف ترامپ شود.
با این همه، فارغ از این اختلافات درونی، تردیدی نیست که سوئیفت برای کشور آمریکا منبع قدرت نرم و سخت مهمی شده است. زمانی زبیگنیو برژینسکی در کتاب «سلطه یا رهبری» استدلال کرد که آمریکا بهتر است بهجای تلاش برای سلطه نظامی بر جهان، به رهبری فرهنگی آن چشم بدوزد؛ جایی که از نظر این استراتژیست کهنهکار، هالیوود، موسیقی پاپ، رسانهها، اینترنت، سبک آشپزی راحت، دانشگاهها و نشانهای تجاری یاریگر قدرت «نرم» آمریکا خواهند بود.
این ایدهای است که از جانب اندیشمندان دیگری چون جوزف نای، مبدع مفهوم «قدرت نرم» نیز بارها تکرار شده اشت و اینک شاید بتوان تیلور سوئیفت را نمادینترین شمایل این چهره «نرم» قدرت آمریکا دانست؛ هنرمندی که بیتردید در برکشیدنش رسانهها نقشی موثر داشتهاند، اما در تحلیل نهایی، تردیدی نیست که او بهعنوان جوانی آمریکایی، خواسته یا ناخواسته، به منبع الهامبخش بسیاری از جوانان جهان درآمده است.
تیلور سوئیفت، نماد قدرت نرم آمریکا/ اگر این خواننده یک اقتصاد بود، از اقتصاد ۵۰ کشور بزرگتر بود!