فارس پلاس؛ روایت متهمان آشوب: برای بسیاری مخاطبین و افکار عمومی، این سؤال حائز اهمیت است که چرا بسیاری از جوانان و نوجوانان، بر خلاف واقعیت موجود در کشور؛ با تحریک رسانهها وارد آشوبهای اخیر شدند؟
در همین رابطه، یکی از منابع آگاه که به بخشی از پروندههای متهمان و فریبخوردگان آشوبهای اخیر دسترسی دارد، اطلاعاتی را از روایت این متهمان درباره علت حضور خود در کف خیابان را در اختیار خبر ساز قرار داده است.
آن چه در ادامه میآید، درباره جوان دهه هفتادی و اهل یکی از شهرهای استانهای مرزی کشور است و قربانی گروهک تروریستی دموکرات شده است و توسط یکی از اعضای این گروهک به نام عبداله با این حزب آشنا شده است.
وی بعد از مدتی که به همراه یکی از دوستانش دستورات گروهک را اجرا میکند از طرف آنها یک اسلحه کلت کمری جهت حضور در اغتشاشات اخیر و شلیک به ماموران نیروی انتظامی دریافت میکند. گپ و گفتی کوتاه با این جوان انجام دادیم که خواندن آن ماهیت جنایت کارانه گروهک های تروریستی غرب کشور را بیش از پیش نشان می دهد.
وی در معرفی خودش میگوید: "من ا.ن متولد ۱۳۷۲ و اهل پیرانشهر هستم؛ شغلم نقاشی اتومبیل است. بنده حدود یکی دو سال قبل از طریق یک نفر به نام عبداله محمدپور با گروهک دموکرات آشنا شدم که الان خودش هم داخل گروهک است.
من یک دوستی دارم به نام بهزاد، عبداله هم این موضوع را میدانست و قرار شد با بهزاد یک سری کارهایی را برایش انجام بدهیم.
مثلا برای عبداله شعارنویسی کنیم و تبلیغات انجام بدهیم. عبداله میدانست که با یک گروه دو نفری میشود همچین کارهایی انجام داد و از ما خواست علیه کشور تبلیغات کنیم، فیلم بگیریم، شعار بدهیم و شعار نویسی علیه انقلاب انجام بدهیم. بعد از اینکه ثابت شد ما توانایی انجام این کارها را داریم برای ما یک اسلحه کلت کمری فرستاد تا چند کار دیگر انجام بدهیم. مثلا از اسلحه کلتی که داریم فیلم بگیریم و داخل اینستاگرام و شبکههای اجتماعی بگذاریم."
وی درباره ارتباط میان تبلیغ سلاح در شبکههای اجتماعی و ارتباطش با آشوبهای اخیر میگوید: اول کار بعد از فوت مهسا امینی، عبداله به ما دستور داد که با بهزاد وارد تجمعات بشویم و جمعیت را تحریک کنیم که به ما اضافه شوند تا تعداد نفرات بیشتر نشان داده شود و بعد از فیلم برداری از آنها فیلم را برایش ارسال کنیم. او اخبار لحظه به لحظه از اغتشاشات از ما می خواست؛ تا اینکه دستور داد با سلاحی که برای ما فرستاده بود وارد جمعیت بشویم و افراد حاضر را تحریک به آشوب کنیم تا علیه نظام شعار بدهند و یا سنگ پرتاب کنند تا بعد از شلوغی ما بتوانیم با اسلحهای که همراه داشتیم به سمت نیروی انتظامی شلیک کنیم.
دستورشلیک به مأموران انتظامی از طرف دموکرات و عبداله آمده بود و ما هم باید انجام می دادیم، من واقعا اشتباه کردم، در واقع اگر عشق اسلحه دست گرفتن نبودم شاید هرگز به سمت حزب تروریستی دموکرات نمی رفتم. واقعا الان پشیمانم که همچین اتفاقی افتاده، فقط می دانم اتفاقاتی که برای من افتاده، برای حزب دموکرات به هیچ وجه مهم نیست و برایشان اهمیتی ندارد که چه اتفاقی برای من میافتد.
پایان پیام/./ ت 78