شاید این چند خط به مذاق پر فالوورترین فوتبالیست تیم ملی خوش نیاید، اما ظرف ذهنی او به اندازه استعداد و تواناییهایش بزرگ نبود و وقتی سرریز شد، دیگر از همهچیز دست شست. سردار در بهترین زمان ممکن یعنی قبل از ۱۸ سالگی ایران را به مقصد اروپا ترک کرد. شانس رشد در سطح بالای فوتبال و با امکانات کافی را داشت و همواره مورد تحسین قرار میگرفت. حتی رسانههای مختلف بارها پیشنهادهای واقعی و غیرواقعی او را در حد یک آفر جهانی بالا بردند – که این شاید نوعی خیانت هم بود – ولی مساله اینجاست خودش دل و دماغ جنگیدن در آن سطح را نداشت.
آزمون فصل قبل در رم جزو بازیکنان جانشین محسوب میشد، اما به دلیل تاثیر بالایش در روند بازی تیم، معمولا پای ثابت تعویضهای ژوزه مورینیو و دنیله دهروسی بود. عملکرد نسبتا قابل قبول مهاجم ایرانی در قلب ایتالیا در شرایطی رقم خورد که بدن او از بدو ورود به رم ناآماده بود و کیلوهای اضافهاش حتی در اواخر فصل هم به چشم میخورد! یعنی آزمون حتی تلاش نکرد آمادگی جسمانیاش را در بالاترین سطح فوتبال اروپا حفظ کند که اگر این اتفاق رخ میداد، سرنوشت خیلی بهتری نسبت به بازی در امارات آن هم در ۲۹ سالگی در انتظارش بود. او حتی نمیدانست که همین حالا هم دیر نشده و کسی مثل علی دایی، تازه در این سن به بایرن مونیخ پیوست! تصور کنید اگر شهریار هم به جای ۲۵ سالگی مثل سردار در ۱۸ سالگی معرفی میشد، عجب اتفاق بزرگی در فوتبال ایران رخ میداد.
دایی که هیچ، سردار حتی طارمی هم نشد؛ مکمل او در تیم ملی که اخبار متعددی در خصوص رابطه نه چندان دوستانه طرفین هم به گوش میرسد. طارمی در ۳۲ سالگی، الان ستاره بازیهای تدارکاتی اینتر است و با انگیزه فراوان میخواهد به مهاجم نخست قهرمان ایتالیا تبدیل شود. شاید سردار استعداد بالاتری داشت، اما به وضوح از جاهطلبی کمتری نسبت به طارمی برخوردار است و شرایط فعلی دو نفر کاملا این ادعا را ثابت میکند. از یاد نبرید در ۲۰ سالگی، سردار در روبینکازان بازی میکرد و طارمی در پادگان نیروی دریایی بوشهر، خدمت! گذران زمان اما نشان داد پیشرفت کردن و بالا ماندن، فقط به پول و موقعیت و شهرت نیست. البته بعید است سردار این موضوع را درک کند؛ به خصوص وقتی در دبی با اسبهایش مشغول خوشگذرانی است.
دایی که هیچ، طارمی هم نبودی!