پس از انتشار این اخبار در رسانههایی چون نیویورک تایمز، آسوشیتدپرس، سی بی اس و...، تحلیلهای گوناگونی نسبت به این موضوع انجام شد و حتی یکی از روزنامههای کشور امروز در تیتر یک خود در مورد این دیدار نوشت: سادهلوحی یا خیانت؟
اما سرانجام ظهر امروز سخنگوی وزارت امورخارجه به کلی این دیدار را تکذیب کرد، دقایقی پیش هم عراقچی وزیر امورخارجه با قاطعیت این دیدار را رد کرد.
با وجود همه این اتفاقات، بیایید فرض را بر آن بگذاریم که چنین دیداری انجام شده است؛ اساسا اشکالش در چیست؟
بر اساس روایت رسانهای آمریکاییها یک مسئول رده چندم در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی با فردی دیدار کرده که اساسا هنوز هیچ مسئولیت رسمی در دولت ترامپ ندارد، این دیدار که در خوشبینانهترین حالت ممکن میتواند در حد انتقال پیام باشد، چه ایراد اساسی دارد، آن هم وقتی وزیر خارجه چند روز قبل به وضوح گفت کانالهای ارتباطی تهران و واشنگتن فعال است؟
خوب است همه، به ویژه منتقدان به یاد بیاورند که رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار با اعضای هیات دولت چهاردهم عنوان کردند: "به دشمن امید نبندیم. برای برنامههایمان منتظر موافقت دشمن نباشیم. این منافاتی با این ندارد که با همان دشمن در یک جایی تعامل هم بکنیم..."
باتوجه به بیانات صریح رهبر انقلاب، این دیدار حتی اگر انجام شده باشد، باز هم بوی خیانت یا سادهلوحی میدهد؟ اینکه هر اتفاقی در دولت چهاردهم رخ میدهد از جایی صدایی بلند شود و دولت را به خیانت و سادهلوحی متهم کند، اتفاقی در چارجوب منافع ملی است؟
بدون شک پیگیری حقوق و منافع ملی ایران حتی از دشمنان نیز، نیاز به ماسکزدن ندارد! مذاکره برای منافع ملی با رعایت همه قواعد دیپلماسی و توجه به بیاعتمادی به دشمن آن هم نه با نگاه مدارا بلکه با روشی بُرّا ترس ندارد و گاه اتفاقا شجاعانهترین کار است. به قول سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، در دل تهدیدها فرصتهایی است که در خود فرصتها نیست...
مذاکره بدون ماسک / گفتگو با آمریکا چه اشکالی دارد؟