به گزارش گروه دیگر رسانههای خبر ساز، علیرضا ذاکری از چهرههایی است که در هنرهای تجسمیانقلاب، در بخشهای مختلف کار کرده و آثاری ماندگار آفریدهاست.
روزنامه جام جم درباره ویژگیهای مهم آثار مرحوم صادقی با این هنرمند، گفتوگو کرده است و او با مروری بر حوزههای مختلف کاری زندهیاد استاد صادقی، درباره اهمیت این هنرمند در تاریخ شکلگیری و انسجام هنر انقلاب صحبت کردهاست. به اعتقاد ذاکری، او هنرمندی بود که آثارش همیشه رنگ و بوی نقاشانه داشت و به مفهوم در کارهایش توجه داشته است.
مرحوم صادقی در یک دوره خاص در اوایل انقلاب کاریکاتور میکشید، به عنوان کسی که سابقه زیادی در این حوزه دارید، به نظر شما این دوره از فعالیت هنری ایشان، بر روند کار کاریکاتوریستهای ایرانی تأثیر داشت؟
بله ایشان در دورهای کاریکاتور کار میکرد. البته آثار ایشان بیشتر طرحهای مفهومی بود و به لحاظ تکنیکهای هاشورزنی و معنایی که در اثر وجود داشت، در زیرمجموعه هنر کاریکاتور قرار میگرفت. البته ایشان بعد از مدتی این شکل از فعالیت هنری را رها کردند و به حوزه نقاشی برگشتند اما آثارشان در زمان خودش، تأثیرگذار بود. این آثار در زمانی که گنجینه تصویری انقلاب درحال شکلگیری بود، به ایجاد سلیقه هنری هنرمندان انقلاب کمک میکرد. خود من از اوایل دهه ۶۰ که کار حرفهای نقاشی را شروع کردم، کارها و آثار ایشان را دنبال میکردم. آن سالها به محض اینکه پوسترهای دفاعمقدس در حوزه هنری منتشر میشد؛ در سراسر کشور پخش میشد و من هم که در آن سالها مشغول انجام کارهای هنری و نقاشی بودم، تا سالها فقط اسم ایشان را شنیدهبودم اما آثارشان برای من و بسیاری از هنرمندان دیگر کشور آشنا بود. بعد از جنگ هم که حوزه هنری دو کتاب مروری بر آثار منتخب نقاشی و گرافیک دفاعمقدس را منتشر کرد و آثار ایشان و بسیاری دیگر از هنرمندان هنرهای تجسمی در دوره دفاعمقدس در دسترس همه هنرمندان قرار گرفت، تأثیرگذاری کارهای ایشان و همنسلانشان بر نسلهای بعد هنرهای تجسمی، تثبیت شد.همان طور که گفتم فعالیت حرفهای من ابتدا در حوزه نقاشی متمرکز بود اما بعدا فعالیتم را به سمت طراحی و کاریکاتور و طراحی گرافیک برای نشریات بردم. در آن سالها به همراهی آقای محمدحسین جعفریان شاعر و مستندساز، صفحه ادبیات پایداری را به نام عشقستان در روزنامه قدس منتشر میکردیم و برای کتابهای ادبی، مجلات و روزنامهها هم طرح روی جلد میزدم. همزمان و در آن دوره آقای صادقی با صفحه «بشنو از نی» روزنامه اطلاعات که در حوزه شعر و به مدیریت آقای علیرضا قزوه منتشر میشد، همکاری میکرد و کارهای ایشان در این صفحه و در نشریات دیگر انتشار مییافت. در حقیقت هر دوی ما در نشریات کشور فعال بودیم و یکبار آقای صادقی به شوخی به آقای جعفریان گفتهبود: این ذاکری کیست که هرجا ما میرویم؛ او هم هست.
ویژگی آثار آقای صادقی، در میان هم نسلان ایشان و بنیانگذاران بخش هنرهای تجسمیحوزه هنری چه بود؟
آقای صادقی یک ویژگی برجسته داشت؛ اینکه به معنا خیلی توجه میکرد. برجستگی کارهای او در میان دیگران این بود که بیش از بقیه به دنبال معنای روایتهای مذهبی و انقلابی بود. مثلا در کارهای آقای کاظم چلیپا شما غلبه نگاه نقاشانه را بیشتر میبینید یا در آثار آقای گودرزی حس حماسه و سلحشوری بیشتر نمود دارد.
معمولا کسانی که توجه زیادی به معنا میکنند، از نظر فرم دچار ضعف هستند، اما آثار آقای صادقی از نظر فرم هم قدرتمند و سرپا بود، او چطور توانستهبود این تعادل را در کارش به وجود آورد ؟
معمولا کسانی که کار مفهومی میکنند، در تکنیک، رنگآمیزی و کار با گواش و رنگهای اکریلیک بر صفحه و... بیشتر به سمت تصویرسازی میروند و کارشان به گرافیک نزدیک میشود ولی آقای صادقی تا لحظه آخر حس نقاشی را در کارهایش نگه داشت. میدانیم که رنگ دارایی نقاش است و او به واسطه تنالیته رنگی که در کارش بود، این حس نقاشی را در آثارش زنده نگه داشتهبود.او همچنین مینیاتور را وارد کارهایش کرد و وقتی این دسته از آثار او را میبینیم، انگار استاد فرشچیان است که دارد نقاشی مدرن کار میکند. آقای صادقی البته آثار با موضوع طبیعت و نیز آثار آبستره هم دارد ولی از یک مرحله کارش با تابلوهای بزرگ گره خورد. در این تابلوها مفهوم انسان متعالی و رو به بالا در قالب انسانهایی ایستاده و تمام قد با مفهوم دین و عبادت گره میخورد و در این گونه آثار او، مذهب تجلی بالایی دارد.
تأثیرگذاری حبیبا... صادقی بر هنر انقلاب و هنرهای تجسمیایران در کل، به نظر شما تا چه حد است؟
هر انقلابی با خود یک سلیقه هنری به همراه میآورد و در همه جهان چه در بلوک شرق و چه در آمریکای لاتین وقتی ملاحظه میکنیم، میبینیم بعد از انقلابهایی که روی دادهاست، هنرمندان آن سرزمین که همراه با آن انقلاب بودهاند، یک مکتب هنری جدید بهوجود آوردهاند. در ایران هم هنرمندان، با وقوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرم خاص خود را عرضه کردند. این آثار نقاشی با انسانهایی که دستهای رو به بالا دارند و ایستادهاند و پرچم قیام برافراشته، در هیچ کجای دنیا دیده نمیشود اما در آثار هنرمندان انقلاب اسلامیمیشود این را دید. معمولا وقتی هنرمندان شاخص یک کشور، آثاری را خلق میکنند و این آثار در تیراژ بالا منتشر و دیده میشود، هنرمندان دیگر چه بخواهند و چه نخواهند از آنها تأثیر میپذیرند. همانطور که گفتم نقاشان انقلاب تحت تأثیر هنرمندان مطرحی همچون: آقایان خسروجردی، وزیریان، چلیپا، گودرزی و حبیب ا... صادقی بودند. ما هنرمندانی که مکتب خاص خود را داشتهباشند و بر هنرمندان بعد از خود تأثیر گذاشتهباشند، به اندازه انگشتان دو دست نداریم. چهرههایی مانند آقای صادقی و آقای چلیپا از این دسته هنرمندان هستند. پیشتر نقاشانی که در حوزه هنر مدرن کار کنند، داشتهایم اما کسی به پختگی و قدرت مرحوم حبیبا... صادقی در هنرهای مفهومی کمتر داریم. خیلیها هستند که فکر میکنند نقاشی مدرن ایرانی کار میکنند اما در فرم لب و بینی آثارشان که دقت میکنیم میبینیم تحت تأثیر پیکاسو هستند. این به معنای آن است که هنرمندان، از همدیگر تاثیر میپذیرند.
خاطرهای از فروتنی استاد
یکی از تجربههای آخر کاری من با مرحوم صادقی بابت اتفاقی بود که سه سال قبل افتاد. درآخرین روزهای سال ۱۳۹۸ یکی از طرحهای من بدون اطلاعم به عنوان تمبر ملی کرونا انتخاب شد و آقای روحانی این تمبر را به عنوان اولین تمبرکرونای جهان رونمایی کرد و من در ایام عید سال ۹۹ آن را در اینترنت دیدم. ۹ ماه گذشت و خبرگزاری تسنیم در این خصوص که این طرح بدون اجازه من منتشر شده و حقوق مادی و معنوی من را نقض کردهاند با من گفتوگو کرد. خبرنگار بدون اطلاع من تیتر تندی زد و حاشیه ساز شد. مدیران وزارت ارتباطات و رئیس شورای تمبر سریع دست به کار شدند و آقای صادقی که خودشان یکی از کارشناسان شورای تمبر ملی بودند، با آن خبرگزاری صحبت کردند. ایشان صادقی، پیشکسوت هنر انقلای هستند و حق استادی بر گردن همه ما دارند اما در آن گفتوگو با فروتنی فرمودهبودند از آقای ذاکری عذرخواهی و مسأله را جبران خواهیم کرد. این رفتار ایشان نشاندهنده این بود که ایشان به عنوان یک هنرمند در سطح ملی، روی باطن خود هم خیلی کار کرده و نفسش را هم مهار کردهبود. این اتفاق برکاتی هم در پی داشت و توفیق طراحی بیش از ۱۰ تمبر ملی نصیبم شد.
انتهای پیام/