اقبالی: در شرایط کنونی چالش کشف حجاب تنها با برخوردهای فرهنگی رفع شدنی نیست

یک پژوهشگر حوزه عفاف و حجاب با بیان اینکه امروز کشف حجاب‌ها رویکردی سیاسی دارند، گفت:‌ تغییر نگرش نسبت به مسأله بدحجابی و کشف حجاب هم دشمنان نظام و هم مسؤولان نظام را وارد فاز جدیدی از مواجهه با این مسأله کرده است.

خبر ساز ـ گروه قرآن و فعالیت‌های دینی ـ آزاده لرستانی: این روزها بی‌حجابی‌ و ولنگاری در سطح اجتماع، به مهم‌ترین موضوع چالشی در کشور تبدیل شده است که در پی آن، مطالبه‌های مردمی برای برخورد با بی‌حجابی و بدحجابی به عنوان یک حرام شرعی و قانونی بیش‌تر شده است به گونه‌ای که مخاطبان خبر ساز در پویشی با عنوان « کشف حجاب جرم‌انگاری شود » خواستار حضور جدی‌تر مسؤولان کشور برای مقابله با این ضد ارزش شدند.

این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در سیزدهمین روز از ماه مبارک رمضان (سه‌شنبه ۱۵ فروردین‌ماه) در دیدار با سران قوا، مسؤولان و کارگزاران نظام نسبت به این ناهنجاری فرهنگی بیان داشتند: مسأله‌ حجاب محدودیت شرعی و قانونی است. محدودیت دولتی نیست. قانونی است و شرعی است. کشف حجاب حرام شرعی است، حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است.

معظم‌له با بیان اینکه بسیاری از کسانی که کشف حجاب می‌کنند نمی‌دانند این را، اگر بدانند، بدانند که پشت این کاری که این‌ها دارند می‌کنند چه کسانی هستند، قطعاً نمی‌کنند، افزودند:‌ من می‌دانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دین‌اند، اهل تضرع‌اند، اهل ماه رمضان‌اند، اهل گریه و دعا هستند؛ توجه ندارند که چه کسی پشت این سیاست رفع حجاب و مبارزه با حجاب است. جاسوس‌های دشمن، دستگاه‌‌های جاسوسی دشمن دنبال این قضیه است. اگر بدانند حتماً نمی‌کنند. به هر حال این مسأله قطعاً حل خواهد شد.

البته رهبر انقلاب خطاب به مسؤولان امر هم گوشزد کردند در نوع مواجهه با بی‌حجابی و بدحجابی باید همان گونه که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، آن‌ها هم با برنامه و نقشه وارد شوند.

یکی از اقداماتی که چند ماهی است مسؤولان برای آن وقت گذاشتند تا با برنامه‌ای جامع و هدفمند به تببین و ترویج حجاب و مقابله با بی‌حجابی و بدحجابی در جامعه بپردازند، طرح جامع حجاب و عفاف است که خبر ساز در گزارشی با عنوان « جزئیات طرح جامع حجاب و عفاف برای پایان بی‌حجابی و بی‌حیایی » به این طرح پرداخته است.

ابوالفضل اقبالی یکی از پژوهشگران فرهنگی و فعال حوزه مطالعات زنان است که در تهیه این طرح جامع دستی بر قلم داشته است. به همین منظور با او درباره راه‌های برون‌رفت از شرایط بی‌حجابی و تثبیت حجاب در جامعه گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

ابتدای دهه ۷۰ آغاز تغییرات پوشش در جامعه و تغییر در الگوی حکمرانی

چرا امروز به این حد از بی‌حجابی رسیدیم؟

برای داشتن تصویر درست از وضعیت حجاب در کشور، باید نگاهی به روند تحولات آن از گذشته تاکنون انداخت. تغییرات پوشش در جامعه ایرانی از ابتدای دهه ۷۰ با ضرب‌ آهنگ نه‌ چندان سریع، اما به صورت محسوس در حال فاصله گرفتن از الگوی رایج و مسلط از حجاب شرعی (چادر) است و ماهیت این تغییرات نیز کاملاً فرهنگی-اجتماعی و فاقد سویه‌های سیاسیِ جدی است.

به‌زعم من بستر اصلی تحولات پوشش بانوان از دهه ۷۰ تاکنون، تغییر در الگوی مواجهه حکمرانی ما با «زنان» است. نظام حکمرانی کشور پس از جنگ شاهد چرخشی در رویکردها و ادبیات مدیریتی خود به سمت الگوهای توسعه‌محور بود. محوریت برنامه‌های توسعه در کشور از ابتدای دهه ۷۰ گواه این چرخش مدیریتی است.

چنین چرخشی از سوی جامعه ما در آن دوران نیز کاملاً پذیرفته شده و قابل همراهی بود. برای یک کشور جنگ‌زده چه چیزی بهتر از «سازندگی»؟ می‌دانیم که نیروی انسانی نبض توسعه است. توسعه و نوسازی در کشور بدون داشتن ظرفیت‌های انسانی متخصص و کارآمد در عرصه‌های مختلف امکان تحقق ندارد. بنابراین حرکت سریع و پرشتاب به سمت توسعه، نیازمند آموزش و به‌کارگیری گسترده نیروی انسانی در زمینه‌های مختلف است.

به‌ زعم من بستر اصلی تحولات پوشش بانوان از دهه ۷۰ تا کنون، تغییر در الگوی مواجهه حکمرانی ما با «زنان» است. نظام حکمرانی کشور پس از جنگ شاهد چرخشی در رویکردها و ادبیات مدیریتی خود به سمت الگوهای توسعه‌محور بود. محوریت برنامه‌های توسعه در کشور از ابتدای دهه ۷۰ گواه این چرخش مدیریتی است.

الگوی توسعه در ایران کورجنس بود

در اینجا تنها چیزی که هیچ موضوعیتی ندارد، جنسیت افراد است! توسعه یک الگوی مواجهه با نیروی انسانی بیشتر نمی‌شناسد که آن هم کاملاً کورجنس است. کشور برای حرکت در مسیر توسعه نیاز به مهندس، پزشک، مدیر، حسابدار، تکنسین و کارمند و... دارد و چه فرقی می‌کند که زنان حسابدار و کارمند و مهندس باشند یا مردان؟ مهم آموزش و تخصص است که در مدرسه و دانشگاه آن‌ها را با یک الگوی واحد آموزشی می‌دهیم.

ما به پیروی از مدرنیته، یک الگوی مشارکت اجتماعی برای افراد سراغ داشتیم و آن را ابتدا برای مردان پیاده کردیم. بعدها فهمیدیم که به نیروی انسانی بیشتری نیاز داریم و به فکر استفاده از جمعیت زنان افتادیم و آمدیم در اسناد بالادستی کشور نوشتیم: «زنان نیمی از ظرفیت جامعه هستند و باید آن‌ها را در مسیر توسعه کشور به کار بگیریم»!

با انبوهی از مردان محجبه در کشور مواجه شدیم!

اما الگوی به کارگیری همانی بود که برای مردان اجرا کردیم. خروجی چه شد؟ ما با انبوهی از مردان محجبه در کشور مواجه شدیم که رفته رفته نسبت به استانداردهای دوگانه میان زن و مرد معترض و مردد شدند. تردید و اعتراضشان هم کاملاً به‌جا و طبیعی بود. زیرا معنی ندارد، وقتی شما از زنان انتظار دارید در جامعه حضوری کاملاً مردانه داشته و دوشادوش آن‌‌ها در اداره و بازار و خیابان فعالیت اجتماعی کنند، ارزش‌ها و انتظارات جنسیتی متفاوتی را نیز اعمال کنید!

شما حق ندارید به مردان فعال در اجتماع جواز پوشیدن تی‌شرت در دمای ۴۰ درجه تابستان بدهید، اما از زنان فعال در اجتماع انتظار پوشیدن چادر و رعایت حجاب داشته باشید! چون اساساً حجاب برای ساختِ هویتی و کنشی مرد طراحی نشده است! ما ظرفیت زنان را به درستی در مناسبات جامعه درگیر نکردیم و از آن‌‌ها به عنوان ظرفیتِ جایگزین مردان بهره گرفتیم.

زنان نیمی از ظرفیت جامعه نیستند، بلکه زنانگی نیمی از ظرفیت جامعه است

غافل از اینکه زنان نیمی از ظرفیت جامعه نیستند، بلکه زنانگی نیمی از ظرفیت جامعه است. لذا باید الگوی مشارکت اجتماعی زن و مرد با یکدیگر متفاوت باشد تا انتظارات جنسیتی معنی‌دار باشند. این موضوع نه فقط درباره حجاب بلکه درباره سایر ارزش‌های ناظر به جنسیت نیز همین‌گونه است. مثال دیگرش فرزندآوری و انتظار ایفای همزمان نقش‌های مادری، همسری و خانه‌داری از زنی است که فوق لیسانس و دکتری گرفته برای اینکه به نحو برابر با مردان از فرصت‌های اجتماعی و شغلی در جامعه بهره ببرد.

الان شاهد کشف حجاب سیاسی هستیم

از منظر شما بزرگ‌ترین چالش موجود در مواجهه با بی‌حجابی در جامعه چیست؟

بی‌حجابی در دهه اخیر سویه‌های جدیدی پیدا کرده و به دلایل متعددی وارد قلمرو سیاست و امنیت شده است. این تغییر قلمرو و معنای بدحجابی به ویژه پس از ماجراهای اخیر کشور تشدید هم شده است. این معنای جدید را می‌توان تحت عنوان «کشف حجاب سیاسی» توضیح داد.

یعنی نفی حجاب به عنوان پرچم و نماد هویتی نظام جمهوری اسلامی که در گفتار مخالفان و اپوزیسیون در خفا و علن تکرار شده است. این تغییر نگرش نسبت به مسأله بدحجابی و کشف حجاب هم دشمنان نظام و هم مسؤولان نظام را وارد فاز جدیدی از مواجهه با مساله کرده است.


دیگر کار از اقدامات فرهنگی گذشته است

حجاب ناموس جمهوری اسلامی است

بدون اغراق یا تعارف باید بگویم که هر دو سر ماجرا امروزه به این نتیجه رسیده‌اند که «حجاب ناموس جمهوری اسلامی است». در وضعیت اکنون ما، کشف حجاب در ماهیت و معنای خود، تفاوتی با شعار دادن در خیابان و شعارنویسی روی دیوار و... ندارد. هر دو کنشی معطوف به نفی نظم سیاسیِ مستقر هستند.

قطعاً هیچ تحلیلگر و صاحب‌نظری انکار نمی‌کند که همین شعار دادن در کف خیابان هم ریشه‌های متعددی از جنس اقتصاد و سیاست و فرهنگ دارد. اما به هر حال برای تمام نظامات سیاسی دنیا مفروض است که «خیابان قلمرو امنیت است»، پس هر اقدامی معطوف به مقابله با نظم سیاسی مستقر در عرصه خیابان، فارغ از ماهیت و ابعادِ متکثّر آن، دلالتی امنیتی دارد. بر این اساس بزرگ‌ترین چالش امروز جامعه ما در مسأله حجاب، تبدیل یک مساله فرهنگی به یک چالش سیاسی و امنیتی است.

مسأله حجاب نیست که با کار فرهنگی بتوان با آن برخورد کرد

چگونه می‌شود با معضل بدحجابی و ولنگاری اجتماعی در این شرایط مقابله کرد؟

درباره حجاب راهکارهای متعدد و با رویکردهای مختلفی وجود دارد تا بتوان حجاب را تبدیل به یک فرهنگ عمومی کرد و آن را در جامعه ترویج کرد. از راهکارهای فرهنگی، آموزشی، تربیتی، رسانه‌ای گرفته تا راهکارهای تبیینی که در این زمینه دستگاه‌‌های مختلفی متولی این امر هستند و باید این امور را پیگیری کنند. زیرا در کشور برای این مهم هم قانون وجود دارد و هم راهکارها ذکر شده است.

اما مسأله امروز جامعه ما اساساً دیگر حجاب و بدحجابی نیست، یعنی مسأله از این سطح عبور کرده است و تبدیل به یک ولنگاری اجتماعی و ناهنجاری گسترده‌تری تحت عنوان برهنگی شده است؛ یعنی دیگر شما امروز با چالش بدحجابی مواجه نیستید، با چالش کشف حجاب مواجه هستید که کشف حجاب یعنی برهنگی سرو برهنگی بدن! پس دیگر اصلاً مسأله، مسأله حجاب نیست که شما بخواهید با رویکردهای فرهنگی و امثالهم با آن مواجه شوید.

امکان دیالوگ با بی‌حجاب وجود ندارد، باید مواجهه دیگری را برگزید

چون غالب کسانی که این رفتار را انجام می‌دهند به لحاظ فرهنگی تابع حاکمیت نیستند و اساساً با حاکمیت و نظام وارد گفت‌وگوی فرهنگی هم نمی‌شوند، مسیر خودشان را تغییر داده‌اند، لذا امکان دیالوگ وجود ندارد، اینجا باید مواجهه دیگری را برگزید که از نظر من به نوعی باید به مثابه یک تخلف اجتماعی یا به مثابه یک جرم اجتماعی با آن مواجه شد. همان مواجهه امنیتی ـ انتظامی که با سایر جرایم و تخلفاتش اجتماعی صورت می‌گیرد، با این هم باید صورت بگیرد.

بنابراین معتقدم مسأله ولنگاری، کشف حجاب و برهنگی راهکار فرهنگی بلند مدت اگر هم داشته باشد اولویت الان نیست. اولویت کنونی راهکاری سلبی و کوتاه مدت برای جمع کردن این مسأله است، بالاخره نظام اسلامی باید با این مسأله برخورد کند و برخوردش هم باید جنس انتظامی داشته باشد. البته در این اثنا، بحث‌هایی دیگری از قبیل مجازات‌های نقدی و جریمه هم می‌شود. اولاً لازم است تأکید کنم این‌ها همه در حد حرف است، فعلاً قانونی در این زمینه وجود ندارد، هر چند گمانه‌زنی‌هایی صورت گرفته است که این موارد در مجلس یا نهادهای ذیربط تبدیل به یک مصوبه قانونی شود و در نهایت اعمال شود.

روش مواجهه از جنس جریمه، روش ابداعی جمهوری اسلامی نیست

باید این را در نظر داشت روش مواجهه از جنس جریمه و اعمال محرومیت‌‌های اجتماعی، روش ابداعی جمهوری اسلامی نیست، بالاخره این روش‌‌ها قبلاً در دنیا تجربه شده است و در مقابله با برخی جرایم و تخلفات اجتماعی تجربه شده است و نتیجه هم داده است و کارآمدی‌‌اش را هم اثبات کرده است. در جامعه ما هم به نظر می‌‌رسد که اعمال این روش‌‌ها می‌‌تواند تأثیراتی داشته باشد، حالا به این دلیل که هم برخورد فیزیکی در آن حذف می‌‌شود و هم روش‌های هوشمندی جایگزین شده است، قطعاً تأثیرش را خواهد گذاشت.

حالا اگر این فعالیت‌‌ها همراه با اقناع مردم، یعنی با یک پیوست رسانه‌‌ای قوی باشد و مردم و بدنه جامعه نسبت به برخورد با مسأله برهنگی همراه و اقناع شوند، تأثیرش مضاعف خواهد بود، لذا این روش‌‌ها که امروز تحت عنوان طرح‌‌های ناظر از آن یاد می‌‌شود، حتماً تأثیراتی خواهد داشت، که اگر همراه با یک ضریب رسانه‌ای خوب و گسترده هم باشد تأثیرش بیشتر هم خواهد بود.

پایان پیام/

بیشتر بخوانید