گروه ویژه فارس: خط ویژه، رصدی است روزانه از لابهلای روزنامههای داخلی و عملیات رسانهای پایگاههای خبری رسانههای ضدانقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضدانقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
*******
همصدایی ابتکار با اینترنشنال سعودی درباره حسینیان و یزیدیان
روزنامه ابتکار (به مدیرمسئولی «محمدعلی وکیلی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم) در یادداشتی با عنوان «یاران حسین در داخل، یاران حسین در خارج» نوشت: «مخالفان و منتقدان حکومت...تفسیر خود را از صحنه دارند. به زعم اینان، در عرصه داخلی صف حسینیان در حکومت تعریف نمیشود. به گمان اینان، آن کس که اعتراف میستاند، ظالمانه زندانی میکند، زورمندانه و غیرقانونی بازداشت و شکنجه میکند، به سر مردم و گاهی هم به پای آنان شلیک میکند، آزادیها را سلب میکند، هیئت و جلسه و حزبی که نمیپسندد را تعطیل میکند، بخشی از ملت را از حق انتخاب محروم میکند به زعم اینان در جبهه یزیدیان قرار دارد و آنکس که با این اقدامات مخالف است و با دستان خالی با آن میستیزد بهحکم تاریخ در صف حسینیان است.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت: «ما اکنون دو صحنه داریم که صف یزیدیان و حسینیانِ آن با هم مطابقت ندارند! جبهه نزدیک به حکومت در خارج در صف حسینیان و مظلومان است اما در داخل جانب مظلومان را نمیگیرد؛ و منتقدان حکومت که در داخل خود را در جانب مظلومان میپندارند و در خارج به جبهه مظلومان طعنه میزند. بزرگان جبهه مقاومت در خارج، به هر کس که جبهه آنان را تضعیف کند مظنون هستند. حتی اگر کسی در داخل حرف راستی بزند که غیرمستقیم جبهه مقاومت در خارج را تضعیف کند، بههیچوجه برتابیده نمیشود. معتقدم میرحسین قربانی همین امر شد. او حرف مسموع و مشروعی در داخل میزد که معادلات خارجی را علیه جبهه مقاومت در منطقه تغییر داد لذا گرفتار قهر شد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «انقلاب ۵۷ البته هم مدعی دادِ مظلومان داخلی بود و هم مظلومان خارجی؛ اما به گمانم از زمانی به بعد، شاید از سیزده آبان پنجاهوهشت و بعدازآن جنگ هشتساله، آرمان داخلی قربانی آرمان خارجی شد و صف مظلومان داخل و خارج از هم جدا شد؛ از آن زمان دیگر ایدهای که بتواند این دو صف را جمع کند متولد نشد!».
توصیف این روزنامه اصلاحطلب درباره حسینیان و یزیدیان دقیقاً مشابه خط تبلیغاتی رسانههای سعودی-انگلیسی است.
نویسنده یادداشت مذکور از موسوی نیز تمجید کرده است. این در حالی است که وی در عاشورای 88 و پسازآنکه فتنه گران پرچم عزای امام حسین (ع) را آتش زده و هلهله و پایکوبی کردند و عزاداران را سنگباران کرده و با رفتاری وحشیانه، لباس از تن مخالفان خود درآوردند، این جماعت را «مردمان خداجو» نامید.
این روزها و همزمان با عاشورای حسینی تصاویر جنایات اخیر صهیونیستها و کودک کشی این رژیم غاصب در رسانهها منتشرشده است. توصیفی از این گویاتر درباره «شمر زمانه» و «یزید زمانه» وجود ندارد. نکته قابلتأمل اینجاست که سران این رژیم وحشی در سال 88 از فتنه گران با عنوان «سرمایههای اسرائیل» در ایران نام بردند.
بلندگوهای برجامی کاخ سفید در واشنگتن و تهران
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «ترس اصولگرایان رادیکال از توافق» نوشت: «این روزها و همزمان با افزایش دیدارها در وین، در زیر پوست تحولات سیاست داخلی کشورمان، کشاکشی آشکار میان اصولگرایان با رمز عملیات «نفی برجام» شکل گرفته تا برجام بر سر یک دوراهی تاریخی «نفی» یا «احیا» قرار گیرد. دو راهی عجیب در ساختاری ظاهراً یکدست که بر ابتدای یکی از دو مسیر، محافظهکاران سنتی و نئواصولگرایان قرار دارند که معتقدند، مشکلات اقتصادی و تورم افسارگسیخته به اندازهای گلوی مردم را میفشارد که تداوم آن ممکن است، مشکلات لاینحلی برای کشور ایجاد کند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «در یک سوی دیگر آن نیز اعضای جبهه پایداری و طیفهای رادیکال راست نشستهاند که معتقدند احیای برجام برای اصولگرایان، هیچ ارزش افزوده سیاسی نخواهد داشت. جماعتی که این سند بینالمللی را به میدان مینی تشبیه میکنند که توسط دولت میانهروی روحانی به یادگار گذاشته شده تا ابتکار عمل را از اصولگرایان گرفته و سرنوشت محتومی را پیش روی آنان قرار میدهد.»
همزمان با تحلیل این روزنامه اصلاحطلب، وبسایت صدای آمریکا- ارگان رسانهای کاخ سفید- و از حامیان اصلی تحریم و جنایت علیه مردم ایران در تحلیلی با عنوان «زیان ایران از احیانشدن برجام» نوشت: «رهبران ایران باید به سرعت تصمیم بگیرند که آیا توافق اتمی را احیا میکنند یا میخواهند خود را با خطرات ناشی از شکست آن، روبرو سازند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «برای احیای برجام، چند هفته بیشتر فرصت نمانده است. در این فرصت کوتاه، ایران هنوز هم میتواند از موضع قدرت، مذاکرات اتمی را نهایی کند؛ اما با توجه به خطرات نظامی و اقتصادی شکست مذاکرات اتمی، در آینده نخواهد توانست چنین کند.»
واقعیت این است که آمریکا به احیای برجام به شدت نیازمند است؛ اما در این میان صرفاً به منافع خود توجه کرده و به هیچ عنوان در پی احقاق حقوق ایران در حوزههای مختلف و از جمله رفع تحریمها نیست.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا وعده داده که قیمت بنزین را در این کشور کنترل کند. این مسئله یکی از اصلیترین دغدغههای دولت آمریکاست. بایدن همچنین وعده داده که با هدف مقابله با تغییرات آب و هوایی توسعه صنعت نفت که اصلیترین منبع تولید سوختهای فسیلی در آمریکا به شمار میرود را محدود خواهد کرد. برای رسیدن به هدف اول دولت آمریکا باید جلوی افزایش قمیت نفت در بازار جهانی را بگیرد و برای رسیدن به هدف دوم نیز افزایش قیمت نفت چالشی جدی خواهد بود. بنا بر این برای تحقق هر دو هدف دولت آمریکا باید قیمت نفت را پایین بیاورد.
کارشناسان معتقدند که گزینههای آمریکا برای جلوگیری از بالا رفتن قیمت نفت، یکی پس از دیگری از روی میز کنار رفته و بهترین گزینه در این میان، احیای برجام و حضور پررنگتر ایران در بازار نفت است. در ظاهر این مسئله به نفع ایران است اما در حقیقت هدف اصلی آمریکا از این گزینه، کاهش قیمت جهانی نفت، از کارافتادن رویکرد خنثی سازی تحریم در ایران و ممانعت از دستیابی ایران به درآمد حاصل از فروش نفت است.
آمریکا حاضر نیست که شروط اساسی ایران ذیل برجام از جمله لغو دائمی تمامی تحریمها، ارائه تضمین معتبر و اعمال راستی آزمایی از سوی ایران را بپذیرد. با اینحال برخی رسانهها در داخل همصدا با بلندگوی کاخ سفید در آمریکا، فرمول ضدایرانی برجام را تبلیغ میکنند.
خانم جلودارزاده؛ چرا اظهارات حامیان منافقین را تکرار میکنید؟!
«سهیلا جلودارزاده» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در مصاحبه با وبسایت خبرآنلاین گفت: «انسان موجودی راست قامت است و مغز، فکر و اندیشهاش در بالاترین قسمت وجود او قرار دارد. در مسئله عمل و رفتار نیز همین جایگاه را دارد، یعنی وقتی که میخواهد تصمیم بگیرد فکر میکند و انتخاب میکند و این تصمیم را به یک رفتار تبدیل میکند. حالا چطور شده که ما فکر میکنیم انسان را با زور میشود به یک رفتاری وادار کرد. البته یک چیزی در عوام هست که می گویند با زور نمیشود کاری را انجام داد مگر اینکه سمبه خیلی پر زور باشد.»
وی در ادامه گفت: «حالا اگر خدای ناکرده، مثل طالبان و بعضی از این فرقهها جوری باشد که بخواهبم خیلی پر زور یک کاری را بکنیم، شدنی است ولی اینکه دیگر اسلام نیست. اینکه دینداری نیست، «لا اکراه فی الدین»، اساس کار خداوند است. خداوند میفرمایید بگذارید انتخاب کنند معلوم شود که چه کسی چکاره است؛ یعنی بارها و بارها خداوند انسان را آزاد میگذارد بعد امتحان میکند که این خالص جلو برود. اصلاً شیطان خلق شده تا بندگان خالص و مخلص از بندگان فریبکار جدا شوند، حالا ما هی بخواهیم با زور حجاب را در جامعه به وجود بیاوریم، قطعاً انجام نمیشود و به نتیجه نمیرسیم کما اینکه چهل سال گذشته هم به نتیجه نرسیدیم.»
برچسبزنی به حامیان حجاب در ایران و ادعای همصدایی آنان با طالبان، رویکردی است که هم از سوی رسانههای معاند دنبال میشود و هم برخی رسانهها و فعالین منتسب به جریان اصلاحطلب در داخل، آن را دنبال میکنند.
سؤال اینجاست که چرا امثال سروش محلاتی و جلودارزاده، دقیقاً همراستا با رویکرد رسانههای معاند از جمله اینترنشنال سعودی- حامی گروهک تروریستی منافقین- درباره مسائل مختلف و از جمله حجاب اظهارنظر میکنند؟!
هجمه به زاکانی و فراموشی اشتباه فاحش شورای شهر پنجم
روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «شورای ششم، چهارمین شورای یکدستی است که تهران، تجربه کرده؛ اما در هیچ دورهای، نمایندگان مردم به این غلظت از شهردار منتخب خود دفاع نمیکردند و منتقدان را مورد هجوم قرار نمیدادند. تفاوت دیدگاهها در درون، یک جریان عادی است؛ اما حمله به دیدگاههای منتقد از سوی خود اعضای شورای شهر، موضوعی است که بیسابقه نه اما کمسابقه بوده است و در این دوره از شورای شهر، بیش از دورههای گذشته به چشم میآید.»
هجمه به شهرداری و شورای شهر تهران به دستورکار روزانه رسانههای جریان اصلاحطلب تبدیل شده است؛ اما نکته قابل توجه اینجاست که در بزنگاههایی از جمله وقوع سیل در امامزاده داوود و جشن عید غدیر در تهران و موارد متعدد دیگر، نوع تحلیل و واکنش برخی رسانههای اصلاحطلب دقیقاً مشابه و همراستا با رسانههای معاند است.
در جدیدترین نمونه، این روزنامه اصلاحطلب گلایه کرده که چرا شورای شهر ششم به صورت یکپارچه از شهردار تهران حمایت میکند. سؤال اینجاست که به چه دلیل این حمایت ناپسند است؟! و چرا چنین حمایتی نباید وجود داشته باشد؟!
گویا این روزنامه اصلاحطلب ماجرای نجفی و حمایت چشم بسته شورای شهر پنجم از وی را فراموش کرده است. شورای شهر پنجم که بدون نظارت استصوابی روی کار آمد، پسازآنکه نام زنان اصلاحطلب- را به صورت دکوری و نمایشی- در فهرست کاندیداهای شهرداری تهران درج کرد، در نهایت بدون توجه به جوانگرایی و شایسته سالاری، با ۲۱ رأی و بدون حتی یک رأی منفی، «محمد علی نجفی» را به عنوان شهردار تهران انتخاب کرد.
در همان مقطع نهادهای امنیتی - و از جمله وزارت اطلاعات دولت روحانی- با توجه به حواشی خانوادگی و شخصیِ نجفی، به درستی و دلسوزانه نسبت به این انتخاب اشتباه تذکر داده و تاکید کردند که این انتخاب به صلاح نیست. ولی شورای شهر به تذکر دقیق نهادهای امنیتی بی توجهی کرد.
«عباس عبدی» از فعالان اصلاحطلب (تیر ۹۸) در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «انتخاب آقای نجفی بهعنوان شهردار تهران ناشی از یک نوع کجفهمی یا بدفهمی در تطبیق عمل سیاسی و راهبرد سیاسی بود… در این انتخابات گفتند چون ما رأی گرفتهایم، هر کسی را میخواهیم باید بیاوریم، حتی چشم باز نکردند تا نقاط ضعف و کاستیهای آن را ارزیابی کنند و چشمبسته ۲۱ رأی دادند و حاضر نشدند مسائلِ موجود را بررسی کنند تا مبادا متهم به ضعف و ناکارکردی شوند.»
انتهای پیام/./ ت 3