گروه ویژه فارس: خط ویژه، رصدی است روزانه از لابهلای روزنامههای داخلی و عملیات رسانهای پایگاههای خبری رسانههای ضدانقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضدانقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
*******
از هجمه به ولایت فقیه تا مقایسه جریان انقلابی با گروهک منافقین
«محسن هاشمی» در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «بانیان وضع موجود (2)» نوشت: «انتشار بخش نخست یادداشت بانیان وضع موجود با استفاده از حربه تقطیع و حذف و تحریف با توهین و هتاکی جریان سایبری در فضای مجازی مواجه شد...اتفاقاً یکی از معضلات هزینه کردن میلیاردها تومان از بودجه برای سیاه نمایی، تخریب و هتاکی علیه مدیران و کارشناسان و دلسوزان در دولتهای قبلی بهعنوان جنگ نرم بوده است، درحالیکه قرارگاه مشابه این جریان در آلبانی، همین کار را برای ضربه زدن بهنظام و با بودجه دشمن انجام میدهد.»
وی در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: «بعضی از رسانهها در نقدی مشترک مدعی شدند که محتوای یاداشت بنده نادرست بوده چون در ایران، بیش از 90 درصد بودجه قانونی و اختیارات در کنترل رییسجمهور و دولت است و رییسجمهور و دولت آن مسوول همه اتفاقات و مشکلات است. اگر این سخن سال گذشته و قبل از به قدرت رسیدن آقای رییسی گفته میشد، شاید میتوان آن را حمل به عدم آشنایی و اطلاع کرد اما امروز که در آستانه یک سالگی تنفیذ ریاست جمهوری آقای رییسی هستیم، آیا دوستان میتوانند چنین ادعایی کنند؟! و اگر این ادعا درست است چرا دولت نتوانسته در این یک سال، دستاورد مهمی را برای رضایت مردم به دست بیاورد؟»
محسن هاشمی در روزهای گذشته در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته بود: «استفادهکنندگان این اصطلاح تخریبی (بانیان وضع موجود)، متوجه نیستند که در نظام ولایتفقیه اکثر راهبردهای کلان و کلیدی در امور مختلف از جمله روابط خارجی، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد، امنیت و... در دست دولت نیست. عبور کنیم و به سبک دیگری به مساله نگاه کنیم. نمیتوان وضع موجود را که حاصل 44 سال جمهوری اسلامی و نظام حکومت دینی است از ولایتفقیه جدا دانست و طبیعتاً در ساختاری که در رأس آن ولی فقیه قرار دارد، بیشترین تاثیرگذاری را در راهبردهای حاکمیت و عملکرد مسوولان مربوط به مقام رهبری است و درحالی که آیتالله خامنهای دهها بار بهصراحت از کلیت عملکرد نظام دفاع کردهاند، نمیتوان به اسم مخالفت با وضع موجود تیشه بر ریشه 44 ساله انقلاب زد و آن را در دست فتنهگران یا خائنان یا غربزدهها دانست.»
این یادداشت با استقبال گسترده رسانههای معاند مواجه شد. حالا آقای محسن هاشمی مجدداً در یادداشت دیگری بدون عذرخواهی از موضعگیری غیرمنصفانه و غلط خود، اینبار به جریان انقلابی حمله کرده و با بی اخلاقی، این جریان را با گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین در یک کفه ترازو قرار داده است.
آقای محسن هاشمی بجای این قبیل اتهام زنیهای تأمل برانگیز، باید به این سؤال پاسخ دهد که چرا اظهارات وی و همچنین اظهارات خواهر ایشان و دیگر اعضای خانوادهاش همواره با سوت و کف رسانههای معاند و ضدانقلاب مواجه میشود؟! مشکل از کجاست؟
پیشنهاد برجام موشکی و منطقهای به نیابت از آمریکا و اسرائیل
روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «به نظر میرسد که احیانشدن برجام، هم از زبان مقامات ایرانی و هم آمریکایی، به مسائل فرابرجامی گره خورده است... مشکل کار برای عدم احیای برجام به همان چند درصدی بازمیگردد که یقیناً شامل مسائل فرابرجامی است. اگر گفته امیرعبداللهیان درباره چهار درصد اختلاف باقیمانده برای احیای برجام را بپذیریم، قطعاً این چهار درصد به اندازه کل ۹۶ درصد توافق صورتگرفته در وین ارزش و اهمیت دارد... اساساً مذاکرات برای احیای برجام به ابعاد فعالیتهای هستهای ایران از درصد غنیسازی تا استفاده از سانتریفیوژها، نوع و شرایط دسترسی بازرسان به اماکن هستهای و نظایر آن بازمیگردد که کار چندان پیچیده حقوقی و فنیای نیست. بر این اساس، آن چهار درصد از مسائل باقیمانده در حوزه غیرهستهای و فرابرجامی است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «یکی از اهداف اصلی آمریکا برای خلق برجام حفظ امنیت اسرائیل بود، اما ایران به موازات برجام شرایط منطقهای و توان دفاعی را به سمتی پیش برد که کماکان امنیت اسرائیل در نقطه شکننده قرار داشت. به همین دلیل خروج ترامپ از برجام کلید خورد... حال که رفتار طرفین به یک نقطه شکننده رسیده است، امکان بروز رفتارهای غیرقابل پیشبینی و غیرقابل کنترل وجود دارد و به تبع آن نباید احتمال وقوع هر سناریویی، حتی جنگ نظامی را از نظر دور داشت.»
این رسانه اصلاحطلب دقیقاً همراستا با مقامات آمریکایی و اسرائیلی، مشکل برجام را در تعمیم نیافتن آن به حوزه موشکی و منطقهای دانسته است. این در حالی است که مشکل برجام در بی عملی و عهدشکنی آمریکا و سه کشور اروپایی عضو برجام است.
فعالین و رسانههای اصلاحطلب به این سؤال پاسخ نمیدهند که چرا برخلاف ادعاهایشان در سالهای گذشته ضمن امضای توافق هستهای و بتن ریزی در قلب راکتور هستهای، تحریمها بالمره لغو نشد و حتی بر تعداد آن نیز افزوده شد؟!
درسنامه آشوب با اسم رمز «جنبش زنان»
کانال تلگرامی کلمه- متعلق به اعضای فراری جریان فتنه- در یادداشتی با عنوان «چرا به جنبش زنان نیاز داریم؟» به قلم «سید علیرضا بهشتی شیرازی» از محکومین فتنه 88 نوشت: «علت نهضت زنان به جا نیاوردن کرامت آنان است، و هر چه در این کار اغراق کنند این تکاپو شدت میگیرد، تا زمانی که به شکل یک جنبش اجتماعی تمامعیار در آید. آیا این جنبش به جامعه ما سود خواهد رساند؟ به یک تقریر، حرکتهای اجتماعی برای تجدیدنظر در نقشها به راه میافتند. آنها داوریهای پیشین در این مورد را کنار میزنند و احیای ارزشهای وجودی موضوعات خود را در گرو باز تعریف جایگاهشان در جامعه معرفی میکنند. به عبارت دیگر با نظم حاکم در میپیچند و در نتیجه شورشی، آشوبگر، خرابکار، موجب تشویش اذهان عمومی و امثال آن معرفی میشوند.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «جامعهای که در آن زن به کرامت خویش دست نمییابد آب تیره مینوشد، بلکه اصلاً متوجه تیرهنوشیاش نمیشود. متوجه عقبماندگیاش نمیشود، و نادانیاش، و بیرحمیاش، و تفرقهاش، و سرشکستگیاش، و مظلومیتش، و فرصتهایش، و راهحل مشکلاتش. و سیاستمداری، بلکه سیاستنداری، که زن را آدم حساب نمیکند رو به نیستی دارد، زیرا زنان او را آدم حساب نمیکنند، در نتیجه قدرتش را از دست میدهد. میبینم که باور نمیکنید. روزی که دختر چهار ساله مأمور سرکوب از شغل پدرش خجالت بکشد باور خواهید کرد.»
این یادداشت در حقیقت درسنامه آشوب و التهاب با اسم رمز «جنبش زنان» است. اما نکته قابل تأمل اینجاست که یادداشت مذکور که در آن با اتهام زنی ناجوانمردانه به حافظان نظم و امنیت در کشور، آنان را نیروی سرکوبگر نامیده و بانوان کشورمان را به آشوب و التهاب دعوت کرده، عیناً در کانال تلگرامی «فردای بهتر» منتسب به تاجزاده منتشر شده است.
این جدیدترین نمونه اشتراک نظر و هماهنگی جریان تندروی اصلاحطلب در داخل با جریان برانداز در خارج کشور است. هدف این دو کلیدزدن آشوب و التهاب و تحریک مردم برای برپایی اعتراضات خیابانی است.
اما سابقه جریان تندروی اصلاحطلب در ماجراهایی همچون قتل همسر دوم نجفی و دفاع از قاتل در پرونده «آرمان عبدالعالی» نشان داد که این جریان سیاسی به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره حقوق زنان را ندارد. حساب جریان برانداز نیز درباره حقوق زنان کاملاً مشخص است.
انتهای پیام/./ ت 16