برخی واژهها تنها در ادبیات سیاسی ایران سابقه دارند؛ کاسبان تحریم، کاسبان تنش و کاسبان فیلترینگ از جمله این واژهها هستند که طی سالهای اخیر ردپای آنها در ادبیات سیاسی کشورمان هویدا شده است. از نظر معناشناسی، افراد و جریاناتی در این کشور حضور دارند که از تحریم، تنش، جنگ و فیلترینگ سودهای کلانی کسب کرده و با این سودها برای خود دامنه نفوذ ایجاد میکنند. کارتلهایی که با تکیه بر سودهای کلان کسب شده، نفوذ فراوان، رسانههای بیشمار و ارتباطات عمیق با کانونهای قدرت، سودهای مکسوبه خود را تداوم میبخشند. اما این کانونهای رانت و فساد در زمان حضور دولتها و ساختارهایی که به حاکمیت قانون اعتقاد داشته و به دنبال اصلاح کژکارکردیها هستند، قلمروی خود را از دست داده و به حاشیه رانده میشوند. ریشه دشمنی این طیفها با دولتهای قانونمدار و اصلاحگر از همین نقطه آغاز میشود. عیسی کلانتری به خطر این کانونهای تنش و تحریم اشاره کرده و موفقیت دولت را در گروی برچیده شدن فعالیتهای آنان میداند. او معتقد است ظرفیتهای امنیتی و راهبردی کشور باید صرف مقابله با دشمنان قسم خورده بیرونی و دنبالههای داخلی آنها باشد و نباید وقت و انرژی این نیروها صرف موضوعات کماهمیتتر مانند پوشش مردم و... شود. کلانتری همچنین به ضرورت تشکیل کابینهای جوان و کارآمد تاکید کرده و معتقد است میانگین سنی کابینه نباید بالاتر از 55 سال باشد. او در عین حال معتقد است از نیروهای باتجربه میتوان در پستهایی چون استانداریها بهره برد. هر اندازه که حضور وزرای جوان و پویا میتوان منشأ تحول در ساختارهای اجرایی باشد، به کارگیری نیروهای با تجربه و امتحان پس داده در استانداریها به رشد و توسعه استانها مدد میرساند.
کشور در یکی از پیچهای مهم تاریخی خود قرار گرفته است. در عین حال دلسوزان انقلاب و ایران هم نگرانیهایی از افزایش تنشها دارند. شما فضای سیاسی و امنیتی کشور را چطور میبینید؟
زمانی که کشور با چالشی مواجه میشود این عقلای قوم و سیاستمداران هستند که باید تصمیمات عاقلانهای مبتنی بر اسناد بالادستی و راهبردهای کلان اتخاذ کنند. در شرایط بحرانی نظامیان تنها باید دستورات سیاستمداران را اجرایی کنند؛ خوشبختانه کشور به یک بلوغ سیاسی نزدیک شده وتصمیمات مبتنی بر منافع ملی و مصالح کلان و نه هیجانات آنی اتخاذ میشوند. البته نباید فراموش کرد که ایران با بحران بیگانه نیست، اما در طول تاریخ همواره از بحرانها سربلند بیرون آمده. در عین حال نباید بحرانآفرینی کرد. متاسفانه برخی رویکردهای رادیکالیستی در ایران همواره بحرانآفرین بوده است. طی سالهای 84 تا 92 همین رویکردهای رادیکالیستی و پوپولیستی بحرانهای بسیاری را برای ایران ایجاد کردند. تحریمهای اقتصادی دامنهدار محصول این تندرویهای غیرضروری بوده است. امروز که پزشکیان تازه سر کار آمده باید مراقب باشیم که زمینه حل بحرانها فراهم شود نه اینکه بحرانهای تازهای ایجاد شود.
ترور اسماعیل هنیه درست در نخستین روز فعالیت مسعود پزشکیان چه معنا و مفهومی دارد؟
به نظرم این ترور نگرانی صهیونیستها از گفتمانی است که در آن تنش زدایی، تعامل، توسعه و گفتوگو با جهان به عنوان اولویت مطرح شده است. ایران باید همه منافذ احتمالی نفوذ دشمنان را مسدود کند. متاسفانه در برخی زمینهها، ظرفیتهای کشور معطوف مسائل کماهمیتتر داخلی میشوند و دولتها از مسائل کلان امنیتی و راهبردی غفلت میورزند. در حوزه مسائل داخلی مانند بحثهای اجتماعی و پوشش و... مردم ایران هوشیار هستند و خودشان مطابق شرع و عرف اجازه نمیدهند ناهنجاریهای فراگیر در کشور ایجاد شود. فکر و ذکر مسوول امنیتی و انتظامی کشور باید معطوف تحرکات دشمنان بیرونی و عاملان نفوذی آنها باشد. مردم ایران با هوشندی، مصالح خود و کشور را به خوبی تشخیص میدهند. نباید ظرفیتهای کشور معطوف برخورد با فلان استاد دانشگاه یا فلان روزنامهنگار و فلان منتقد و... باشد. دشمن از نقاطی که شاید تصور هم نشود، تلاش برای نفوذ را در دستور کار قرار میدهد. در همه جهان، نیروهای امنیتی از دایره باهوشترین و متخصصترین نیروها انتخاب میشوند. بهترین خروجیهای دانشگاهی ایران باید در حوزههای کلان امنیتی و راهبردی به کار گرفته شوند. نباید روند گزینشها به گونهای باشد که امور سطحی، جایگزین شایستهسالاری و مسائل تخصصی باشد. بسیاری از نیروهای متخصص ایران در حال مهاجرتند، اما باید زمینههای حضور آنها در کشور و به کارگیری درست آنها فراهم شود.
سالهاست که دلسوزان کشور نسبت به قرابت دیدگاهها و مواضع برخی افراد و گروههای رادیکال با دشمنان کشور هشدار میدهند. این قرابت به خصوص در حوزه مسائلی چون برجام، مذاکرات، توسعه و... نمایان است. شما درباره این موضوع چگونه میاندیشید؟
این قرابت را نمیتوان انکار کرد. وقتی جریانی در کشور وجود دارد که ایران را به سمت تحریم، فقر، عدم توسعه یافتگی سوق میدهد، باید نسبت به این نوع تحرکات حساس بود. ممکن است در ظاهر خاستگاههای متفاوتی وجود داشته باشد اما بررسیهای دقیقتر مشخص میکند ظاهرا اهداف مشترکی میان رادیکالهای ایرانی و دشمنان وجود دارد. مسوولی که در ایران تصمیمی اتخاذ میکند که در اثر آن، ظرفیتهای آب زیرزمینی کشور از بین میرود در واقع به دشمنان کشور کمک میکند. سیاستهای گسترش تحریم، سیاستهای گسترش فقر، افزایش آسیبهای اجتماعی و... همگی در راستای منویات دشمنان و بر خلاف منافع ملی ایران است. این موضوعات باید بررسی شود و با دقت درباره آن تصمیمگیری شود. برخی دانسته یا نادانسته در زمین دشمنان بازی میکنند.
35سال است پزشکیان را میشناسم. اوتظاهر نمیکند و پوپولیست نیست؛ ذات پزشکیان همینی است که مردم میبینند
برخی معتقدند ترور اسماعیل هنیه برای فشار بیشتر به دولت مسعود پزشکیان است. در واقع اسراییل نگران است که دولت اصلاحطلب بتواند از همه ظرفیتهای داخلی و بیرونی برای حل مشکلات و پایان دادن به تحریمها و توسعه روابط با کشورهای جهان استفاده کند. واقعا اینطور است؟
دیگر دستهبندی اصلاحطلب - اصولگرا برای مردم تمام شده است. دستهبندی واقعی، دوستداران مردم و دشمنان مردم است. بهطور کلی دشمنان مایل نیستند در داخل کشور رضایت مردم جلب شود. شکلگیری رضایت عمومی به انسجام اجتماعی میانجامد و باعث افزایش قدرت ایران میشود. دشمنان به دنبال ایجاد فاصله میان مردم و مسوولان هستند. ناراحتی از اصلاحطلبان به دلیل تلاشی است که این طیف سیاسی برای کاستن از فاصلهها ایجاد میکنند.
فکر میکنید، دولت مسعود پزشکیان بتواند این شکافها و فاصلهها را کاهش بدهد؟
35سال است پزشکیان را میشناسم. اوتظاهر نمیکند و پوپولیست نیست؛ ذات پزشکیان همینی است که مردم میبینند. روز و روزگاری که پزشکیان جراحی قلب را با حقوق 200هزار تومانی انجام میداد، برخی پزشکان قلب برای هر عمل 200میلیون دستمزد میگرفتند. او ایدهها و اعتقاداتی دارد و در هر پست و سمتی که باشد مبتنی بر این ایدهها و تعهدات کار میکند. مردم ایران هم نشان دادهاند، همواره نسبت به صداقت و پاکدستی واکنش مثبت نشان میدهند. اگر ویژگیهای پزشکیان را یک طرف قرار بدهیم و خصایص مردم ایران را در سوی دیگر، متوجه میشویم که دورنمای روشنی پیش روی کشور خواهد بود. البته همه ارکان کشور و حاکمیت باید برای حل این چالشها گام بردارند.
مهمترین چالشهای کشور از نظر شما کدام موارد هستند؟
بزرگترین چالش کشور مسائل اکولوژیکی و آب است.اگر حاکمیت بخواهد سایر مسائل مانند مشکلات اقتصادی و... قابل حل است. اما معضل آب، غیر قابل بازگشت است. ما با مشکل آب طوری برخورد میکنیم که چند سال آینده دیگر باید منتظر برهوت در کشور باشیم. در کنار این چالش، مشکلات رفاهی، تورم، کاهش قدرت خرید مردم، آسیبهای اجتماعی، مشکل سوءتغذیه نسلهای جوان، ناترازیهای انرژی، بودجهای و.... از دیگر مشکلاتی است که باید حل و فصل شوند. درآمد سرانه ایرانیان به نسبت سالهای ابتدایی انقلاب بسیار پایینتر است. با این شرایط مردم فقیرتر شده، کیک اقتصادی ما کوچکتر شده و شاخصهای اقتصادی نزول کردهتر میشوند. اما در کنار معضل آب اگر قرار باشد یک خطر جدی و ویرانگر را برای ایران امروز و فردا نام ببرم، به خطر رادیکالیسم اشاره میکنم. تندروی در ایران بسیاری از منافع مردم را بر باد میدهد.
رادیکالیسم و تندروی چه خطراتی برای کشور ایجاد میکند؟
ببینید، دشمنان در سال 59 یک جنگ 8ساله را به ایران تحمیل کردند که پیامدهای آن با گذشت 4دهه هنوز وجود دارد. درست است عدهای در جبههها جنگ میکنند اما اثرات جنگها تا نسلها همه ایرانیان را درگیر میکند. خوشبختانه امروز عقلایی در کشورمان حضور دارند که نسبت به خطر جنگ و تجاوز برای تمدن و هویت ایرانی آگاهند. اما کاسبان جنگ و تحریم و محدودسازی با استفاده از ابزار تندروی به دنبال دریچهای برای تحقق منویات خود هستند.
طی روزهای آینده قرار است کابینه چهاردهم رسما معرفی شود. کابینه باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد تا هم فضا برای تندروها مسدود شود و هم چالشها حل و فصل شوند؟
فکر میکنم اولا متوسط سنی کابینه نباید بالای 55سال باشد. پزشکیان باید از آوردن بازنشستهها در جمع وزرا پرهیز کند. کشور به اندازه کافی جوان باهوش، مدیر و کارآمد دارد و نباید به پیرمردها متوسل شد. البته این نیروهای با تجربه میتوانند در حوزه مشاوره فعالیت کنند اما متوسط سنی کابینه و وزرا باید جوانان زیر 55سال باشند.در عین حال، بر خلاف وزرا، معتقدم استانداران باید افراد با تجربه و توانمند باشند. تاثیرات استاندار به نظر من از نظر اجرایی و مدیریتی مهمتر از وزراست و ضرورت دارد افراد امتحان پس داده در استانداریها فعالیت کنند. در واقع دولت باید هارمونی لازم در کابینه و استانداریها را ایجاد کند. وزرای جوان و استانداران با تجربه میتوانند ترکیب خوبی باشند. ایران به اندازهای نیروی توانمند و کارآمد دارد که با تکیه آنها بتوان چرخهای توسعه را به حرکت در آورد. وضعیت با سالهای ابتدای انقلاب که کشور ظرفیت مدیریتی محدودی داشت، تفاوت دارد، طی 45 سال گذشته، الی ماشاءالله نیروی جوان و متخصص و کارآمد تربیت شده است.
شما در صحبتهایتان به کاسبان تحریم و جنگ اشاره کردید. درباره خطر این طیفها توضیح میدهید؟
با آمدن پزشکیان، سفره برخی افراد و جریانات فاسد، رانتخوار و ویژهخوار که از تحریم و فیلترینگ و تنش، سودهای کلانی کسب میکردند، برچیده خواهد شد. این افراد ظرفیتهای ارتباطی و رسانهای فراوانی دارند. آنها وقتی متوجه شوند که دیگر از رانت و ارز ارزان و سودهای کلان خبری نخواهد بود، تلاش میکنند هم برای دولت حاشیه ایجاد کنند و هم کشور را به سمت تنش و خدای ناکرده جنگ سوق بدهند. همه باید مراقب این کانونهای فساد و رانت باشند تا کشور را به سمت تنش و گرفتاری و تحریم سوق ندهند.
مسعود پزشکیان برای هر حراجی قلب چقدر دستمزد میگیرد؟/ عیسی کلانتری از دستهای نامرئی کاسبان تنش و چالشهای پیش روی کشور و دورنمای کابینه چهاردهم گفت