واکنش مردم به بی‌حجابی در کتابخانه ملی/ اینجا کتابخانه است یا قهوه‌خانه؟

مخاطبان فارس با مطالعه گزارشی درباره اختلاط، بی‌حجابی و استعمال گروهی دخانیات در کتابخانه ملی، ضمن ثبت پویشی برای مقابله با رواج بی‌حجابی در این نهاد علمی ـ فرهنگی، می‌گویند که کتابخانه ملی به قهوه‌خانه شبیه شده است!

خبر ساز ـ گروه کتاب و ادبیات: پس از آن که بعضی از رسانه‌های اصلاح‌طلب داخلی دقیقاً در مسیر و خط خبری رسانه‌های سعودی و انگلیسی، اخطار قانونی کتابخانه ملی به بی‌حجاب‌ها و برهم‌زنندگان نظم اجتماعی را آغاز حرکت جدید نظام برای مقابله با بدحجابی تلقی کردند، فارس با گسیل خبرنگارش به کتابخانه ملی، صحنه‌هایی از حضور مختلط دختران و پسران جوان و استعمال گروهی سیگار در یک فضای علمی ـ پژوهشی را مشاهده کرد که در گزارشی با عنوان ماجرای «حجاب اجباری» در کتابخانه ملی منتشر شد.

این گزارش پربسامد، نه تنها موجب ثبت پویشی با عنوان جلوی رواج بی‌حجابی در کتابخانه ملی را بگیرید شد که جمعی از شهروندان و مخاطبان خبر ساز با درج نظراتشان، کتابخانه ملی را مرجع علمی برای امور پژوهشی و تحقیقاتی دانستند که باید دامن آن از هر گونه رفتار خلاف عرف و شأن اجتماعی محققان پاک بماند.

آنان می‌گویند که اغتشاشات اخیر، عده‌ای را در کشف حجاب و رفتارهای زننده خارج از عرف و اختلاط‌های مشمئزکننده گستاخ کرده و باید جلوی رواج این بی‌حجابی و بی‌عفتی گرفته شود: «کتابخانه ملی که سال‌ها در دست مدیران اصلاح‌طلب بود، حالا بعد از سه ماه اغتشاش و التهاب‌آفرینی در کشور به محلی برای عرضه و نمایش دختران بی‌حجاب و پسران و دختران مختلط و سیگاری تبدیل شده است. لطفا جلوی رواج این بی‌حیایی‌ها و بی‌عفتی‌ها را در کتابخانه ملی بگیرید تا این نهاد جای تحقیقات علمی و پژوهشی باشد و افراد سالم بتوانند از آن نهایت استفاده را ببرند.»


با وجود امضای شیوه‌نامه پذیرش و عضویت، بعضی از اعضاء کتابخانه با این وضعیت به آن مراجعه می‌کنند

این‌ها همان‌هایی هستند که انقلاب مجازی‌شان پیروز شد

کاربری نوشته: ذره‌ای نباید در مقابل این افراد قانون‌شکن، هنجارشکن و بی‌فرهنگ کوتاه آمد. ادعای تحصیل‌کردگی و روشنفکری می‌کنند، اما در تخلف از قانون و شرع و عرف از هم سبقت می‌گیرند.

مخاطب دیگری به نام «علی» نوشته: باید قانون سفت و سخت بگذارند. با ناز کشیدن و ترس از اینکه رسانه‌های ضدانقلاب چیزی نگویند، درست نمی‌شود. چه محیط اداری، چه محیط عمومی. حجاب، قانون اسلام و قانون اساسی است. مسئولین هم باید جواب ما مردم را که پشت انقلابمان هستیم بدهند و با بی‌حجاب‌ها سخت و قاطع برخورد کنند.

کاربر دیگری نوشته: نباید از جوسازی‌های مجازی‌شان ترسید. این‌ها به صورت مجازی انقلاب هم کردند! نسبت به کل جامعه تعدادشان زیاد نیست. با کار اطلاعاتی می‌شود شناسایی‌شان کرد و برایشان محدودیت‌های اجتماعی در نظر گرفت تا به قانون تمکین کنند. کاری که همه کشورها برای اجرای قانونشان انجام می‌دهند.

مخاطب دیگری با درج نظراتش نوشته: ظاهراً بر سر روسری و حجاب است، ولی نه. این‌ها امنیت کشور را هدف گرفته‌اند و به دستور اربابانشان قصد به چالش کشیدن نظام را دارند. یک میلیمتر هم نباید جلوی این‌ها کوتاه آمد.

کاربر دیگر فارس می‌نویسد: عجیب است. کم کم دارد کار به جایی می‌رسد که باحجابی جرم می‌شود! مسئولین چرا در مقابل کشف حجاب دسته جمعی که در قسمت‌های مختلف تهران روز به روز بیش‌تر می‌شود کاری نمی‌کنند؟

مخاطبی به نام «پارسا» نوشته: مسئولین باید تکلیف خود را در مورد قانون حجاب مشخص کنند که آیا قصد اجرای این قانون را در کشور دارند یا نه. اینجا رو خبرگزاری کار کرده و پیگیری کرده جاهای دیگر چی؟

«طاها» هم نوشته: اصلا می‌خواهم بدانم چرا باید این فضا مختلط باشد که دست آدم‌های بی‌جنبه و فرصت طلب برای هر غلطی باز باشد؟ لطفا مسئولین یک فکر اساسی بکنند و هیچ ترسی هم نداشته باشند. اگر کار برای خداوند و دین باشد خداوند خودش پشتیبانی می‌کند.


متن تذکر محترمانه به کسانی که قوانین کتابخانه را رعایت نکرده‌اند

کاربر دیگری از مخاطبان فارس می‌نویسد: اینکه شخصی برای استفاده از یک مکان علمی قبل از پذیرش، آیین‌نامه ورود به آن مکان را مطالعه کرده و با امضای خود پذیرفته و اکنون با عدم رعایت قوانین، بی‌بندوباری خود را به نمایش می‌گذارد، بهتر است از ورودش جلوگیری شود.

یکی دیگر از نظردهندگان نوشته: در کشورهای غربی در محیط‌های علمی برای پوشش قوانین سخت‌تری از سطح جامعه دارند. نهادهای علمی ودولتی و... باید محکم‌تر برخورد کنند و اگر بعد از یک بار تذکر رعایت نکردند، عضویتشان را لغو کنند.

خواننده دیگری از مخاطبان فارس این‌گونه نظر داده است: این عده به اصطلاح روشنفکر فقط از غرب بی‌بندوباری و اعمال نامناسب را یاد گرفته‌اند. پس باید مثل کشورهای غربی با خودشان رفتار شود و قانون را جدی گرفت و ذره‌ای هم کوتاه نیامد. طبل تو خالی فقط صدایش بلند است.

و یکی دیگر: «کتابخانه ملی بسیار کار درست و قانونی انجام داده و باید این عمل قانونی توسط دیگر مراکز و سازمان‌های دولتی و خصوصی نیز اعمال شود.»

کاربری از مخاطبان فارس هم می‌نویسد: بنویسید به استناد فرم تعهد و ثبت نام و ضوابطی که امضا کرده‌اید، مراعات مقررات در محیط و فضای کتابخانه الزامی است.

بهروز خادم در نظری نوشته است: در فرانسه و اروپا اگر بی‌حجابی قانون باشد و قانون را اجرا کنند، اسمش را می‌گذارند «کلاس» ولی اینجا اگه باحجابی قانون باشد و قانون را اجرا کنند، اسمش را می‌گذارند تعدی به حریم خصوصی. اگر لزوم تعهد به باحجابی در کتابخانه قانون باشد و اجرایش نکنند، بقیه تعهدات را هم زیر پا می‌گذارند و باعث انحرافات بعدی خواهد شد.


قانون‌شکنی و بی‌حجابی در کتابخانه ملی

کتابخانه یا قهوه‌خانه؟!

کاربری با امضای «نقطه‌سنج» نوشته: این توصیفاتی که در گزارش فارس ذکر شده بیشتر به پارک و قهوه‌خانه می‌خورد تا کتابخانه!

مخاطبی که نامی برای خودش درج نکرده، می‌نویسد: آنقدر محیط کتابخانه را آلوده کرده‌اند که شباهتی به محل فرهنگی ندارد. من که مدت‌هاست پا به آنجا نمی‌گذارم تا شاهد این همه بی‌حیایی نباشم.

«میلاد» با تأکید بر این‌که مراکز فرهنگی آمریکا و اسراییل هم قوانین و حد و مرز خودشان را دارند می‌نویسد: بدحجابی و به عبارت آن‌ها آزادی هم در جای خودش قابل قبول است. این‌ها قاطی کرده‌اند یا عمداً دارند این کارها را می‌کنند؟ مراسم عروسی که نیست. با این وضعیت دیگر می‌شود در چنین فضاهایی کار علمی کرد؟

یکی از پژوهشگران کشورمان هم نوشته: هفته پیش کتابخانه بودم. حدوداً ۱۰ سالی هست عضوم. جدیداً با توجه به شرایطی که پیش آمده تصمیم گرفتم در محیط دیگری مطالعه کنم؛ چون چیزی جز حواس‌پرتی و ذهن درگیر برای بچه‌های اهل علم نمی‌آورد

مخاطب دیگری به نام «صاحب‌نظر» نوشته: خودم مدت طولانی عضو کتابخانه ملی هستم. این اواخر آدم اصلا شرم می‌کرد بره کتابخانه، آخه محیط فرهنگی و از این کارا!؟

کاربری با نام «سجادی» نوشته: اصلا مگر می‌شود توی همچین فضایی کتاب خواند و فکر کرد؟

«محسن» هم می‌نویسد: سیگار؟! اونم تو کتابخانه ملی! عجب ابتذالی! از شعار حجاب اجباری نمی‌خوایم رسیدن به سیگار کشیدن در کتابخانه ملی؟

مخاطبی که نامش را ننوشته این‌طور نظر داده است: به جای چسبیدن به مطالعه و تحقیق و علم در کتابخانه ملی کشورشان هم دنبال قرتی‌بازی و هنجارشکنی هستند!

یکی از نظردهندگان به نام «علی» نوشته: این‌ها محقق نیستند، بلکه هنجارشکنانی هستند که مأموریت نشر برهنگی و برهم زدن نظم و قانون را دارند. باید برخورد شود.

کاربری که نامش را درج نکرده نوشته: تو اروپا هم هر کسی با هر سلیقه‌ای نمی‌تواند در انظار عمومی ظاهر شود. حتی سیگار کشیدن در استادیوم جرم است. این‌ها دیگر شورش را در آورده‌اند. بالاخره باید قانون مملکت را رعایت کنند.

فردی به نام «عبدالله» نوشته: چرا این‌ همه سال کسی حرفی نمی‌زد؟ اگر فردی در این مدت به کتابخانه ملی رفته باشد با یک دور سرسری خواهد فهمید که همان مکانی که برای پژوهشگران تدارک دیده شده تا کارهای پژوهشی و تحقیقی خود را با اسناد معتبر و درجه یک دنبال کنند، به محل اختلاط دخترها و پسرها و نمایش ناهنجاری‌های رفتاری و ارتباطی تبدیل شده است. هرچند این رفتارها در پاتوق محمد خاتمی بعید نبود.


متن تذکر رعایت حجاب که رسانه‌های اصلاح‌طلب و کانال‌های ضدانقلاب آن را شروع محدودیت برای بانوان بی‌حجاب قلمداد کرده‌اند

برنامه دارند

مخاطبی بدون درج نامش نوشته: این تحرکات سازماندهی شده است. معمولاً در فضای مجازی تحریک، اجیر و سازماندهی می‌شوند. بیشتر در شهرهای بزرگی مثل اصفهان و تهران می‌بینیم. آنجاها را به عنوان شهرهای مستعد نافرمانی‌های مدنی انتخاب کرده‌اند تا برای سایر شهرهای ایران که این داستان خیلی کمتر است، الگوسازی کنند. این شورش علیه کل قانون، ترویج آنارشیست و ضدیت با مدنیت هست نه یک ناهنجاری ساده. می‌بینیم که عکس‌هایش را هم مرتب پخش می‌کنند و توییت‌هایشان هم آماده هست!

یکی دیگر از خوانندگان فارس در پیامش آورده است: این وضعیت، بی‌حجابی نیست بی‌حیایی است. در غرب در مراکز رسمی بی‌حیایی ممنوع است، ولی در کشور ما بی‌حیایی به جایگاه استاد دانشگاه هم رسیده است؛ مردان بی‌حیا و زنان بی‌حیا.

کاربر دیگری از فارس، مثل بقیه معتقد است که این رفتارها برای عادی‌سازی است. او می‌نویسد: اگر جلوی این افراد کوتاه بیایید منتظر باشید با شلوارک خودنمایی‌هایشان را شروع کنند. عقده‌ای بودن در برخی حدی ندارد.

کارهایی که نکرده‌ایم

یکی از مخاطبان فارس با نام «حمید» نوشته: اینکه باید برخورد بشود شکی نیست، اما از کار فرهنگی نباید چشم‌پوشی بشود. کار فرهنگی می‌تواند ضرغام‌ها و مجید سوزوکی‌ها را بیاورد به سپاه اسلام. دو نکته خیلی مهم که مورد نظر رهبری هست نباید فراموش شود. اول این‌که اینها فرزندان خودمان هستند و دوم، دشمن اصلی نباید فراموش شود. دشمن اصلی ما آمریکا و اسرائیل و انگلیس هستند که با تحریک گسل‌های مذهبی، فرهنگی، قومیتی، اقتصادی و... باعث هنجارشکنی و ناآرامی می‌شوند. مسوولین با برخورد قاطع و تاثیرگذار باید هزینه دشمنی دشمنان را بالا ببرند.


اینجا سالن مطالعه کتابخانه ملی جمهوری اسلامی است!

این نظر، بازخوردهایی داشته و یک نفر درباره‌اش نوشته: با گفتن اینکه «باید کار فرهنگی صورت گیرد» دست روی دست نگذاریم. (کسی مخالف کار فرهنگی نیست و اتفاقاً اعتراض ما این است که چرا گاه و بیگاه این پاسخ تکراری برای فرار از اقدام در مورد حجاب مطرح می‌شود) حجاب از نظر دین و عقل و علم قابل توجیه است. با کار فرهنگی جامع هم عده‌ای حجاب را رعایت نخواهند کرد. در مورد اینها باید برنامه برخورد وجود داشته باشد.

یکی دیگر از کاربران در پاسخ به حمید نوشته: ۳۰ سال است فقط می‌گوییم کار فرهنگی. در عوض دشمن علاوه بر اقدامات فرهنگی اقدامات و هدف‌گذاری و بودجه کلان با قدرت رسانه را خیلی جدی و مستمر در برابر تنبلی و پرحرفی بدون اقدام ما به کار گرفته. حالا کار فرهنگی بدون اعمال قانون وجریمه و برخورد فایده‌ای هم دارد؟ در رانندگی کمربند را قانونی و الزامی کردند. نتیجه جریمه شد بستن کمربند به صورت عادت و روال برای همه بدون دردسر. پس کار فرهنگی جدی با اعمال قانون نتیجه می‌دهد. فرهنگ و اعمال قانون مثل دو بالند برای هم.

«فریدون» اما نظر دیگری دارد: اصرار صِرف بر کار فرهنگی یعنی «ولشان کنید هر طور که خواستند عمل کنند.» مسایل را در چهارچوب حقوق مطرح کنید. نمی‌شود حجاب را نخواهند، ولی مهریه و نفقه و اجرت المثل را بخواهند. نمی‌شود قانون حجاب ضمانت اجرایی نداشته باشد، ولی مهریه ضمانت اجرایی داشته باشد و قضات محترم فی‌الفور حکم جلب و مسدودسازی اموال را صادر کنند.

برای حمایت از پویش فارس من برای جلوگیری از رواج بی‌حجابی در کتابخانه ملی به اینجا مراجعه کنید و اگر می‌خواهید گزارش اصلی و نظرات بیش‌تر درباره ماجرای بی‌حجابی در کتابخانه ملی را اینجا بخوانید.

پایان پیام/

بیشتر بخوانید