عمو رجب گفت: بچههای «گلیاپوچ» همگی افراد ناب و خوبی بودند دستاندرکاران برنامه هم زحمت کشیدند و لطف داشتند.
بازی گلیاپوچ را از سال ۸۷ آغاز کردم درواقع وقتی به قهوهخانهها میرفتیم با بچهمحلها و فامیلها بازی میکردیم و بهمرور با تمرین به تکنیکهای ما اضافه میشد. مدتی کارم این شده بود که هر فرصتی که به دست میآوردم گلیاپوچ بازی میکردم. در خلال تمرینها خودم هم برخی تکنیکها را به بازی اضافه کردم اما در برنامه «گلیاپوچ» نتوانستم برخی تکنیکها را انجام بدهم.
وی درباره دلایل حذف تیم خود در فینال فصل اول این برنامه گفت: یکی از دلایل حذف تیم ما استرس بالا بود وگرنه بازی را میبردیم چون تیم مقابل قدرت چندانی نداشت. من هم به طور کلی شخصیتی استرسی هستم با این حال اگر به عقب برمیگشتیم بازی را بهتر و با فکر بیشتری انجام میدادم.
البته من تمام بازی را به عموحسن سپرده بودم و واقعاً او فرد خلاق و مهربانی بود. عموحسن یک استاد و رفیق واقعی بود ولی در «گلیاپوچ» استرس نگذاشت بازی خودم را ارایه بدهم. مبلغ یک و نیم میلیاردی جایزه و ترس از دستدادنش هم باعث استرسم میشد.
این بازیکن گلیاپوچ با بیان اینکه بازخوردهای خوبی از سوی مردم دریافت کرده است، افزود: از همه مردم تشکر میکنم، آنها وقتی من را میبینند خیلی به من لطف دارند بهنحویکه خودم فکرش را هم نمیکردم که چنین واکنشهایی دریافت کنم. هرکجا من را میدیدند نظر لطف خود را ارایه میکردند و از آنها ممنونم.
عمورجب با اشاره به اینکه در مسکن مهر هشتگرد زندگی میکند، بیان کرد: راه من دور و عبور و مرور سخت و دشوار بود. در این ۹ ماهی که سر برنامه میآمدم واقعاً رفتوآمد برایم سخت بود ولی به عشق برنامه سختی را تحمل میکردم البته جمع خیلی خوبی داشتیم و این انگیزه من را بیشتر میکرد.
وی با اشاره به اینکه کارگر شرکتی بوده و بازنشسته شده است، اظهار کرد: من دوستان خوبی در این برنامه پیدا کردم و ۸، ۹ ماهی که در آن حضور داشتم بهترین دوران من بود. این را هم باید بگویم که اساساً من بهگونهای بازی میکنم که طرف مقابلم هنگ کند. یکبار در قهوهخانه مشغول بازی بودیم و طرف مقابلم متعجب شده بود بهنحویکه در انتهای بازی کفشهای ما را لنگهبهلنگه جفت کرده بود.
آمری مطرح کرد: گاهی افراد گل را مثلاً در میان لباسشان یا در موهایشان پنهان میکنند اما من در این بازی گل را در مشت داشتم این اصلاً جزو قوانین بازی بود و ما باید مقابل دوربین بازی میکردیم.
وی با اشاره به مبلغی که مهران مدیری به او بهعنوان هدیه داد، عنوان کرد: مهران مدیری کار بزرگی کرد و زندگی من را دگرگون کرد. من همیشه مهران مدیری را دوست داشتم اما با این کار علاقهام به او بیشتر شد. ماجرا از این قرار است که من نذری داشتم و گفته بودم اگر ۵۰۰ میلیون جایزه این برنامه را ببرم، ۱۰۰ میلیون تومان آن را به کودکان بهزیستی اختصاص میدهم.
وقتی امتیاز ما عقب افتاد استرسم بالا رفت و بعد از اعلام پایان بازی از این ناراحت شدم که دیگر نمیتوانم آن نذر را ادا کنم. خداراشکر آقای مدیری لطف کردند، به من مبلغی دادند و من نذرم را ادا کردم. البته میخواهم همین نذر و همین راه را ادامه بدهم و باز هم به سه موسسه خیریه دیگر کمک کنم.
آمری بیان کرد: اگر فصل دوم «گلیاپوچ» ساخته شود و از من برای حضور دعوت کنند حتماً این دعوت را میپذیرم. حتی حاضرم برای کمک به این برنامه بروم. دستاندرکاران این برنامه حق بزرگی بر گردن من دارند و دوست دارم دوباره در آن حال و هوای خوب قرار بگیرم. ما با همه دوستان در این برنامه آشنا شدیم و خوشحالم که آنها را پیدا کردم.
عمو رجب: مهران مدیری زندگی من را دگرگون کرد