خبر ساز ـ حوزه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: در میان مداحان و ذاکران اهل بیت(ع) هرکدام در یک نوع از عزاداری تبحر و شهره هستند. یکی زمینهخوان است، دیگر پندیات را خوب میخواند، دیگری شورخوان است و دیگری روضهخوان. برخی از مجالس عزاداری محرم صرفاً روضه و شعر است و حال و هوای خاصی هم دارد. حیدر خمسه از جمله مداحانی است که روضهخوانیهایش و تسلط او در این حوزه زبانزد است. در اولین قسمت از ویژهبرنامه شمیم در دهه اول محرم با این مداح اهل بیت(ع) که متولد ۵ آذر سال ۱۳۵۹ است، به گفتوگو نشستیم که میخوانید:
باعث و بانی مداح شدنم، عمویم بود
مداحی را از چه زمانی آغاز کردید و عموی شما که از مداحان کشور بود، در این زمینه چقدر تاثیرگذار بود؟
مثل اکثر ذاکران از دوران نوجوانی و از ۱۰، ۱۵ سالگی مداحی را آغاز کردم. در آن سالها با مسجد محل و فضای فرهنگی که در مسجد ایجاد شده بود، نزدیک بودیم و با آن فضا بیشتر ارتباط گرفتم و حضور پیدا کردم. با توجه به اینکه مداحی در خانواده ما ریشه هم داشت، این اتفاق افتاد.
شعلهور شدن این حرارت و این اتفاق، از مرحوم حاج جعفر خمسه، عموی بنده رقم خورد. چه آن سالها و حتی این اواخر در خدمت ایشان بودم. از ب بسمالله شروع مداحی من به ایشان تعلق دارد و اگر بخواهیم باعث و بانی برای مداح شدن من پیدا کنیم قطعاً وجود عمویم بوده است. در این مسیر فراز و نشیبهای بسیاری داشتم و امروز خودم در نوکری امام حسین(ع) رسیدیم که البته از دید خودم بسیار پایین است که انشاءالله بتوانیم بیشتر از این، کار کنیم و تاثیرگذار باشیم.
شاکله مداحیام توسط استاد سازگار رقم خورد
مدتها از محضر استاد سازگار هم تعلیم دیدید. ایشان چه نقشی در مداحی شما ایفا کرد؟
استاد سازگار به تعبیر ما آقاجان ما، پیر ما، پدر ما، نمیتوانم بگویم چقدر در مسیر مداحی من اثرگذار بوده است! باعث و بانی حضور من در عرصه مداحی عموی بنده حاج جعفر خمسه بود. از بعد از آن، در دوران نوجوانی خدمت استاد سازگار رسیدم و شاکله اصلی کار توسط ایشان رقم خورد و شکل گرفت. به نوعی با تربیت، با نگاه ایشان و با تفکرات ایشان بار آمدم که تمام آن استانداردهای یک نوکر را میتواند داشته باشد. مسیر ایشان در تمام نقاط استانداردهای ویژه نوکری سیدالشهدا را دارد و یک تعریف بسیار جامع در همه زمینههاست و من سعی کردم این مسیر را با چراغ راهی که ایشان برای ما نگه داشت، طی کنم. الحمدلله علیالظاهر ایشان از این شاگردی بنده راضی هستند و ما رضایت را در چهره ایشان و در سخنان ایشان میبینیم که انشاءالله ارباب هم این رضایت را از ما داشته باشد.
متولیان مداحی به فکر منافع خود هستند تا تربیت جوانان
انتقادی به مداحان جوان وجود دارد که استاد ندیده و پای درس بزرگان نبودهاند. شما که این مسیر را طی کردید، چقدر این مهم را ضروری میدانید؟
شاید من هم چند سال پیش یکی از منتقدین این مسأله یعنی استاد و دوره ندیدن و شاگرد نبودن جوانان بودم، اما الان نگاه من نگاهِ متفاوتی شده است. چون یک زمانی یک تعدادی مثلاً از شهر تهران، شاید ۵۰۰ نفر از شهر تهران، در حدود سنین ۱۲ تا ۱۵ سال،میخواستند در مداحی فعالیت کنند که به اندازه آنها کلاس بود و افرادی هم بودند که حوصله اداره کردن این جلسات را داشتند از جمله آقای سازگار.
اما ما نمیتوانیم الان این انتقاد را به جامعه مداحی کشور و نوجوانها و جوانهای کشور وارد کنیم زیرا بستر لازم وجود ندارد برای همین به او نمیتوانیم بگوییم تو استاد ندیدی! وقتی میگوییم چرا استادی ندیدی؟ میگوید شما بگویید من کجا بروم! باید به این افراد حق داد اما از آنها یک درخواست دارم؛ حال که فضایی نبوده تا شما استاد یا دوره ببینید، هر چیزی را نخوانید. استاد به شما نمیگوید این شعر را بخوانید یا نخوانید بلکه یک قالب را به شما توضیح میدهد و یک مسیری را برای شما باز میکند. او که نمیتواند همه علائم آن مسیر را هم برای شما بگذارد، شما خودتان پیچ و سربالایی و سرپایینی را میبینید. استاد مسیر را نشان میدهد و چراغ را میگیرد، آن کسی که این راه را باید برود، شما هستید. پس نباید فکر کنیم استاد خیلی میتواند شما را بسازد و بار بیاورد.
جوانها میتوانند خوب و بد را تشخیص دهند و شأن اهلبیت(ع) را حفظ کنند و هر کلامی را به زبان جاری نکنند. اگر به این دقت کنند نیمی از راه را رفتند و در نیم دیگر راه هم سیدالشهدا نوکرهای خود را تنها نمیگذارد و رها نمیکند، خودش نمک را میریزد و کمک میکند و در دل مردم راه پیدا میکنید. یک شبه نمیشود ره صد ساله را رفت، یک شبِ بروید یک شبِ هم پایین میآیید، یک شبِ دیده شوید، یک شبِ از بین میروید.
خواندن همه مداحی نیست. به قول استاد ما از هزار فاکتور مداحی، یکی صدا و خواندن است. یکی تبحر و استاد شدن و سوار شدن بر کار و پیاده کردن کار است. اینها را جمع کنید ۵ تا فاکتور است اما شاید ۹۹۵ موضوع دیگر کنار آن باشد که اینها با خواندن و صدا نیست.
نفرات قبلی ما را دیدند و براساس شایستگیهایی که داشتیم به ما اجازه و میدان دادند. خیلیها میگویند اگر اجازه بدهید من این هفته در جلسه شما بخوانم. بر مبنای فکری خودش تصور میکند که میتواند. اگر من این فضا را به او بدهم این جفا را میکنم، هم خراب میکند و جلوی تعداد زیادی روحیهاش را میبازد و خراب میشود و شاید مجبور شود از این بساط برود.
کسانی که در امر مداحی، مسئول هستند، متاسفانه دنبال منافع خودشان هستند و براساس سلایق و منافع خودشان، یک چهارچوبی را درست کردند که هیچکس در این چهارچوب راه پیدا نمیکند؛ مگر آدمهایی که با آنها همنظر و همفکر هستند و این آسیب میزند و به آن جوان نمیشود اعتراض کرد.
روضه اول محرم ۱۴۰۰ حیدر خمسه
شعری را میخوانم که شأن اهل بیت را حفظ کند
برای انتخاب اشعار و سبکهایتان چه ملاکهایی دارید؟
من به لطف خدا و اهلبیت(ع)، حوزه فعالیتم در بخش روضه سیدالشهدا(ع) است و روضهخوان هستیم. در این زمینه باید خطکشی داشته باشیم و سراغ خیلی از چیزها نرویم. یکسری اشعار خاص به درد کار ما میخورد، چون روضهخوان هستم. مرثیه، غزل مرثیه و قصیده و ... متناسب با این حوزه است. آقای سازگار ۵ کتاب با عنوان «نخل میثم» دارد که سالهای سال مداحان بسیاری میتوانند با این اشعار مجالس خود را اداره کنند، بی آن که تکراری باشد. در این کتابها اشعار سلیس، خوش مضمون و به زبان امروز، برای تمام سلایق وجود دارد. اکثر مجالس من به اشعار استاد سازگار مزین است. البته از زمانی که دوربینها و انعکاس جلسات مطرح شد، مجبور شدیم خودمان را به روز کنیم و برای به روز کردن باید مدام نوشت و از شعرای مختلف و براساس ذائقه مردم پیدا کرد.
برای انتخاب اشعار مهمترین ملاکم این است که شأن اهلبیت(ع) را پایین نیاورد و درخور دستگاه سیدالشهدا(ع) باشد. هم حق نوکر را ادا کند و هم حق ارباب را ادا کند؛ یعنی ارباب و رعیتی را در همه زمینهها رعایت کند.
روضه شب سوم محرم حیدر خمسه ـ سال ۱۴۰۰
مخالف عاشق و معشوقی شدن کلام و اشعار هستم
اشعار نوحهها به سمت عاشق و معشوقی و بُعد عاطفی امام حسین رفته است. به نظر شما این روند آسیبزا نیست؟
من یک آدمی هستم که مثل برخی مردم کاسب هستم، شغل و کار را دارم که گاهی روضه میخوانم. من نه دین مردم را تبیین میکنم و نه مردم از من دینشان را میگیرند، نه مسیر دینشان را، فقط من یک وظیفه و باری را روی دوش خودم احساس میکنم که خودم را طوری بار بیاورم و مراقبت کنم که بتوانم دل شما را در یک لحظات خاص که به آن نیاز دارید، تحت تاثیر قرار دهم تا بتوانید با امام حسین حرف بزنید.
بنابراین به خودم اجازه نمیدهم که خطکشِ سنجش شعر خوب و بد شوم، صرفاً نظر شخصی خود را میدهم. من با پدرم نمیتوانم خیلی راحت حرف بزنم، همه ما همینطور هستیم، با پدرمان مبادی آداب برخورد میکنیم و هر چه سن پدر بالاتر میرود این آداب بیشتر میشود. اما با امام حسین(ع) خیلی راحتتر از پدرم در کمال احترام و ادب صحبت میکنم. شهادت میدهم سعی کردم در روضه زبان مستمع باشم یا حداقل دو سه بار اینطوری حرف بزنم تا آنها هم یاد میگیرند. سعی میکنم عشقبازی کنم البته نه عاشق و معشوقی! گاهی خطاب ما در روضه خواهر مکرم امام حضرت زینب(س)، همسر ایشان حضرت رباب(س) و ... تعابیر عاشق و معشوقی اینجا از خطوط قرمز است.
من هیچوقت شعر و روضه را عشق و عاشقی نکردم. من میگویم شما را دوست دارم، ارادت دارم و حرف میزنم. این بیانصافی است اگر مردم آن ۵ یا ۱۰ دقیقهای که روضه میخوانم را نگاه کنند. ما یک ساعت جلسه داریم، ۵۰ دقیقه آن حرفهای احساسی با آن کسی که جوانیام را برای او گذاشتم. سعی کردم طوری که نمیتوانم با پدرم صحبت کنم با امام حسین با حفظ احترام و ادب حرف بزنم اما مخالف عاشق و معشوقی شدن کلام و اشعار هستم.
جملاتی که در روضه میگویم فیالبداهه است
روضهخوانیهای شما میان اهالی هیأت بسیار مشهور است و به بهانه هر اتفاقی روضه میخوانید. این تسلط را چگونه به دست آوردید؟
در ایام دهه اول از گذشته تاکنون رسم بوده که هرشب برای یکی از ذوات مقدسه عزاداری میکردند؛ بنابراین برای حضور در جلسه طبق هرشب، برنامهریزی برای روضه خواندن دارد اما چیزهایی که گفته میشود، فکر شده نیست و فی البداهه است. روضه مشخص است و ما درس آن را در کلاس استاد سازگار حفظهالله گذراندهایم؛ بماند که از محضر اساتید دیگری همچون حاج حسین حبیبیدولتآباد، مرحوم حاج محمد ابوالقاسمی، مرحوم استاد نادعلی کربلایی که پدر سه شهید بود هم بسیار آموختم. اشعار برای روضه مشخص است، اما مطالبی که گفته میشود در همان لحظه اتفاق میافتد و به قول قدیمیها میگویند حضرت زهرا(س) این را در دهان میگذارد و فرد میگوید. قدیمیها میگفتند این جمله مال خودت نبود، امام حسین آن را در دهانت گذاشت و گفتی!
من روضه نمیسازم، بلکه برداشتهایی مستند از مقتل میخوانم
پس این تسلط شما به روضهخوانی فی البداهه ناشی از آن است که با روضه زندگی میکنید؟
بخشی از این ماجرا به اداره جلسه برمیگردد که آن هم از خداست. یعنی خدا و اهلبیت این توانایی را در تو قرار میدهند زیرا با تمرین حاصل نمیشود. بعضی از اتفاقی را که پیش میآید، به روضه سیدالشهدا تعمیم میدهم. روضه یک بار در ۱۴۰۰ سال پیش در روز عاشورا و صحرای کربلای اتفاق افتاده است. این اتفاق را را دو سه بار بشنوید، دیگر تمام میشود زیرا شنیدید دیگر! چه اتفاقی افتاده که هنوز مردم وقتی آن را میشنوند با آن اشک میریزند؟
زاویه دیدها را تغییر میدهیم تا مردم با زاویه دیگری به این روضهها نگاه کنند. اگر بخواهیم در آن تکرار قرار دهیم حتی مذهبیترین آدمها، بالاخره خسته میشوند و زده میشوند، مگر اینکه بتوانید اتفاقاتی را که در لحظه برای شما رخ میدهد، به روضه تعمیم دهید.
شما به عنوان خبرنگار، هر اتفاقی را با نگاه خبری میبینید و آن را به خبر تبدیل میکنید، پس میشود آدم در همه زمینهها به نقطهای برسد که از هر موضوعی برای حیطه کاری خود استفاده کند. ما هم وقتی درگیر روضه امام حسین(ع) و درگیر فضای جلسههای اهلبیت هستیم میتوانیم از اتفاقات به روضه گریز بزنیم. البته این ماجرا برای فقط آن جلسه است و نباید برخی دوستان بعد از شنیدن، آن را در جلسه دیگر بخوانند زیرا جواب نمیدهد. من سعی میکنم در نیم ساعت جلسه، ۵ دقیقه گودال یا ۵ دقیقه مصیبت علیاکبر(ع)بخوانم و ۲۵ دقیقه با سیدالشهدا حرف بزنم که از زبان مستمع است. برخی خجالت میکشند با امام حسین حرف بزنند اما زمانی که این حرفها را میشنوند میگویند این دقیقاً حرف دل من است و بعد دو سه بار که میگذرد او هم یاد میگیرد و این حرفها را در تنهاییهایش با سیدالشهدا، کار میگیرد.
قطعاً همینطور است که من با روضهها زندگی میکنم! اگر شما در حیطه فعالیت خودتان عشق نداشته باشید مثل تمام آدمهای اطراف خودتان میشوید که هیچ تفاوتی ندارید و تفاوت شما اینجا حاصل میشود که شما میتوانید از هر اتفاقی یک خبر بسازید اما من نمیتوانم، شما شاخص میشوید! من اصلاً روضه نمیسازم، روضه در مقتل نوشته شده و مورد تایید بسیاری از مراجع و بزرگان و اهل مقتلشناسی است. ما از آنها یک برداشتها و استخراجهایی را میکنیم که به صورت مستند به مردم تحویل میدهیم.
ماجرای فردی که در هیأت به حیدر خمسه سیلی زد
یادم است در یک جلسه شخصی بلند شد و یک سیلی به گوش شما زد و شما همین اتفاق غیرمنتظره را به روضه تبدیل کردید. ماجرای آن چه بود؟
روز سوم محرم هیأت احرارالحسین (ع) در حسینیه انصار، حوالی بزرگراه محلاتی و جنب پل ری، روضه حضرت رقیه(س) میخواندم و خیلی طبیعی که در اکثر جلسات دیده میشود، یک نفر که تعصب خاصی نسبت به یکی از ذوات مقدسه داشت، بسیار منقلب شد و نزدیک من آمد و بدون آن که قصد توهین و جسارت داشته باشد و تنها به این دلیل که از خود بیخود شده بود و قالب تهی کرده بود، به من حملهور شد که بس است! میکروفون را از من گرفت.
فردای آن روز رسانههای زرد تیتر زدند که کتک خوردن حیدر خمسه در هیأت! به نظرم حداقل وقتی رسانه مذهبی این جلسه را پوشش میدهد، این موضوعات را باید ویرایش کنند و به مخاطب ارائه دهند. این شیطنت رسانههای زرد است که تیتر زدند کتک خوردن حیدر خمسه! البته خدا کند اینطور باشد و امام حسین ببیند که روضهخوانش کتک خورده است، اما به واقع قصد آن فرد این نبود و تنها میخواست ادامه ندهم. بعد از جلسه آن آدم به پای من افتاد و گریه کرد و میگفت من حالم برای حضرت رقیه(س) بد شد! ما سعی کردیم مجلس خراب نشود و آن را به ادامه روضه تعمیم دادیم و چقدر خوب شد و جواب داد. اینها همه محبت و لطف خدا و اهلبیت است. من روضه نمیسازم بلکه سعی میکنم به محیط پیرامونم دقیقتر نگاه کنم.
به امام حسن عسکری علاقه دارم و در زمان مشکلات به ایشان توسل میکنم
اگر گرهای به زندگیتان بیفتد و دچار مشکلی شوید، در خلوت خودتان چه روضهای میخوانید و به کدام یک از ذوات مقدسه متوسل میشوید؟
بسیار این کار را میکنم! من به امام حسن عسکری(ع) علاقه بسیاری دارم و متوسل به ایشان میشوم که نشانههای بسیار زیادی را برای من رقم زدند. این که هر بچه شیعه به یکی از ذوات مقدسه علاقه داشته باشد، خوب است و موجب میشود که بساط روضه در طول سال برپا باشد. من در طول سالهای عمرم، شب تولدم هم با ولادت امام حسن عسکری و هم شب شهادت ایشان همزمان شده است. بارها نیز اتفاقاتی برایم رخ داده است که نشان میدهد ایشان توجهی به من دارند.
بزرگتری که در مداحی مسئولیت میگیرد نباید جلسه قبول کند!
وضعیت مداحی کشور را درحال حاضر چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این درخت نوکری سیدالشهدا در این سالهای بعد از انقلاب تنومندتر شده است؟
نمیتوانم بگویم همه چیز گل و بلبل است. اوضاع مداحی کشور خوب نیست و این را میگویم تا هملباسهای ما بشنوند. نمیگویم همصنفیهایم، چون ما صنف نداریم و حرف از صنف زدن خجالتآور است! ما هملباسیم و لباس ما نوکری و ذاکری امام حسین(ع) است.
اوضاع مداحی خیلی خراب است و امکانات، بودجه و حمایت در اختیار چند نفر و چند هیأت خاص است ولاغیر. ما ۳۰ شب در ایام ماه رمضان در بهشت زهرای تهران جلسه مناجات گرفتیم، جزء خبر ساز و آن هم یک خبر کدام رسانه ما را حمایت کرد؟ هر شب کنار مزار یک شهید رفتیم. خودتان میدانید تغییر و جابجایی تجهیزات چقدر زمانبر است! ما خانه به دوش، هر شب لوکیشن را عوض میکردیم و هر شب این ادوات را جابجا میکردیم.
الان ۴۳ سال است که روضههای اباعبدالله رسمی شده و اساس و بنیان جمهوری اسلامی روی سکوهایی به نام سکوی سیدالشهدا، امیرالمومنین، حضرت زهرا سوار شده است. بنابراین هیأتها و روضهخوانها باید اینقدر ریشه دوانده باشند که تنومند باشد اما اینگونه نیست! آنها که مسئولیت دارند، کار را رها کردند چون دغدغه آنها منافع خودشان است.
مقام معظم رهبری بارها فرمودند جوانگرایی کنید. چرا در ۷۰ سالگی یک نفر سمت قبول میکند؟ او یک جوان ۲۰ ساله را که میخواند، درک میکند؟ بزرگترهای ما کنار بایستند و عزت و احترام خودشان را حفظ کنند تا همیشه افراد جلوی آنها خم شوند. نمیگویم یک جوان ۲۰ ساله یا من را مسئولیت بدهند! میگویم یک آدم ۷۰ ساله که همه جا خوانده و الان دوباره دنبال این است که اینجا و آنجا بخواند، نمیتواند به دستگاه امام حسین خدمت کند.
آقایانی که در مداحی کشور در رأس امور هستند هنوز دغدغه آنها این است که این جمعه یا پنجشنبه کجا بروند؟ شما دیگر روضههایت را رفتی، الان بمان و خدمت کن! مانند این است که معلمی را به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب کنند، اما او به دنبال این باشد که عصرها کلاس خصوصی بگیرد! شما یک روزی معلم خصوصی بودید و پول میگرفتید و الان وزیر شدید. کسی که در رأس مداحی کشور است، نباید جلسه قبول کند! او باید دغدغهمند باشد و بستر را برای کسانی که چشمشان به خانه مداحان، کانون مداحان، بسیج مداحان و ... است، فراهم کنند. من به همه بزرگترها و دوستانی که در این نهادها هستند، احترام میگذارم و با آنها رفیق هستم، اما مسئول باید قید یکسری چیزها را بزند تا بتواند خدمت کند!
فیلم کامل این گفتوگو را اینجا مشاهده کنید:
انتهای پیام/