جشنواره فجر | «عطرآلود»؛ برای زن، زندگی و خانواده

امید چیز عجیبی است. گاهی حتی در مقابل مرگ قد علم می‌کند. قدرتی که در امید هست، شاید فقط در عشق بتوان پیدا کرد؛ که آن هم شمّه‌ای دیگر از امید است و همگی بارقه‌هایی از ایمان. تمام این مفاهیم را در «عطرآلود» می‌توان یافت.

گروه زندگی: امید چیز عجیبی است. گاهی حتی در مقابل مرگ قد علم می‌کند. قدرتی که در امید هست، شاید فقط در عشق بتوان پیدا کرد؛ که آن هم شمّه‌ای دیگر از امید است و همگی بارقه‌هایی از ایمان. تمام این مفاهیم را در «عطرآلود» می‌توان یافت. «عطرآلود» فیلمی اجتماعی و در واقع یک ملودرام عاشقانه است که لحظات باورپذیری از چالش‌های درونی و بیرونی یک بیمار مبتلا به سرطان را به نمایش می‌گذارد. موقعیت بسیار تکان‌دهنده‌ای است، اگر حتی آن‌قدر فرصت نداشته باشی که بفهمی فرزند توراهی‌ات، دختر است یا پسر...

حواس‌‌مان به این نکات هست

همان طور که در گزارش‌های قبل گفتیم ما در گروه «زندگی» قرار نیست پا در کفش منتقدان سینما کنیم و نقد فنی انجام بدهیم. پس با کارگردانی و بازی و... کاری نداریم. می‌خواهیم از دریچهٔ زندگی و کلیدواژه‌هایی که در سبک زندگی و حال خوب، برایمان حیاتی است، فیلم‌ها را بررسی کنیم و نهایتاً ببینیم فیلم‌های امسال تا چه حد هم‌جهت با ارزش‌ها و سبک زندگی ایرانی اسلامی هستند.

فکر کردیم شاید همراهان عزیزمان در گروه زندگی دوست داشته باشند آثار سینمایی جشنوارهٔ فجر را از نگاه زندگی ببینند و بعضی از آنها را برای تماشا در اکران عمومی انتخاب کنند.

راستی؛ نگران لو رفتن قصه نباشید. ما تا همان حدی قصه را باز می‌کنیم که عوامل فیلم در مصاحبه‌ها و نشست خبری دربارهٔ قصه گفته‌اند.

سقط جنین، اولین و اشتباه‌ترین راه

«عطرآلود» ماجرای یک جوان عطرساز (علی) را روایت می‌کند که در آستانهٔ پدر شدن، به او می‌گویند مبتلا به سرطان است و ۵ ماه بیشتر فرصت ندارد. در فیلم، شاهد نگرانی این جوان برای آیندهٔ همسر و فرزند از راه نرسیده‌اش هستیم و تلاش برای تأمین آیندهٔ خانواده و هزینه‌های درمان خودش.

اولین نگرانی که جوان درصدد رفع آن برمی‌آید، بچهٔ توراهی‌اش است. یک زن جوان با بچه‌ای که قبل از پا گذاشتن به دنیا، قرار است یتیم شود. گویی اولین راهکاری که برای فرار از موقعیت‌های سخت به ذهن عده‌ای می‌رسد، سقط جنین است. در فیلم شاهد کشمکش درونی مرد با خودش و درگیری او با همسرش بر سر این موضوع هستیم.

ما با یک قصهٔ انسانی و قابل لمس مواجهیم که مخاطب را کاملاً با خودش همراه می‌کند. اما بسیاری از ما به اشتباه فکر می‌کنیم ضامن آیندهٔ بچه‌هایمان هستیم، در حالی که عمر دست خداست و خودش روزی بندگانش را ضمانت کرده. روزی هر بنده با وسایلی که خداوند تدارک می‌بیند به او خواهد رسید. پدر و مادر هم یکی از وسایل خدا هستند، نه تمام آنها.

همه چیز برای خانواده

در «عطرآلود» صحنه‌های زیادی را دربارهٔ اهمیت خانواده و حمایت خانواده شاهدیم. می‌بینیم که خانواده و پایبندی به آن با ایجاد حس امید می‌تواند حتی پنجه در پنجهٔ مرگ بیندازد. در یک کلام «عطرآلود» فیلمی در ستایش امید و خانواده است.

پدر علی ماشینش را به علی می‌دهد و در ازای آن پولی نمی‌گیرد. اما علی قدرشناس است و این لطف را بی‌پاسخ نمی‌گذارد. در روزگار کنونی که بسیاری از فرزندان تحت تربیت‌های غلط پرتوقع بارآمده‌اند، انتظارات بی‌جا از والدین دارند و لطف آنها را وظیفه تلقی می‌کنند، نمایش این نکات واجب است.

تمام ماجرا از دلسوزی علی برای همسر جوانش و نگرانی برای آیندهٔ او آب می‌خورد. علی مرد خانواده است. هوای همسر باردارش را دارد. با اینکه خودش مبتلا به سرطان است و جسماً کم‌توان، اجازه نمی‌دهد همسرش بار سنگین بردارد. این مصادیق برای مخاطبی که به مناسبات خانوادگی احترام می‌گذارد، خوشایند است.

زن، محور تدبیر در خانواده

نقش فعال و امیدوارانهٔ زن در خانواده در «عطرآلود» به روشنی به تصویر کشیده شده است. زنی که در سختی بیماری و مشکلات مالی با قدرت، امید و توکل کنار همسرش می‌ماند و با تدبیر و چاره‌جویی‌های زنانه سعی می‌کند محفل مقدس خانواده را گرم و منسجم نگه دارد.

حواسش به حلال و حرام مالی که مرد سر سفره می‌آورد هست و در بزنگاهی که مرد نیاز به تلنگر دارد، با یک جمله کار را می‌سازد: «مال حروم ترس رو نمی‌ریزه، بدتر می‌ترسونه.»

او قانع است. در خانه‌ای قدیمی که از پدرش به ارث رسیده زندگی‌اش را شروع می‌کند و در ادامه که مشکلات مالی و هزینه‌های درمان مرد به خانواده فشار می‌آورد، طلاهایش را برای فروش به مرد می‌دهد. تکه‌ای از آنها را هم برای هدیهٔ عروسی خواهر علی کنار می‌گذارد. این‌ها چاره‌جویی‌هایی است که بسیاری از ما در تنگناهای اقتصادی زندگی، دستاویزشان کرده‌ایم تا باری از دوش همسرمان برداشته باشیم و بازنمایی آن در فیلم به نوعی برایمان تجدید خاطرات است و البته حاوی درس برای زوج‌های کم‌سن و سال‌تر.

حس خوب قصه

علی جوانی است که به اصطلاح سر سفرهٔ پدر و مادر بزرگ شده. این را از رفتار صمیمی و در عین حال محترمانه با پدر و مادرش، مقید بودنش به کسب درآمد حلال، مدیریت رابطه‌اش با عاطفه و رسمیت دادن به آن در قالب ازدواج، پرداخت هزینهٔ عمل جراحی دیگری در عین نیاز مالی خودش، مراقبت از کودکی که مهمان خانه‌اش است، نماز خواندن، عرض نیاز به درگاه خدا و... می‌توان دریافت.

علی به کسی که او را در کار و تخصص تحقیر کرده، محترمانه و البته مقتدرانه پاسخ می‌دهد. این نشان از عزت نفس و اعتماد به نفسی است که جز در سایهٔ یک تربیت سالم شکل نمی‌گیرد.

نوع‌دوستی، حمایت از دوستان در مشکلات و سختی‌های زندگی و دعا برای دیگران از جلوه‌های ایمان و از مصادیق حس خوب در «عطرآلود» است.

صحنه‌های زیبای طبیعت شمال نیز حال خوبی در مخاطب ایجاد می‌کند. اما ایران سراسر زیبایی است و ای کاش فیلمسازان دوربین‌شان را به مناطق دیگر ایران نیز ببرند.

عشق و امید برای زندگی

مصطفی زمانی، بازیگر نقش علی در «عطرآلود» در نشست خبری فیلم جملهٔ جالبی گفت. او گفت «امکان ندارد با مفهوم مرگ روبه‌رو شوی و همان آدم یک ساعت قبل باشی. حتماً از درون دگرگون می‌شوی.» مرگ مفهومی است که مشکلات ریز و درشت در مقابل آن، خالی از اهمیت می‌شوند. در عوض به ما یادآوری می‌کند که باید قدر زندگی و بودن در کنار عزیزان‌مان را بدانیم؛ خاطرات زیبا در کنار هم بسازیم که فقط همین خاطرات از ما می‌مانند.

در «عطرآلود» مسأله، چالش تغییر گام به گام یک انسان در مقابل مفهوم عظیم مرگ است؛ بیم، غم و نهایتاً امید. پیام فیلم این است که عشق و امید، انسان را پابرجا نگه می‌دارد. همان طور که عشق و امید به دیدن فرزندِ از راه نرسیده، علی را سر پا نگه داشت. یا شاید زنده ماندن علی، روزی طفل بود که خدا وعده‌اش را داده و پیش از تولدش آن را فرستاد...

پایان پیام/

بیشتر بخوانید