آیت الله ایازی: برخی از حقوق‌دانان و اساتید دانشگاه را به اتهام تشویش اذهان عمومی محکوم کرده‌اند

آیت الله سید محمدعلی ایازی گفت: متأسفانه گاهی شاهد هستیم که برخی از حقوق‌دانان و اساتید دانشگاه را با وجهه حقوقی و علمی که دارند، به اتهام تشویش اذهان عمومی محکوم کرده‌اند. در حالی که اگر کسی از مظلومی دفاع کند، تشویش اذهان عمومی نیست؛ او وظیفه خود را انجام داده و باید به وی جایزه داد. چون هزینه داده و از حق مظلوم دفاع کرده است. تبیین و دفاع از حقوق مردم و نصیحت حکومت‌گران و کارگزاران، انجام وظیفه است و کسی که انجام وظیفه کرده است باید از او سپاسگزاری و تشکر کرد، نه این‌که وی را به زندان انداخت و محکوم کرد.



مشروح گفت و گوی با آیت الله سید محمدعلی ایازی در پی می آید:

برخی اوقات شاهدیم که با بعضی از افراد، اساتید حوزه و دانشگاه، به بهانه‌ی تشویش اذهان عمومی برخوردهایی می‌شود که خیلی معقول نیست. از دیدگاه حضرتعالی معنا و مصادیق واقعی «تشویش اذهان عمومی» چیست؟

یکی از مواردی که در برخی از مواد قانونی جرم معرفی شده، تشویش اذهان عمومی است. تشویش اذهان عمومی به این معناست که در شرایط بحرانی مثل قحطی و جنگ، گندم یا نان کم شده و اگر خبر آن منتشر شود که وضعیت غلات خوب نیست، موجب هجوم آوردن مردم به مغازه‌ها می‌شود. یا شرایطی وجود دارد که در صورت انتشار خبری خاص، ذهن جامعه در حوزه‌های امنیت جامعه و استقرار کشور مشوش می‌شود. آن چیزی که درباره مسئله تشویش اذهان عمومی در حقوق مطرح شده، با این عنوان است که جامعه را آشوب‌زده و نگران کند؛ آن هم نه با یک صحبت یا نوشته، بلکه چیزی که جامعه را به سمت نگرانی و مشوش کردن ذهن ببرد. به لحاظ حقوقی و فرهنگی، معنای آن این است. اما امروزه گاهی از این عنوان برای اندک انتقاد، اشکال یا حتی دفاع کردن از مظلومین استفاده می‌کنند که یک بحث حقوقی و قضایی است.

ما امروزه شاهدیم که متأسفانه برخی از مدعی‌العموم‌ها از این عنوان که در جای خود معنای معقولی دارد، برای منتقدین و مخالفین استفاده می‌کنند. این را در نظر بگیرید که ما در قانون اساسی، مسأله بنیادین آزادی بیان را داریم. آزادی بیان به هر شهروندی حق می‌دهد تا بتواند نظرات خود را بیان کند، انتقاد کند و اگر در جایی فتور، سستی، ناکارآمدی و اشکالی است، بیان کند. یا یکی از وظایف اصلی وکلا این است که بتوانند از متهمان دفاع کنند و از حقی که درباره یک شخص به صورت محتمل ظاهر شده حمایت کنند. این به لحاظ حقوقی است اما به لحاظ دینی، در اصول کافی بابی با عنوان «النصیحة لأئمة المسلمین» داریم. بر این اساس، انتقاد و نقد کردن از وظایف هر مسلمان است.

امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه در چند نوبت، علاوه بر اینکه نصیحت و انتقاد را جزء حقوق مردم می‌شمارد، از مردم می‌خواهد که «فَلَا تُکَلِّمُونِی بِمَا تُکَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَة» با من مثل جباران و دیکتاتورها صحبت نکنید. چرا از نقد کردن، سخن گفتن و از اینکه به من مشورت دهید، دریغ می‌کنید؟ مشورت دادن یعنی چیزی بگویید که من آن را نمی‌دانم یا از آن اطلاع ندارم، یا اگر اطلاع دارم اما به نظرتان می‌آید که این نیست و باید مسأله دیگری باشد. حضرت می‌فرماید: «فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ مَا أَنْ أُخْطِئ‌» اگر عنایت خدا نباشد، من بالاتر از این نیستم که خطا نکنم. چون من بر اساس اطلاعات و معلومات کارها را انجام می‌دهم.

متأسفانه گاهی شاهد هستیم که برخی از حقوق‌دانان و اساتید دانشگاه را با وجهه حقوقی و علمی که دارند، به اتهام تشویش اذهان عمومی محکوم کرده‌اند. در حالی که اگر کسی از مظلومی دفاع کند، تشویش اذهان عمومی نیست؛ او وظیفه خود را انجام داده و باید به وی جایزه داد. چون هزینه داده و از حق مظلوم دفاع کرده است. تبیین و دفاع از حقوق مردم و نصیحت حکومت‌گران و کارگزاران، انجام وظیفه است و کسی که انجام وظیفه کرده است باید از او سپاسگزاری و تشکر کرد، نه این‌که وی را به زندان انداخت و محکوم کرد. بنابراین، به نظر من مسأله «تشویش اذهان عمومی» برای کسانی که از حق دفاع می‌کنند و برای کسانی که وکالت از مظلومین انجام می‌دهند، وجاهت عمومی ندارد. یعنی عموم مردم این نوع دفاع و سخن گفتن‌ها را به عنوان تشویش نمی‌شناسند.

ممکن است اینجا تشویش اذهان عمومی مصداق نداشته باشد، بلکه تشویش رفتار کارگزاران و حکومت‌گران باشد! یعنی ذهن مردم تشویش نشده بلکه نقدی شده به کارگزاران و افرادی که کارها را درست انجام نمی‌دهند و باید درست انجام دهند. ثمره این کار این است که اگر واقعاً کار کارگزاران درست باشد، به مردم توضیح می‌دهند و آنان را قانع می‌کنند. لذا هیچ نگرانی ایجاد نمی‌شود. چون معلوم می‌شود جواب و منطقی ندارند، به جای اینکه خودشان را اصلاح کنند و کارشان را تصحیح کنند، به کسی که نقد کرده و وظیفه دینی و انسانی خود را انجام داده، می‌پردازند. آزادی بیان حق شهروندی است و در قانون اساسی تصریح شده است اما امروز آن را به بهانه‌ی تشویش اذهان عموم به عنوان یک جرم می‌شناسند.

در کجای دنیا کار یک شخصیت و استاد دانشگاهی را که نقد و انتقاد می‌کند، به عنوان تشویش اذهان عمومی می‌شناسند؟ افکار عمومی از معیارهای تشخیص این موضوع است. افکار عمومی، کسی که کارگزاری را نقد می‌کند و وظیفه «النصیحة لائمة المسلمین» را انجام می‌دهد، به عنوان تشویش نمی‌شناسند. چون این‌ها مسائل عرفی هستند و عرف باید بگوید که تشویش است یا نیست. البته، اگر کسی حرفی بزند که ایجاد وحشت و ترس کند، مثل اینکه آذوقه خراب شود یا امنیت آسیب ببیند، تشویش اذهان عمومی است اما کسی که نقد می‌کند، نقد او به عنوان تشویش نیست.

بنابراین، کسانی که از این ماده در محکومیت شخصیت‌های حقوقی و اساتید دانشگاهی و روحانی استفاده کرده‌اند باید استغفار و جبران کنند و از فردی که به این عنوان محکوم کرده‌اند، اعاده حیثیت کنند و الا باید روز قیامت پاسخگو باشند و به تاریخ، بشریت و مردم نجیب ایران پاسخ دهند.

چه توصیه‌ای به بزرگان دارید که درباره این قضیه به میدان بیایند و جامعه و دستگاه قضایی را توجیه کنند؟

در ایام عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) قرار داریم. امام حسین(ع) در باب معروف و نهی از منکر به نقل از پدر بزرگوارشان به علما خطاب می‌کند و می‌فرماید: ای علمایی که مردم شما را تعظیم می‌کنند و احترام و مکرّم می‌دارند، مردم از شما توقع دارند که در موقعیت‌های ویژه نترسید، انجام وظیفه کرده و از مظلوم دفاع کنید.

به نظر من بهترین هدیه‌ای که می‌توان در این شب‌ها ارائه کرد، ارجاع به این کلام اباعبدالله الحسین(ع) خطاب به علماست که وظیفه علما را بیان می‌کند. در این شرایط، جا دارد از افرادی که مظلوم واقع شدند و اتهام‌های واهی محکوم شدند، دفاع شوند.

لازم است در این موارد هیئت منصفه‌ای تشکیل شود تا تشخیص دهد و بگوید: کسی که از متهم دفاع کرده و مسائل حقوقی را بیان کرده، آیا تشویش اذهان کرده است؟ آیا چنین عنوانی را دارد؟ خواهش من این است که به کلام امیرالمومنین و امام حسین علیهم‌السلام توجه کنند و وظیفه تاریخی خود را در این برهه انجام دهند.





آیت الله ایازی: برخی از حقوق‌دانان و اساتید دانشگاه را به اتهام تشویش اذهان عمومی محکوم کرده‌اند

بیشتر بخوانید