این مرد ثروتمند در پردیس جنایتکار است!

رسیدگی به این پرونده از اواسط سال ۱۴۰۲ به دنبال ناپدید شدن مرد جوانی به نام محسن آغاز شد.

پدر وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: پسرم دیروز از خانه بیرون رفت و دیگر باز نگشت. او مدتی بود با مردی پولدار به نام آرش اختلاف داشت.

بررسی‌های پلیسی نشان می‌داد محسن که به مواد مخدر اعتیاد دارد از مدتی قبل در زمینه خرید و فروش آپارتمان در منطقه پردیس با آرش همکاری داشته است. با افشای این ماجرا آرش ردیابی و بازداشت شد اما ادعا کرد از سرنوشت محسن هیچ اطلاعی ندارد.

نخستین سرنخ

در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت ماموران پلیس جسد سوخته محسن را در بیابان‌های حاشیه پردیس یافتند و چند نفر از اهالی محل گفتند مردی را دیده‌اند که کیسه آبی را از خودروی وانت مزدا خارج کرده و سپس آن را به آتش کشیده است.

وقتی روشن شد نشانی‌هایی که شاهدان از خودرو وانت مزدا ارائه داده بودند با خودرو آرش مطابقت دارد وی بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و ماموران هنگام بازرسی خودرو وی به بوی شدید بنزینی که از داخل آن به مشام می‌رسید مشکوک شدند و به پرس و جو از همسایه‌ها پرداختند. چند نفر از همسایه‌ها گفتند آرش را دیده‌اند که نیمه شب کیسه بزرگ آبی را از خانه‌اش خارج کرده و آن را با خودروش به بیرون برده است.

با به دست آمدن این س سرنخ‌ها آرش بار دیگر بازداشت شد و به ناچار به قتل اعتراف کرد.

اعتراف به جنایت فجیع

وی در بازجویی‌ها گفت :من صاحب چندین ملک در شمال تهران هستم .به تازگی در منطقه پردیس هم سرمایه‌گذاری کرده بودم و به واسطه خرید و فروش ملک در منطقه پردیس با محسن آشنا شده بودم .اما پس از مدتی به خاطر اختلاف با هم ،رابطه‌ام را با او تمام کردم .اما او پس از مدتی بار دیگر سراغم آمد و با من طرح دوستی ریخت .

وی ادامه داد: اوسعی کرد با حرف‌هایش مرا وسوسه کند .می‌گفت می‌خواهد ملکی را در منطقه پردیس به من بفروشد که از این معامله سود زیادی به دست می آورم.او از من خواست تا برای معامله پول نقد ،طلا و چک همراه ببرم .من که خام حرف‌های او شده بودم و سوار ماشین او شدم .اما او در بین راه دو مرد غریبه را سوار ماشین کرد .می‌گفت آنها دوست‌های قدیمی‌اش هستند که اتفاقی با آنها روبه رو شده و ما می‌توانیم آنها را به عنوان شهود برای معامله همراهمان ببریم . اما در بین راه دو مرد غریبه سیمی را دور گردنم انداختند و با جسمی سخت به سرم زدند .آنها می‌خواستند مرا بکشند .آنها با تهدید پول و طلاها و چند قطعه چک سفید امضا و قولنامه‌هایی را که همراه داشتم از من گرفتند و تهدید کردند در این باره به کسی حرفی نزنم .من هم که ترسیده بودم شکایتی مطرح نکردم.

وی ادامه داد: بعد از چند روز چون کینه محسن را به دل گرفته بودم به فکر انتقام افتادم و او را کشتم و جسدش را آتش زدم.

در حالی که بررسی آنتن دهی گوشی موبایل مرد پولدار ثابت می‌کرد گوشی تو هنگام جنایت در حوالی محل کشف جسد، آنتن دهی داشته وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

در دادگاه

در این جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.

اما وقتی آرش روبه روی قضات ایستاد هیچ کدام از اتهاماتش را نپذیرفت .

وی گفت: من به بیماری آسم مبتلا هستم و باید قرص و دارو مصرف کنم .اما هنگامی که بازداشت شدم به داروهایم دسترسی نداشتم .حالم آنقدر بد بود و تحت فشار قرار داشتم که به دروغ قتل را گردن گرفتم .من بی‌گناه هستم و شک ندارم دو مرد غریبه که همراه محسن دست به سرقت از من زدند او را کشته‌اند تا پول و طلاهایی را که از من سرقت کرده بودند بین خودشان تقسیم کنند .

با پایان دفاعیات این متهم ،قاضی عباس بائی ،مستشار شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران گفت :برای تکمیل تحقیقات و افشای حقیقت قرار شد در جلسه بعدی دو گروه از شاهدانی که متهم را هنگام انتقال جسد به داخل خودروش و همچنین هنگام آتش زدن جسد در بیابان‌های حاشیه پردیس دیده‌اند به دادگاه احضار شوند.




این مرد ثروتمند در پردیس جنایتکار است!

بیشتر بخوانید