شاید باور آن سخت است که ایران رکوردار تغییر پایتخت بوده است و فهرست بلند بالایی از پایتختهای مختلف در حکومتهای مختلف دارد. اما در نیم قرن اخیر تغییر پایتخت برای رفع مشکلات رو به انباشت تهران در هر تغییر و تحول سیاسی و تغییر ریاست جمهوری مطرح شده است.
تا جایی که رئیس جمهور مسعود پزشکیان، در یکی از جلسات دولت به صراحت به آن اشاره کرد و گفت: آقای دکتر عارف مأموریت بررسی این طرح را بر عهده دارند. بیتوجهی به این موضوع میتواند کشور را در آینده با بحرانهای زیستمحیطی و مشکلات متعدد دیگر مواجه سازد.
اما با طرح دوباره این مسئله که به اعتقاد کارشناسان تازگی ندارد بار دیگر سؤالاتی در حد معمای حل نشدنی مطرح میشود. اینکه از اساس هدف از انتقال پایتخت چیست و قرار است چه مشکلی را حل و فصل کند؟ اینکه کدام استان قابلیت تبدیل شدن به پایتخت را دارد؟ اینکه قائل شدن چندین پایتخت به طور همزمان تا چه حد مدافع نیازهای مردم در وضعیت فعلی است؟ و اینکه دولت میخواهد امکانات سختافزاری متمرکز شامل ابنیه و نیروی انسانی را چگونه انتقال دهد؟
به جای انتقال هزینهها را به درستی صرف کنند
یاسر بختیاری دکترای عمران، مدرس دانشگاه پلی تکنیک و دانشگاه آزاد تهران معتقد است انتقال پایتخت تجربه بسیاری از کشورها هست و این ایده زمانی که آقای کرباسچی شهردار تهران بود یعنی حدود 3 دهه قبل به دلیل افزایش مشکلات شهر تهران مطرح شد.
وی با ذکر مثالی به مالزی اشاره و به خبر ساز تصریح کرد: مالزی بخش اداری دولت را در جای دیگر متمرکز کرد اما چنین کاری برای ایران بسیار پرهزینه است و با توجه به شرایط اقتصادی و تحریمها بهتر است به جای انتقال هزینههای این کار صرف بهبود شرایط زندگی در تهران شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به دو نیاز اساسی حمل و نقل عمومی و فناوری ارتباطات در تهران متذکر شد: توسعه خطوط مترو و حمل و نقل عمومی و چابک سازی دولت هر دو میتواند اثرات قابل توجه در کاهش مشکلات تهران که دلیل انتقال پایتخت است باشد.
به گفته بختیاری حتی با انتقال پایتخت موضوع جمعیت انفجاری تهران مسئله پابرجایی است. دولت باید تدبیر کند که اگر پایتخت را هم انتقال داد امروز با جابه جایی جمعیت میخواهد چه کند.
این کارشناس با اشاره به ضرورت بررسی ماتریس قوت، ضعف، فرصت و تهدید اجرای این طرح افزود: به عنوان مثال انتقال پایتخت ممکن است توسعه شهرهای دیگر را رقم بزند اما چابکی دولت کاهش مییابد. ضمن اینکه فقط جانمایی وزارت خانهها مطرح نیست و باید استان مناسبی انتخاب شود.
بختیاری افزود: با توجه به مسائل امنیتی در استانهای مرزی به نظر میرسد گزینههای استانهای خراسان رضوی و اصفهان برای انتقال پایتخت قابل بحث باشد.
راه حل ما تراکم زدایی است
در عین حال سید رضا لاهیجی مدرس مدیریت شهرسازی و مدیریت زیباسازی که پیش از این در سازمان نوسازی شهر تهران فعالیت داشته است موضوع انتقال پایتخت را دغدغه همه رؤسای جمهور میداند.
وی به خبر ساز گفت: با توجه به اینکه از شهرها و روستاها به تهران سرازیر میشوند و این شهر به شدت مهاجرپذیر شده است متأسفانه تهران در حال فروپاشی است. حال مردم ساکن در پایتخت خوب نیست و محیط فرسوده و شلوغ به مشکل جدی تبدیل شده است.
به گفه لاهیجی از سویی مشکل اصلی 8 کلان شهر تراکم است و تراکمزدایی تنها راه حل نجات این شهرها است. همچنان مهاجرتها به تهران ادامه دارد و حتی مهاجران افغانی و عراقی نیز ترجیح میدهند در تهران زندگی کنند.
این کارشناس تاکید دارد که انتقال کامل پایتخت امکان پذیر نیست و کشور را دچار شوک خواهد کرد. اما انتقال پایتخت سیاسی مطرح شده و یکی از گزینههای مطرح سواحل جنوبی کشور است که گنجایش ایجاد 28 شهر را دارد.
لاهیجی اذعان کرد: متأسفانه دولتها تازه متوجه شدهاند که بهترین گزینه حمل و نقل دریایی است و به همین دلیل سواحل جنوبی مطرح شده است. هر چند شخصاً نمیدانم این طرح موفقیتآمیز خواهد بود یا نه اما بسیاری از رفت و آمدها به دلیل انتقال پایتخت سیاسی کاهش مییابد.
وی در پاسخ به سؤالی در خصوص چگونگی انتقال زیرساختهای فیزیکی نیز گفت: در حال حاضر روی این مسئله کار میکنند. نکته جالب این است که در بین کشورها ایران رکورد دار انتقال پایتخت بوده و در دوره قاجار، آقامحمدخان پایتخت را به تهران آورد و از آن زمان همین شهر پایتخت ایران باقی مانده است.
دولت مراقب اسکان نیروی انسانی بدنه خود باشد
همچنین محمد علی پورنیا کارشناس ارشد مدیریت شهری انتقال پایتخت را به مثال سنگ بزرگ علامت نزدن است تشبیه میکند.
وی به خبر ساز گفت: شاید در حوزه اجرایی انتقال پایتخت خوبیهایی به لحاظ اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی دارد اما نباید غافل شد که به لحاظ اقتصادی هزینه هنگفتی را متوجه دولت خواهد کرد. دولت در وضعیت فعلی هم در مضیقه است چه برسد که برای این موضوع هزینه صرف شود.
پورنیا با تاکید به اینکه این کار حتی اگر شدنی باشد، اشتباه است، متذکر شد: از سویی در انتقال پایتخت موضوعات قومیتی پیش خواهد آمد. مثلاً تصور کنید تبریز گزینه انتقال باشد اینبار لرها و کردها به آن اعتراض خواهند داشت و یا برعکس.و این انتقال به هر شهری انجام شود این مسائل را خواهیم داشت و سایر شهرها معترض میشوند. اگر طرح به مجلس هم برود اعتراضها بیشتر خواهد شد چرا که هر نمایندهای میخواهد شهر خودش پایتخت شود.
کارشناس ارشد مدیریت شهری با اشاره به ضرورت در نظر گرفتن عواقب این تصمیم افزود: از سویی در شهر تهران با پیشرفت چندین ساله ما همچنان مشکل زیرساختی در شبکه داریم. حال فرض کنیم پایتخت را ببریم به اصفهان، شیراز یا مشهد. در چنین شهرهایی معضلات به مراتب چندین برابر خواهد شد.
وی یکی از موضوعات مهم را مقوله اسکان دانست و گفت: دولت اگر در تهران به عنوان مثال 2 میلیون کارمند دارد چگونه میخواهد این رقم را به شهری دیگر انتقال داده و اسکان دهد. برخی میگویند از همان شهر نیرو میگیرد خوب در این صورت این تعداد بیکار خواهند شد. موضوع ساماندهی نیروی انسانی جدی است.
پورنیا در پاسخ به اینکه اگر چند پایتخت تعریف شود چطور؟ ادامه داد: در کل لازم است از اساس هدف از انتقال پایتخت بررسی شود. اگر هدف بهبود وضعیت تهران است به جای انتقال پایتخت وضعیت فرصت های شغلی و اجتماعی شهرهای دیگر را بهبود دهند تا مهاجرتها از تهران معکوس شود. ایران نباید مانند گذشته تاریخی خود انتقال پایتخت را انجام دهد و بهتر است راهکارهای عملیاتی به کار گرفته شود.
این اظهارات در حالی است که تهران در هنگام پایتخت شدن کمتر از 20 هزار نفر جمعیت داشت و امروز یکی از پرجمعیت ترین کلان شهرهای خاورمیانه محسوب میشود. هر حادثهای در این شهر به عنوان مثال یک سیلاب یا زلزله صدمات جبرانناپذیری وارد کرده و ممکن است به فلج شدن بخشهای مختلف دولت منجر شود.
از سویی بسیاری از مهاجرتها به تهران به دلیل انباشت امکانات و فرصتهای شغلی است نه از روی اراده قلبی. باید منتظر ماند و دید دولت پزشکیان این طرح را چگونه به سرانجام میرساند و آیا آسیبهای جدی به محیط زیست و زندگی شهری میتواند در جایی روند معکوس به خود ببیند؟
از آزمون آقامحمدخان قاجار تا خطای امروز/انتقال پایتخت ضروری اما نشدنی