آمریکا باید هم اکنون، درباره یک موضوع با ایران گفتگو کند

تریتا پارسی، معاون اجرایی اندیشکده کوئینسی برای دولتمردی پاسخگو و سجاد صفایی، پژوهشگر پسادکتری در مؤسسه انسان‌شناسی اجتماعی ماکس پلانک در آلمان، مقاله مشترکی در فارین پالیسی در 23 جولای 2024 منتشر کردند که ترجمه آنرا می خوانید:

رئیس‌جمهور منتخب ایران، مسعود پزشکیان، برای از سرگیری گفتگوها با واشنگتن در مورد مسائل هسته‌ای اعلام آمادگی کرده و افراد ارشد دولت وی نیز آمادگی خود را برای مذاکره حتی با رئیس‌جمهور آینده دونالد ترامپ - کسی که مستقیماً مسئول فروپاشی توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ بود - نشان داده‌اند.

با نزدیک شدن انتخابات آمریکا در ماه نوامبر، دولت بایدن نمی‌تواند به ایران تضمین‌های جامعی در مورد مسائل باقی‌مانده، از جمله توافق هسته‌ای، که فراتر از دوره کنونی اوست، ارائه دهد به ویژه با توجه به احتمال بازگشت دوباره ترامپ به قدرت که سایه‌ای از بلاتکلیفی بر آینده این توافق افکنده است.

این بدان معناست که تمایل به دیپلماسی هسته‌ای در سه و نیم ماه آینده محدود خواهد بود اما پیروزی پزشکیان ممکن است فرصت تازه ای برای یک مسئله فوری‌تر فراهم کند: علاقه مشترک واشنگتن و تهران به جلوگیری از جنگ تمام‌عیار بین اسرائیل و حزب‌الله در لبنان.

پزشکیان احتمالاً دگرشِ عمده‌ای در سیاست خارجی ایران ایجاد نخواهد کرد اما با توجه به وعده‌های انتخاباتی اش برای بهبود اقتصاد کشور از گذر کاهش تحریم‌ها و مذاکرات مستقیم با ایالات متحده، برخلاف رویکرد دولت پیشین مبنی بر "خنثی‌سازی تحریم‌ها" از طریق افزایش تجارت غیردلاری با همسایگان ایران، فرصتی وجود دارد که باید ارزیابی شود.

در کوتاه مدت، پرسش اصلی بیشتر به اراده سیاسی بستگی دارد، زیرا دولت بایدن تا کنون تمایل کمی برای پاسخ مثبت به این فرصت دیپلماتیک در تهران نشان داده است. سخنگوی کاخ سفید، جان کربی، به انتخاب پزشکیان با رد قاطعانه ایده تعامل دیپلماتیک با دولت جدید در تهران پاسخ داد و حمایت ایران از حماس، حزب‌الله، حوثی‌ها و روسیه در اوکراین را به عنوان دلایل آن بیان کرد.

اما یک بحران بزرگ، که یکی از این گروه‌های مسلح – یعنی حزب الله- را در بر می‌گیرد، برای هر دو طرف فوریت دارد و می‌تواند به یک رخداد ژئوپولیتیک فاجعه‌بار تبدیل شود که کل خاورمیانه را به آشوب می‌کشد: گسترش جنگ غزه به لبنان و جنگ تمام عیار بین اسرائیل و حزب‌الله. به گفته مرکز پژوهش و آموزش آلمی Alma Research and Education Center، یک جنگ تمام‌عیار برای هر دو طرف فاجعه‌بار خواهد بود و احتمالاً هزاران نفر در طرف اسرائیلی به دلیل قابلیت‌های موشکی قوی حزب‌الله مجروح و کشته خواهند شد. در اینجا، پیروزی پزشکیان فرصتی غیرمنتظره برای نزدیکی بین ایران و ایالات متحده فراهم می‌کند.

با جنگی در این مقیاس، برای ایالات متحده بسیار دشوار خواهد شد که از مداخله نظامی در حمایت از اسرائیل خودداری کند. در واقع، ظرف چند روز پس از حمله حماس در ۷ اکتبر، بایدن یک ناو هواپیمابر و کشتی‌های دیگر را به دریای مدیترانه شرقی منتقل کرد تا حزب‌الله را از حمله به اسرائیل از شمال بازدارد.

عملیات نظامی اسرائیل در غزه نشان داده که نیروهای مسلح این کشور بدون دخالت مستقیم ایالات متحده قادر به مقابله با نیروی جنگی قدرتمندی مانند حزب‌الله، که در تقریباً همه شاخص‌های قدرت نظامی، از حماس برتر است، نیستند. اما دخالت مستقیم نظامی ایالات متحده در جنگ حزب‌الله و اسرائیل هم، به طور حتم منجر به رویارویی مستقیم با حزب‌الله و متحدانش، از جمله ایران، خواهد شد.

رویدادهای اخیر به وضوح آسیب‌پذیری واشنگتن در کشیده شدن به درگیری‌ها را حتی زمانی که تمایلی به آن ندارد، نشان داده‌اند. این امر در آوریل، در جریان رویارویی نظامی کوتاه اما شدید بین ایران و اسرائیل، که با حمله هوایی اسرائیل به مجتمع کنسولی ایران در دمشق آغاز شد، به روشنی دیده شد. با وجود سامانه دفاع هوایی چندلایه و چند میلیارد دلاری پیشرفته اسرائیل، تلاش عظیمی که شامل نیروهای اسرائیلی، فرانسوی، اردنی، بریتانیایی و آمریکایی بود، برای رهگیری حملات پهپادی، موشک‌های بالستیک و موشک‌های کروز ایران ضرورت یافت.

تهران نیز به شدت مخالف جنگ تمام‌عیار بین حزب‌الله و اسرائیل است، به ویژه جنگی که ایالات متحده را به طور نظامی به خاورمیانه بازگرداند

این تلاش، میلیاردها دلار هزینه داشت و با وجود آنکه تهران از چند روز قبل از حمله اش هشدار داده بود، برخی از موشک‌های ایرانی همچنان وارد حریم هوایی اسرائیل شدند و به مناطق جنوبی کشور از جمله یک پایگاه هوایی رسیدند. این حادثه محدودیت‌های دفاعی اسرائیل و میزان وابستگی آن به کمک‌های ایالات متحده را آشکار کرد.

در ماه‌های پس از این حادثه، حزب‌الله به طرز موفقیت‌آمیزی، کاستی های بیشتری را در سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل فاش کرد و احتمال دخالت مستقیم ایالات متحده برای جبران نقاط ضعف در دفاع اسرائیل در مراحل اولیه یک جنگ احتمالی با حزب‌الله را بیشتر کرد.

تهران نیز به شدت مخالف جنگ تمام‌عیار بین حزب‌الله و اسرائیل است، به ویژه جنگی که ایالات متحده را به طور نظامی به خاورمیانه بازگرداند. ایران به درستی نتیجه‌گیری کرده که در حال حاضر در رقابت با اسرائیل دست بالا را دارد و زمان به نفع آن کشور است. وقتی ژنرال‌های ایرانی به اسرائیلِ امروز نگاه می‌کنند، نه آن ماشین جنگی هراس‌انگیز گذشته که می‌توانست به دلخواه بجنگد، بلکه دشمنی تحقیر شده و منزوی بین‌المللی را می‌بینند که پس از حدود ده ماه نتوانسته به وعده خود برای نابودی حماس - نیرویی با تجهیزات کمتر و به مراتب کوچکتر - عمل کند.

از دیدگاه ایران، یک درگیری منطقه‌ای تمام‌عیار که شامل ایالات متحده، ایران، حزب‌الله و اسرائیل باشد، احتمالاً موجب انهدام شدید قابلیت‌های حزب‌الله خواهد شد، قابلیت‌هایی که طی دهه‌ها با دقت و دشواری توسعه یافته‌اند، آنهم در زمانی که ایران و متحدانش احساس می‌کنند در موقعیت دلخواهی قرار دارند.

در حالی که ایران و ایالات متحده ترجیح می‌دهند از چنین سناریویی اجتناب کنند، به نظر می‌رسد که رهبران اسرائیل نظر متفاوتی دارند. روایت غالب در اسرائیل این است که با توجه به توانایی حزب‌الله برای انجام حملاتی بسیار مرگبارتر از حمله حماس در ۷ اکتبر، زندگی با حزب‌الله در مرز شمالی برای اسرائیل غیرقابل تحمل شده است. این استدلال وجود دارد که اسرائیل به ناچار باید این گروه مورد حمایت ایران را در جنگی پیشگیرانه شکست دهد. در واقع، "پروژه داده‌های مکانی و رویدادهای درگیری‌های مسلحانه Armed Conflict Location & Event Data Project" حکایت از آن دارد که اسرائیل منشاء ۸۳ درصد از موشک‌هایی است که از مرز اسرائیل و لبنان عبور می‌کنند.

برای نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، طولانی کردن جنگ - هر جنگی - می‌تواند به او کمک کند تا از رویارویی با عدالت در اسرائیل از گذر تمدید دوره نخست‌وزیری خود جلوگیری کند. علاوه بر این، برخی از رهبران اسرائیل، تضعیف حزب‌الله را، حتی اگر به حمایت ایالات متحده نیاز داشته باشد، یکی از آخرین راه‌های مؤثر برای اعاده بازدارندگی می‌بینند، به ویژه با توجه به عملکرد ضعیف نیروهای اسرائیلی در غزه در برابر حماس، که در قیاس با حزب الله، یک شبه‌نظامی پراکنده به شمار می رود.

اما عملیات نظامی اسرائیل با محدودیت‌هایی روبرو است. آمریکا اهرم‌های زیادی بر اسرائیل دارد که دولت بایدن تاکنون نخواسته از آنها در غزه برای فشار برای آتش‌بس عادلانه و پایدار استفاده کند. این تردید در اعمال فشار باعث شده تا مرگ، رنج و تخریب زیادی بر فلسطینیان در غزه تحمیل شود که همچنین منجر به انزوای اسرائیل در صحنه بین‌المللی شده است.

حکم هفته گذشته دادگاه بین‌المللی دادگستری (ICJ)مبنی بر غیرقانونی بودنِ اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل و موظف کردن اسرائیل به تخلیه تمام شهرک‌ها و پرداخت غرامت، تازه‌ترین مورد از مجموعه احکام این دیوان علیه اسرائیل است. همچنین، همانطور که تشدید مستمر خصومت‌ها بین حزب‌الله و نیروهای اسرائیلی در طول نه ماه گذشته نشان داده، جدا کردن وضعیت ناپایدار در مرز اسرائیل-لبنان از حملات نظامی جاری اسرائیل به غزه، به طور فزاینده‌ای دشوار شده است.

تاکنون، بخش عمده تلاش‌های غربی برای کاهش تنش در طول مرز اسرائیل-لبنان بر تهدیدات مرگبار اسرائیل به بازگرداندن لبنان به عصر حجر و پاک کردن آن از نقشه متمرکز بوده است. در واقع، ایالات متحده با کاهش اعتبار خود، به یک پیک پیام رسان تبدیل شده که وظیفه اصلی‌اش کمک به اسرائیل برای دستیابی به اهداف دیپلماتیکی است که نتوانسته از طریق نظامی به آنها دست یابد: به عقب راندن حزب‌الله به آن سوی رودخانه لیتانی مطابق با قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل.

واشنگتن فرصتی دارد تا در دستیابی به یک منافع حیاتی آمریکا بسیار مؤثرتر عمل کند: جلوگیری از کشیده شدن کشور و نیروهای نظامی آن به یک جنگ دیگر در خاورمیانه. به جای برخورد غیرمستقیم با حزب‌الله، دولت بایدن باید مستقیماً با حامی اصلی حزب‌الله، یعنی تهران، گفتگو کند.

مانورهای دیپلماتیک برای جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای ویرانگر و احتمالاً قریب‌الوقوع، در نهایت با دیپلماسی هسته‌ای تازه تفاوت دارند اما مذاکرات موفقیت‌آمیز با دولت تازه پزشکیان درباره لبنان می‌تواند شرایط بهتری را برای دیپلماسی هسته‌ای در آینده ایجاد کند.

هیچ‌کس به‌طور کامل نمی‌داند که تا چه حد پزشکیان می‌تواند به وعده‌های انتخاباتی خود در مورد مذاکرات مستقیم ایالات متحده و ایران عمل کند اما مسوولانه نیست که دولت بایدن با این میزان از خطر، به درک درستی دست نیابد.


آمریکا باید هم اکنون، درباره یک موضوع با ایران گفتگو کند

بیشتر بخوانید