خط ویژه| «درسنامه براندازی» توسط استاد مورد علاقه «جریان فتنه»/ بازی اصلاحات در پازل آمریکا با دروغ «هم‌صدایی منتقدان برجام با اسرائیل»

روزنامه اعتماد یادداشتی را منتشر کرده که بیشتر شبیه «درسنامه براندازی» است .

گروه ویژه فارس: خط ویژه، رصدی است روزانه از لابه‌لای روزنامه‌های داخلی و عملیات رسانه‌ای پایگاه‌های خبری رسانه‌های ضدانقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانه‌های داخلی و ضدانقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.

*******

ارائه «درسنامه براندازی» توسط استاد مورد علاقه «جریان فتنه»

«محسن رنانی» از فعالین سیاسی مورد علاقه جریان فتنه است. به همین خاطر است که وبسایت سحام نیوز (رسانه منتسب به اعضای فراری جریان فتنه) بارها اظهارات وی را بازنشر داده و از آن تجلیل کرده است.

رنانی پیش از این در اظهارنظری مدعی شده بود «نظامِ ما بیش از آنکه جمهوری اسلامی باشد، جمهوری خطای ترکیب است». وی در اظهارنظری دیگر ادعا کرده بود «نظام چنان در محاصره رانت خواران است که دیگر توان تغییر ندارد».

رنانی همچنین پیش از این مدعی شده بود «اگر برای ابد فعالیت اتمی را متوقف کنیم، به نفع ماست. ۱۰ سال دیگر انرژی اتمی از رده خارج است».

حالا این فعال سیاسی در جدیدترین اظهارنظر، حاکمیت در ایران را به فقدان عقلانیت متهم کرده و به مردم توصیه کرده که با مدل «مقاومت بدون خشونت» در مقابل حاکمیت، آب شدن اقتدار حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را رقم بزنند.

در همین رابطه روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «کتاب صفر توسعه» به قلم «محسن رنانی» نوشت: «حکومت از نظر امنیت ملی و فضای بین‌المللی اکنون سطح نسبی‌ای از اقتدار را تجربه می‌کند؛ اما در مقابل، از نظر اقتدار داخلی در برابر جامعه مدنی در پایین‌ترین نقطه در تاریخ بعد از مشروطیت است و این یک فرصت استثنایی تاریخی است که همه باید مراقب باشیم که خرابش نکنیم. هیچ‌گاه در تاریخ پس از مشروطیت این وضعیت (فرصت) را نداشته‌ایم. در یکصد سال گذشته، یا اقتدار در هر دو حوزه خارجی و داخلی کلاً پایین بوده است (دو دهه پس از مشروطیت و دهه ۲۰ شمسی) یا اقتدار در هر دو حوزه کلاً بالا بوده است (نیمه‌های دوم پهلوی‌ها و نیمه اول جمهوری اسلامی). الان نخستین‌بار است که اقتدار بیرونی حکومت نسبتاً بالا و اقتدار داخلی آن به اندازه کافی پایین است.»

در ادامه این مطلب آمده است: «به عنوان تازه‌ترین نمونه، به نظرم تحولات مذاکرات برجام از یک سو و تجربه اخیری که در حوزه برخورد با خوش‌حجابی رخ داده است، از سوی دیگر، موید خوبی بر این دیدگاه «دوگانگی اقتدار» است. از یک سو حکومت ایران با اعتماد به نفس خوبی، بدون عجله، مذاکرات برجام را پیش می‌برد؛ اما از سوی دیگر در برخورد با تحولات داخلی، اعتماد به نفس حکومت بسیار پایین آمده است. به برخوردهای حکومت با تحولات یا اعتراضات داخلی نگاه کنید؛ بسیار شتابزده، نگران و فاقد عقلانیت کافی است. این‌ها روندهای امیدبخشی است که هوشیاری می‌طلبد.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در یک توافق بین‌الاذهانی، اکثریت ایرانیان داخل کشور، پیرو سیاست «مقاومت بدون خشونت» گاندی شده‌اند. این سیاست، در بلندمدت، هر اقتداری را آب می‌کند.»

یادداشتی که روزنامه اعتماد از این فرد منتشر کرده است، بیشتر شبیه «درسنامه براندازی» است.

بازی اصلاح‌طلبان در پازل آمریکا با دروغ «هم‌صدایی منتقدان برجام با اسرائیل»

در حال حاضر برخی رسانه‌های اصلاح طلب در داخل، در مسئله برجام ۲ خط خبری را به صورت ویژه دنبال می‌کنند. یکی اینکه ایران نیازمند توافق است و آمریکا و اروپا نیاز خاصی به احیای برجام ندارند. دیگر اینکه اسرائیل مخالف جدی برجام است و از این نظر با منتقدان برجام در داخل ایران دارای اشتراک نظر است.

در همین رابطه روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «برجام و آنچه باید!» به قلم «فیاض زاهد» نوشته است: «می‌دانیم که این توافق به همان اندازه کیهان‌نشینان و پایداری‌چی‌ها را می‌رنجاند که صهیونیست‌ها و تندروهای بی‌پرنسیپ غربی و فرقه و دارودسته رجوی خائن را. با این همه گویا باد به پرچم عقلا می‌وزد. باید خوشحال بود که خرد پنهان نهادهای حاکمیت، نه فریب بازی روسیه را خوردند و نه از سر لجاجت به برجام پشت کردند. اطلاعات من می‌گوید که مقامات عالیرتبه نظام افسار تندروی برخی کاسب و تعدادی نامربوط را کنترل کردند تا نشان دهند... هرجا پای استواری ایران و ثبات امنیتی در میان است نمی‌توان با فیگور سوپر انقلابی، عمل ضدانقلابی انجام داد.»

همچنین روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «تصمیم سخت» نوشت: «یک منبع نزدیک به دولت بایدن مدعی است که پاسخ آمریکا به متن پیشنهادی، کمتر از انتظارات ایران بوده است. از همین رو باید منتظر ماند و دید آیا ایران به همین میزان بسنده خواهد کرد یا تصمیم خواهد گرفت امتیازهای بیشتری بگیرد.»

در ادامه این مطلب آمده است: «لارنس نورمن در وال استریت ژورنال به نقل از منابع نزدیک به رایزنی‌ها مدعی شد که در پاسخ واشنگتن تا حد زیادی خواسته‌های ایران رد شده است و تهران اکنون باید تصمیم بگیرد که توافق بدون تغییر را می‌پذیرد یا نه. برخی ناظران گفته‌اند که مخالفت‌های تهران می‌تواند موجب طولانی‌تر شدن فرایند مذاکرات شود؛ آن هم در شرایطی که تمایل برای گفت و گو در پایتخت‌های غربی کاهش یافته و دولت بایدن می‌تواند تصمیم بگیرد که دیپلماسی را تا پس از انتخابات میان دوره‌ای متوقف کند.»

نکته قابل توجه اینجاست که انکار نیاز مبرم آمریکا و اروپا به برجام، در رسانه‌های معاند نیز به صورت ویژه دنبال می‌شود. اکنون آمریکا و بیشتر از آن اروپا، شدیداً به احیای برجام با هدف افزایش فروش نفت ایران و عبور از زمستان سخت و سیاهِ پیش رو، نیازمند هستند. با اینحال طرف غربی طوری وانمود می‌کند که اصلاً نیازی به برجام ندارد و این ترفند و فریبکاری توسط برخی رسانه‌های اصلاح طلب در داخل ضریب داده می‌شود.

نکته مهم دیگر این است که هیچ نسبتی میان منتقدان برجام در داخل با اسرائیل وجود ندارد. کارشناسان معتقدند که ژست اسرائیل مبنی بر مخالفت با برجام در راستای پروژه «پلیس خوب- پلیس بد» و با هدف امتیازگیری حداکثری از ایران انجام می‌شود. مقامات آمریکایی بارها اعلام کرده‌اند که در مسائل مرتبط با ایران و از جمله برجام کاملاً با اسرائیل هماهنگ هستند.

چرا برخی در داخل ضمن انکار نیاز آمریکا و اروپا به احیای برجام، به پروژه «پلیس بد-پلیس خوب» نیز ضریب داده و با بزک اسرائیل اصرار دارند که طرف مقابل را در امتیازگیری از ایران تجهیز کرده و مسیر ایران را در امتیازگیری مسدود کنند؟!

«قاتل خوب- قاتل بد» و هجمه به نهاد خانواده‌های ایرانی

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «گزارشی برای مردان؛ نگاه به فاجعه‌ای تلخ که آن را قتل‌های ناموسی می‌خوانند» نوشت: «حتماً شنیده‌اید افرادی که قصاص می‌کنند و جانی را در مقابل جان عزیزشان می‌گیرند، پس از انجام قصاص هم آرام نمی‌شوند و درد و تلخی آن لحظات قصاص همواره با آنها خواهد بود. حالا چطور می‌شود که شما سری را ببری که همیشه بوسیده‌ای! سری را با تبر قطع کنی که در آغوش کشیده‌ای! یا با چاقو بدنی را تکه‌تکه و شرحه‌شرحه کنی یا اصلاً روسری لطیفش را دور گردنش بگیری و خفه‌اش کنی و بعد آرام بگیری؟ باقی عمر وقتی چشم بر هم می‌گذاری، چطور می‌خوابی؟ چه بسیار پدرانی که پس از کشتن دخترشان توان زندگی نداشتند و خودکشی کردند و چه بسیار قاتلان ناموسی که آزاد بودند؛ اما وجدان‌شان رهای‌شان نکرد.»!»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «سعید مدنی، فعال اجتماعی که امروز در زندان است،...می‌گوید: مگر غیر از این است که قاتل یا قاتلان در مدارس بعد از انقلاب تحصیل کرده‌اند، پس چرا درباره این مسائل هیچ آموزشی ندیده‌اند. امروز، یعنی حدود 40 سال پس از انقلاب، اکثر قاتل‌های ناموسی درس‌خوانده و آموزش‌دیده بعد از انقلاب هستند؛ آن‌ها هنوز فرهنگ مردسالارانه دارند و هنوز زن‌ستیزی را زشت نمی‌دانند و نمی‌توانند به حقوق مدنی افراد احترام بگذارند.»

درباره این گزارش، گفتنی‌هایی است که در ادامه به اختصار به آن می‌پردازیم:

1: متاسفانه نگاه جریان اصلاح طلب و رسانه‌های منتسب به این طیف به مسائل مختلف، نگاهی کاملاً قبیله‌ای و باندی و سیاست زده است. در سالهای گذشته وقتی «محمدعلی نجفی» در اقدامی جنایتکارانه، همسر دومش را که زنی جوان بود به قتل رساند، فعالین و رسانه‌های اصلاح طلب تمام قد از «قاتلِ یک زن» حمایت کردند. اصلاح‌طلبان تاکید داشتند که قاتل انسانی باشخصیت و جنتلمن و خوشنام است و در مقابل مقتول را آماج توهین و تهمت قرار دادند.

2: آن زمان هیچ طرح گرافیکی در حمایت از حقوق زنان و هیچ سرمقاله‌ای در نقد خشونت خانگی در صفحه اول روزنامه‌های اصلاح طلب نقش نبست. در عوض دهها مقاله و گزارش در تجلیل از «قاتلِ یک زن» در روزنامه‌های اصلاح طلب کار شد و قاتل در حد یک «قهرمانِ مظلوم» بالا رفت.

3: نگاه قبیله‌ای و سیاست زده و ابزاری اصلاح‌طلبان به موضوع زنان در پرونده نجفی، بیش از پیش ثابت کرد که این طیف به هیچ عنوان از کمترین صلاحیت و شایسستگی برای اظهارنظر درباره موضوع «حمایت از حقوق زنان» برخوردار نیست.

4: رسانه‌های اصلاح طلب در یک هم‌صدایی آشکار با رسانه‌های معاند، قتل برخی زنان توسط نزدیکان آنان را ناشی از اعتقادات دینی و مذهبی قاتل جا می‌زنند. این در حالی است که یکی از مهمترین نهیب‌های قرآن به عصر جاهلیت، مسئله قتل دختران و زنان است. بر همین اساس این قبیل اقدامات جنایتکارانه کاملاً در تعارض با اعتقادات دینی و مذهبی مسلمانان است.

5: برخی از رسانه‌های اصلاح طلب با این قبیل گزارش‌ها دقیقاً در پازل دشمن بازی کرده و علاوه بر سیاه نمایی، ضمن هدف قراردادن نهاد خانواده در ایران، جایگاه پدر را نشانه گرفته و آن را تقلیل داده و از آن اعتبارزدایی می‌کنند.

سانسور رزمایش پهپادی ارتش؛ پای نگرانی مشترک در میان است؟

در روزهای گذشته رزمایش مشترک پهپادی ۱۴۰۱ ارتش برگزار شد. این رزمایش با مشارکت نیروهای چهارگانه ارتش جمهوری اسلامی ایران، قرارگاه مشترک پدافند هوایی خاتم الانبیا (ص) و نظارت قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) برگزار شد.

بکارگیری انواع پهپادهای بومی شناسایی، رزمی، انهدامی و...از نیروهای چهارگانه و اجرای انواع عملیات‌های پهپادی از جمله ویژگی‌های بارز این رزمایش بود که با دقت زیاد از سوی نیروهای شرکت کننده اجرا شد.

این رزمایش در رسانه‌های خارجی نیز بازتاب داشت. نکته قابل توجه اینجاست که تقریباً تمامی روزنامه‌های جریان اصلاح طلب در شماره امروز، این رویداد بسیار مهم را سانسور کردند.

این در حالی است که رژیم صهیونیستی و آمریکا صراحتاً از قدرت پهپادی ایران ابراز نگرانی کرده‌اند. آیا پای نگرانی مشترک در میان است؟

انتهای پیام/.

بیشتر بخوانید