ما را ببینید! به کارتان می‌آییم/ دورهمی امیدوارانه در اولین رویداد «هم‌افزایی مدیریت ایران»

ما به برگزاری رویدادهایی مثل نمایشگاه هم‌افزایی، نیاز داریم تا در ارتباط بی‌واسطه‌ای که از طریق آن با مسؤولان برقرار می‌کنیم، بتوانیم پیشنهادات‌مان را برای رفع مشکلات و چالش‌های کشور مطرح کنیم. ازآنجا که مجموعه‌ها فقط قرار است خودشان و خدمات‌شان را معرفی کنند و با دیگر گروه‌ها آشنا شوند، چنین نمایشگاهی نیاز به غرفه‌های پرزرق و برق هم ندارد. این نمایشگاه‌های ساده و هدفمند، باید تکرار شود.

گروه جامعه خبر ساز- مریم شریفی؛ خبری از ازدحام همیشگی بازدیدکنندگان در نمایشگاه‌ها نیست اما در عوض، بساط گفت‌وگو و تبادل نظر در غرفه‌ها حسابی گرم است. در ظاهر چیزی برای فروش در غرفه‌های ساده و بی‌زرق و برق نمایشگاه ارائه نشده اما آنهایی که برای بازدید آمده‌اند، مشتاقانه می‌ایستند و خریدار توضیحات اهالی غرفه می‌شوند. صحبت‌های جوانان باانگیزه آن طرف پیشخوان که درباره ایده‌ها، فعالیت‌ها و خلاقیت‌هایشان گل می‌اندازد، مکالمه سرپایی تبدیل به گعده‌ای صمیمانه با دغدغه‌های مشترک در داخل غرفه می‌شود. و همه اینها، نشانه‌های خوبی است برای اینکه امیدوار باشیم اولین رویداد هم‌افزایی مدیریت در مسیر درستی قرار گرفته است.

مصلی تهران در روزهای گذشته، میزبان یک نمایشگاه متفاوت بود. رویداد «هم‌افزایی مدیریت ایران۱۴۰۱»، اولین بستر تعامل و همکاری میان مدیران دولتی با شرکت‌ها، مؤسسات و مجموعه‌های مردمی و مستقل بود که هرکدام در حوزه‌های موردعلاقه خود، محصول، خدمات، ایده یا الگوی خاصی برای حل مشکلات و چالش‌های کشور دارند. در سه روز برگزاری این رویداد، علاوه‌بر بازدید مدیران کشوری و استانی و نمایندگان مجلس از غرفه‌ها و باز شدن روزنه‌های امید برای استفاده از ظرفیت مجموعه‌های مردمی حاضر در نمایشگاه در نقاط مختلف کشور، فضای خوشایندی هم برای آشنایی، تبادل نظر و مشارکت گروه‌های فعال در حوزه‌های مشترک ایجاد شد؛ اتفاق‌های مبارکی که می‌تواند به شکل‌گیری همکاری‌های ثمربخشی در آینده منجر شود و به تحقق شعار این رویداد کمک کند؛ هم‌افزایی برای ایران قوی.
با گزارش ما از این نمایشگاه متفاوت که با حضور سرزده رییس‌جمهور در دومین روز برگزاری، حال و هوای امیدوارانه‌تری هم به خود گرفت، همراه شوید.

همه آمده‌اند برای ایران قوی

یکی از اولین جذابیت‌های نمایشگاه، تنوع مجموعه‌های مردمی مشارکت‌کننده در اولین رویداد هم‌افزایی مدیریت ایران است. اینطور است که در یک نگاه گذرا، غرفه‌های متنوعی در فضای شبستان مصلی چشم بازدیدکنندگان را می‌گیرد؛ از حوزه بهداشت، سلامت و محیط زیست، آموزش و مشاوره، ورزش و جوانان، حکمرانی مردمی، و حوزه فرهنگی با زیرمجموعه‌های گسترده‌اش(قرآن، مبلغین، مدارس مسجدمحور، ایثار و شهادت، کتاب و کتابخوانی، امر به معروف، خانواده، حجاب و عفاف، گردشگری و جمعیت) گرفته تا حوزه رسانه و فضای مجازی، فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، کارآفرینی و اشتغال و حوزه اجتماعی با زیرشاخه‌های متعددش(تحول اجتماعی با محوریت محله، جامعه بر مدار اخلاق و معنویت، ورزش و نشاط و سلامت، توانمندسازی و نوآوری، پیشگیری از مفاسد اجتماعی، کودک‌یار و مهاجرین، کارآفرینی اجتماعی و...).

«احمد تابنده»، مدیر شرکت پیمایش برخط بهمراه

برای تسهیل تردد درون شهری شهروندان، روی ایده ما حساب کنید

اینجا در اولین رویداد هم‌افزایی مدیریت، برای رفع بسیاری از مشکلات و چالش‌هایی که زندگی در تهران و کلانشهرها را برای شهروندان سخت کرده، ایده و راهکار خلاقانه ارائه شده است. یکی از این گره‌های کور، مشکلات تردد درون‌شهری در کلانشهرهایی مثل تهران است که گروه «بِهمراه»، از حدود 3سال قبل با ارائه سرویس هوشمند سفرهای همزمان گروهی، برای آن چاره‌اندیشی کرده است. اینطور است که بازدیدکننده‌های زخم‌خورده از سفرهای طولانی و کلافه‌کننده هر روزه، نمی‌توانند بی‌تفاوت از مقابل این غرفه بگذرند. «احمد تابنده»، مدیر شرکت پیمایش برخط بهمراه هم، حسابی حرف دارد برایشان و می‌گوید: ««بهمراه»، یک سامانه حمل‌ونقل گروهی از پیش برنامه‌ریزی شده است که با هدف تسهیل تردد شهروندان طراحی شده است. کاری که ما انجام می‌دهیم، مشابه سرویس‌های سازمانی است اما با این تفاوت که خدمات ما برای عموم مردم است. یعنی داده‌های مبدأ و مقصد(محدوده خانه و محل کار) افراد متقاضی را جمع‌آوری و بررسی می‌کنیم و بعد از شناسایی مسیرهای مشترک، در آن مسیرها سرویس راه‌اندازی می‌کنیم. شهروندان می‌توانند بلیط این مسیرها را از قبل و به‌صورت روزانه و هفتگی رزرو کنند. حالا اگر مسیر متقاضیان در میان مسیرهای تعریف‌شده ما نبود، می‌توانند در بخش پیشنهاد مسیر سامانه بهمراه، محدوده خانه و محل کار خودشان را مشخص کنند تا ما نزدیکترین سرویس را برایشان راه‌اندازی کنیم.

البته برای سازمان‌هایی هم که قصد راه‌اندازی سرویس داشته باشند، به‌صورت یکپارچه‌سازی و تلفیق چند سازمان، ارائه خدمات داریم. فرض کنید خبر ساز و یک نهاد دیگر در نزدیکی‌اش، می‌خواهند برای نیروهایشان سرویس راه‌اندازی کنند. ما داده‌های پرسنل دو سازمان را با هم ترکیب می‌کنیم و برای مسیرهای مشترکشان، سرویس مشترک راه‌اندازی می‌کنیم. به‌این‌ترتیب، راندمان سرویس هم افزایش پیدا می‌کند. یعنی از ناوگان حمل‌ونقل تعیین‌شده، با حداکثر ظرفیت استفاده می‌شود. راندمان سرویس سازمان‌ها یعنی میزان اشغال صندلی در مسافت، معمولاً زیر ۳۰درصد است و در بهترین حالت به ۵۰درصد می‌رسد. اما با ترکیب سازمان‌ها، این عدد را می‌توانیم به بالای ۷۰درصد برسانیم. این تدبیر حتی برای خودروهای سواری هم می‌تواند اتفاق بیفتد. با این حرکت می‌توانیم خودروهای تک‌سرنشین را کاهش دهیم. ما بر این اساس، به‌تازگی خدمتی به نام «هم‌پیمایی» طراحی کرده‌ایم. به این ترتیب که افرادی که با خودروی شخصی به طور منظم در یک مسیر تردد دارند، می‌توانند صندلی‌های خودروی خود را برای فروش عرضه کنند. البته ازآنجاکه این کار با هدف مشارکت اجتماعی انجام می‌شود، نرخ تعیین شده برای صندلی‌ها باید مناسب باشد. در این خدمت، طوری برنامه‌ریزی کرده‌ایم که خانم‌ها و آقایان از هم جدا باشند.»

ما به این نمایشگاه‌های ساده و ارزان اما هدفمند نیاز داریم

تا می‌پرسم از حضور در رویداد هم‌افزایی مدیریت، چه هدفی را دنبال می‌کنید؟ احمد تابنده با استقبال از برگزاری این قبیل نمایشگاه‌ها، می‌گوید: «ما در چنین نمایشگاهی، در ارتباط بی‌واسطه‌ای که با مسئولان برقرار می‌کنیم، می‌توانیم پیشنهاداتمان را برای رفع مشکلات و چالش‌های کشور مطرح کنیم. مثلاً قبل از شما معاون استخدامی رئیس جمهوری به غرفه ما آمده بودند. من طرح سرویس یکپارچه را خدمتشان توضیح دادم و برایشان جذاب بود. قرار شد نامه‌ای در همین زمینه خدمتشان ارسال کنیم تا زمینه همکاری فراهم شود. یا نماینده اصفهان که از غرفه ما بازدید کردند، علاوه‌بر فواید سیستم سرویس یکپارچه، از تأثیر تغییر ساعت شروع به کار ادارات، بانک‌ها و مدارس در کاهش بار ترافیک و امکان استفاده بهینه از سیستم حمل‌ونقل عمومی برایشان گفتم. خب ایشان نماینده مجلس و قانونگذار هستند و به همراه همکارانشان می‌توانند در بهبود وضعیت حمل‌ونقل عمومی اثرگذار باشند.

به‌طور کلی برگزاری رویدادهایی مثل نمایشگاه هم‌افزایی، می‌تواند مفید باشد. ببینید، ما همیشه نمایشگاه برگزار می‌کنیم با کلی زرق و برق. بعد یک‌دفعه رئیس جمهور یا معاونش می‌آید، همه خبرنگاران دورش جمع می‌شوند و یک ربع صحبت می‌کند و بعد، نمایشگاه را رها می‌کند و می‌رود! خب آقا اگر قرار بود با خبرنگار مصاحبه کنید که این خبرنگار می‌توانست بیاید دفتر شما. ما تا امروز برای شرکت در چندین نمایشگاه هزینه کرده‌ایم که مثلاً شهردار یا فلان معاون را ببینم اما امکان‌پذیر نشده. بنابراین این نمایشگاه‌ها باید به گونه‌ای طراحی شود که هم ساده باشد و هم توزیع غرفه‌ها در آن به‌خوبی انجام شود. مسئولان هم سر حوصله یک روز وقت بگذارند بیایند و همه غرفه‌ها را ببینند. نمایشگاه هم‌افزایی به لحاظ سادگی و غرفه‌های کوچکش، خیلی خوب است. یک مثال می‌زنم. من شاید در ۲۰نمایشگاه مشابه در کشور چین شرکت کرده و غرفه داشته‌ام. مثلاً چین یک نمایشگاه برگزار می‌کند تحت عنوان راه ابریشم و به هر شرکت‌کننده از هر کشور، یک غرفه کوچک ساده می‌دهد. چرا؟ چون شرکت‌کنندگان آمده‌اند با فرهنگ‌های مختلف آشنا شوند یعنی هدف از این نمایشگاه، ارتباط ملت‌ها با یکدیگر است. ما هم باید به همین ترتیب عمل کنیم و نمایشگاه‌هایمان را با غرفه‌هایی حتی ساده‌تر از این برگزار کنیم. چون افراد و مجموعه‌ها فقط قرار است بیایند خودشان و خدماتشان را معرفی کنند و با دیگر گروه‌ها آشنا شوند. این ایده، یعنی برگزاری نمایشگاه‌های ارزان و در دسترس، بسیار عالی است.»

بدون منافع مادی هم می‌توان کارآفرینی کرد

یک عبارت کوچولو در گوشه‌ای از یک بنر هم می‌تواند قلاب شود و نگاه و توجه بازدیدکننده‌ها را به سمت یک غرفه بکشد. «بدون هیچ منافع مادی»، همان عبارتی است که در بنر معرفی موسسه خیریه «نذر اشتغال امام حسین(ع)»، شاخک‌های مرا حساس می‌کند. مسئول غرفه هم که انگار منتظر یک سئوال بوده، بی‌معطلی می‌گوید: «شعار ما این است که «به جای نان، کار می‌دهیم». مدیرعامل خیریه ما، یک صنعتگر است که از سال‌ها قبل در اصفهان در فعالیت‌های خیریه مثل تهیه جهیزیه، تأمین بسته‌های ارزاق و پوشاک، مدرسه‌سازی و... مشارکت داشت. اما از یک دهه قبل با مراجعاتی که به ایشان شد، به این نتیجه رسید که در حال حاضر، مسئله اشتغال و تولید در کشور ما در اولویت است. با همین نگاه، خیریه نذر اشتغال را راه‌اندازی کرد و از طریق کمک به کارگاه‌های کوچک، فعالیت‌های خیرخواهانه‌اش را ادامه داد.

شیوه کار ما اینطور است که کارشناسان خیریه با حضور در روستاها و مناطق محروم، بررسی می‌کنند آن منطقه، ظرفیت راه‌اندازی چه شغلی را دارد. بعد، یا از همان منطقه و یا از مناطق دیگر، یک کارفرما پیدا می‌کنیم و با حمایت از او، برای ساکنان آن روستای محروم ایجاد اشتغال می‌کنیم. مثلاً در چند روستای شهرستان مبارکه اصفهان بعد از بررسی میدانی، متوجه شدیم بانوان روستا نان‌های خوبی می‌پزند و زمینه برای شغل نانوایی در آنجا فراهم است. کار ما این شد که به آنها وام دادیم تا خانه‌هایشان را به تنور مجهز کنند. حالا پخت نان به شغل پررونقی برای آنها تبدیل شده و مشتریانی از شهر و روستاهای اطراف دارند. از سال 91 تا امروز با همین شیوه، بستر اشتغال را برای 2هزار نفر در روستاها و مناطق محروم حاشیه اصفهان کرده‌ایم. جالب است بدانید بعضی از تولیدات همین روستاییان الان به خارج از کشور صادر می‌شود. ما حتی از زندانیان هم غافل نبوده‌ایم و چند کارگاه نقاشی روی سفال، تولید تسبیح با هسته زیتون و عناب و تولید کشتی‌های تزیینی در زندان ایجاد کرده‌ایم. در این میان، با وجود تمام حمایت‌های مالی و مشاوره‌ای و تأمین محل برای ایجاد کارگاه، هیچ درخواستی از کارفرماها نداریم. تنها خواسته ما این است که کارفرما و کارگران در این فضای فراهم‌شده، در کنار هم کار کنند.»

«اکبر برومند»، نماینده موسسه خیریه «نذر اشتغال امام حسین(ع)»

هوای کارگاه‌های کوچک را نداشته باشیم، بیکاران بیشتر می‌شوند

همه حرف‌های «اکبر برومند»، یک اما دارد که در توضیحش اینطور می‌گوید: «همه اینها که گفتم، مهم است اما درواقع، ویترین کار ما بود! هدف نهایی ما این نیست که 2هزار شغل ایجاد کنیم چون اگر 2میلیون شغل هم ایجاد کنیم، باز هم کم است. رسالت اصلی ما، مطالبه‌گری در زمینه حمایت از کارگاه‌های کوچک است. ببینید، الان شیوه‌ای برای تعیین حداقل دستمزد وجود دارد که معیارش، کارگاه‌ها و شرکت‌های بزرگ است. این شیوه باعث شده ما 7میلیون کارگر غیررسمی در کشور داشته باشیم که از حداقل دستمزد و بیمه و سنوات محروم هستند. چرا؟ چون کارگاه‌های کوچک توانایی پرداخت آن حداقل دستمزد تعیین‌شده را ندارد. این در حالی است که ماده قانونی برای حمایت از این کارگاه‌های کوچک، موجود است اما شورای عالی کار از اجرای آن خودداری می‌کند.

اگر این قانون اجرایی شود، دیگر اصلاً نیازی به خیریه‌هایی مثل نذر اشتغال نیست. وقتی موانع را برداریم، کارگاه‌های کوچک خودبه‌خود ایجاد می‌شود و هرکس می‌تواند شغل کوچکی برای خودش راه‌اندازی کند و مجبور نباشد زیر پله و یواشکی کار کند. متاسفانه با قانون فعلی، بسیاری از کارگاه‌های کوچک به دلیل ناتوانی در پرداخت حداقل دستمزد تعطیل شدند و بسیاری از افراد بیکار شدند. یکی از دلایل مهاجرت روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، همین بیکاری‌هاست. مطالبه موسسه نذر اشتغال این است که برای جلوگیری از تعطیلی کارگاه‌های کوچک، مطابق قانون کار، دستمزد به‌صورت «منطقه‌ای» و توافقی تعیین شود.»

خوش‌قولی مسئولان، معیار موفقیت نمایشگاه هم‌افزا

حالا با تمام این اوصاف، اهالی موسسه نذر اشتغال، با چه انگیزه‌ای در این نمایشگاه شرکت کرده‌اند؟ می‌پرسم و نماینده خیریه در جواب می‌گوید: «این نمایشگاه، فرصت بسیار خوبی است که با مؤسسات و سمن‌های دیگر که در زمینه کارآفرینی فعالیت دارند، آشنا شویم و از تجربیات همدیگر استفاده کنیم. در همین چند روز، ما با دوستانی از آمل، هرمزگان و تهران آشنا شدیم که تجربیات ارزشمندی در حوزه کارآفرینی داشتند. اگر این تجربیات در کنار هم قرار بگیرند، می‌توانیم برای افراد بیشتری ایجاد اشتغال کنیم.

اما در سطح بالاتر، ما اینجا هستیم که مسئولان با فعالیت‌هایمان آشنا شوند و از تلاش‌هایمان حمایت کنند تا بهتر بتوانیم به مردم خدمت‌رسانی کنیم. اگر مسئولانی که به غرفه‌های ما می‌آیند و حرف‌هایمان را می‌شنوند و قول حمایت و همکاری می‌دهند، به وعده‌هایشان عمل کنند، خیلی عالی است و حضور ما در این نمایشگاه، ثمربخش خواهد بود.»

«زهرا موسایی»، نماینده گروه«ناجی شو»

می‌خواهیم «ناجی» باشیم تا لایق «منجی» شویم

یکی از بخش‌های پررونق نمایشگاه هم‌افزا، غرفه‌های فعالان مردمی در حوزه جلوگیری از سقط جنین و فرهنگ‌سازی درخصوص فرزندآوری است که از استان‌های مختلف ازجمله کرمان، مازندران و تهران نماینده دارند. در این میان اما غرفه «ناجی شو»، جور دیگری خودنمایی می‌کند؛ نه‌فقط به خاطر آن جنین‌های نمادینی که در تنگ‌های بلور پیش چشم بازدیدکنندگان گذاشته بلکه به دلیل رویکرد متفاوتی است که انتخاب کرده. «تربیت مشاور منصرف‌کننده از سقط جنین»، کارویژه این گروه مردمی است که «زهرا موسایی»، نماینده گروه درباره آن اینطور می‌گوید: «اساس کار گروه ناجی شو، آموزش افراد داوطلب دغدغه‌مند به‌عنوان مشاورانی است که بتوانند با مادرانی که تصمیم به سقط جنین‌شان دارند، صحبت کنند، دلایلشان را بررسی کنند و با توجه به شرایطی که دارند، به آنها مشاوره بدهند و به یاری خدا از سقط منصرف‌شان کنند. البته در ادامه هم، از این مادران حمایت می‌کنیم. اگر نیاز به پزشک داشته باشند، در گروهمان پزشکانی داریم که مراقبت‌های لازم را از آنها به عمل می‌آورند. اگر هم نیاز به حمایت مالی داشته باشند، هم خودمان تا حدی با کمک خیران از آنها حمایت‌های مالی می‌کنیم مثلاً شیرخشک فرزندشان را تأمین می‌کنیم و هم آنها را به گروه‌های فعال در این زمینه مثل حسنا و مهر فرشته‌ها معرفی می‌کنیم.

هدف اصلی ما از ورود به این عرصه، جلوگیری از سقط جنین‌های بی‌گناه است. متأسفانه طبق آمار رسمی و غیررسمی، روزانه بین هزار تا هزار و 500جنین در ایران سقط می‌شود که با تأسف بیشتر باید بگویم اکثر این جنین‌ها، نه نامشروع هستند و نه بیمار. بلکه مواردی مثل داشتن فرزند دیگر با فاصله سنی کم، ناتوانی مالی خانواده و یا حتی جنسیت جنین، دلایل این سقط‌ هاست. ما در حدود یک سال و نیم فعالیت جدی گروه ناجی شو به لطف خدا موفق شده‌ایم با همین مشاوره‌ها بیش از 100جنین را از سقط نجات دهیم و از مادران‌شان حمایت کنیم.»

نماینده گروه مردمی ناجی شو، آشنایی با دیگر گروه‌های فعال در حوزه جلوگیری از سقط جنین و کمک گرفتن از مسئولان برای برگزاری کارگاه‌های تربیت مشاور در سراسر کشور را انگیزه این گروه برای شرکت در نمایشگاه هم‌افزایی عنوان می‌کند و در ادامه می‌گوید: «اوایل، کار مشاوره جلوگیری از سقط جنین توسط اعضای گروه در تهران انجام می‌شد اما با توجه به اینکه این موضوع در تمام کشور فراگیر شده و از کلانشهرها فراتر رفته و حتی به روستاها هم رسیده، از مدتی قبل با برگزاری کارگاه‌های آموزشی، مشاورانی را در نقاط مختلف کشور تربیت می‌کنیم که با توجه به شرایط همان محدوده بتوانند از موضوع سقط جنین جلوگیری کنند. هر هموطن دغدغه‌مندی می‌تواند با شرکت در این کارگاه‌های آموزشی، یک مشاور جلوگیری از سقط جنین شود. شعار ما در این گروه این است: «ناجی شویم تا لایق منجی شویم».

امیدواریم با گسترش این برنامه‌ها و مشاوره‌ها، باورهای اشتباهی که درخصوص جنین وجود دارد، ازجمله شیءانگاری جنین اصلاح شود. برخی تصور می‌کنند جنین در ماه‌های اول، فقط یک لخته خون است و به‌راحتی می‌توان او را از بین برد. درحالی‌که اینطور نیست و اگر تصویر جنین سقط شده 2ماهه را بررسی کنید، خواهید دید یک انسان کامل است و حتی انگشتان دستانش مشخص است. بنابراین جنین یک شیء نیست که ما فکر کنیم هر وقت بخواهیم می‌توانیم آن را دور بیندازیم. او یک انسان است و روح انسانی دارد و ما اجازه نداریم حق حیات را از او بگیریم.»

«میلاد اسکویی، تولیدکننده دمنوش پارسه

اگر حمایت کنند، چای گیلان را فرآوری می‌کنم

نمایشگاه هم‌افزا، علاوه‌بر گروه‌های و مجموعه‌های مردمی، حتی برای شهروندانی که به صورت مستقل خواهان ارائه ایده و ابتکار شخصی‌شان را بوده‌اند هم، فرصت دیده شدن فراهم کرده است. نمونه‌اش، «میلاد اسکویی» که با ایده دمنوش‌های خاصش و با یک دنیا امید از شهر آمل آمده و آنقدر به کیفیت کارش اعتماد دارد که خودش سراغ ما می‌آید و برای معرفی محصولات ابتکاری‌اش اعلام آمادگی می‌کند و بی‌معطلی می‌گوید: «من بعد از شرکت در کارگاه‌های آموزشی متخصصان برجسته طب سنتی، از ۱۰سال قبل فعالیتم را در این حوزه شروع کردم. حالا در آمل، هم عطاری دارم و هم یک کارگاه خانگی که با مجوز مشاغل خانگی از وزارت جهاد کشاورزی، در آن گیاهان دارویی تولید می‌کنم. حالا بعد از سال‌ها فعالیت، برای معرفی سه دمنوش ابتکاری که خودم تولید کرده‌ام، به این نمایشگاه آمده‌ام. اول، دمنوش «پارسه» یا آرامش که به‌طور هدفمند برای رفع ناراحتی‌های عصبی و استرس تولید شده و بسیار کارآمد و قوی است. این دمنوش که تولید آن تقریباً یک سال طول کشید، نمونه داخلی ندارد و از نمونه آمریکایی‌اش هم خیلی باکیفیت‌تر و موثرتر است. دوم، دمنوش نشاط است که برای رفع افسردگی، تپش قلب و اضطراب کاربرد دارد. اما ابتکار سوم من، فرآوری چای گیلان است. همانطور که می‌دانید، چای گیلان رنگ بسیار ضعیفی دارد. به همین دلیل، من این چای را فرآوری کرده‌ام و به وسیله گیاهان دارویی به آن رنگ طبیعی داده‌ام. به‌این‌ترتیب، این چای فرآوری‌شده، هم رنگ خوبی دارد و هم آنتی‌اکسیدان قوی و ضد سرطان است و مضرات چای معمولی را ندارد.»

حالا کنجکاوم بدانم جوان باانگیزه آملی دلش می‌خواهد با چه دستاوردی از نمایشگاه هم‌افزایی به شهرش برگردد و او در جواب می‌گوید: «من به این نمایشگاه آمده‌ام تا از مسئولان برای ثبت این دمنوش‌ها و تولید انبوهشان کمک بگیرم. من مجوز تولید داروهای گیاهی دارم اما برای اینکه بخواهم محصولاتم را به تولید انبوه برسانم، باید مجوز بگیرم. اما برای اینکه یک محصول، سیب سلامت بگیرد و وارد بازار شود، باید از هفت‌خوان رستم بگذرد که طی این مراحل فقط از عهده شرکت‌ها برمی‌آید که صاحب منابع مالی هستند. اما کار من، یک کار جدید دانش‌بنیان است که در یک کارگاه کوچک تولید شده. همه حرف من این است که باید از کارگاه‌های کوچک خانگی حمایت شود. امیدوارم مسئولان، فرآیند کسب مجوز را برای افرادی مثل من تسهیل کنند و برای تولید انبوه محصولات هم از ما حمایت کنند.»

«محمد بیات»، نماینده گروه «دیدزا»

از ما می‌شنوی، «کوتاه نیا، قانع شو»

پیشرفت سریع تکنولوژی‌های ارتباطی، ظهور رسانه‌های نوین و وارد شدن فضای مجازی به متن زندگی شهروندان، یکی از چالش‌های مهم جامعه امروز ایران است. بر همین اساس، ارتقای دانش و آگاهی و مجهز شدن به مهارت‌هایی مانند سواد رسانه‌ای و سواد تحلیلی، حالا دیگر برای همه افراد، یک ضرورت است. اهالی گروه «دیدزا» که اغلب معلم هستند، این نیاز و ضرورت را به‌خوبی درک کرده‌اند و آستین‌ها را برای آموزش کودکان و نوجوانان در این زمینه بالا زده‌اند. با کنجکاوی که در مقابل غرفه «دیدزا» می‌ایستم، «محمد بیات»، نماینده گروه به استقبالم می‌آید و بی‌مقدمه می‌رود سر اصل مطلب: «از حدود ۸ماه قبل تصمیم گرفتیم در حوزه سواد تحلیلی، برای بچه‌های ۱۰ تا ۱۷سال تولید محتوا کنیم. سواد تحلیلی به ۳بخش کلی تقسیم می‌شود؛ تفکر انتقادی، سواد رسانه‌ای و فلسفه و منطق. اساس کارمان این است که با این آموزش‌ها، بچه‌ها را از همین حالا برای اتفاقات آینده و اخباری که دریافت خواهند کرد، آماده کنیم و کمکشان کنیم تحلیل و تصمیم‌گیری درست‌تری داشته باشند.

ببینید، الان ما افراد ۵۰، ۶۰ساله‌ای داریم که هر خبری در شبکه‌های اجتماعی و اینستاگرام دریافت می‌کنند، باور می‌کنند و می‌گویند: «راست میگه دیگه». این اتفاق به این دلیل می‌افتد که ما مهارت‌هایی مثل نه گفتن و چرا گفتن(سئوال پرسیدن) را دیر به بچه‌هایمان یاد می‌دهیم. تلاش ما این است که سن آموزش این مهارت‌ها را پایین بیاوریم تا بچه‌های جامعه هر خبری دریافت کردند، باور نکنند یا هر فیلمی دیدند، قبول نکنند بلکه بتوانند آن را زیر سئوال ببرند و در مقابل محتواهای نامناسب، نه بگویند. بر همین اساس، شعارمان این است که: «کوتاه نیا، قانع شو». در حال حاضر، محتواهای تولیدی‌مان را در فضای اینستاگرام در معرض دید گروه هدف قرار می‌دهیم. در مرحله بعد، تصمیم داریم در قالب بازی‌های جاسوس و مافیا، بچه‌ها را به‌صورت گروهی بیاوریم تا این بازی‌ها را انجام دهند و در قالب همان بازی، نکات موردنظر را به آنها آموزش دهیم.»

نمایشگاه هم‌افزایی با نمایشگاه کتاب فرق دارد!

«ما 5 فاز عملیاتی برای کارمان طراحی کرده‌ایم که فاز نهایی، تأسیس مدرسه سواد تحلیلی خواهد بود. اما برای رسیدن به این هدف، هم به برنامه اقتصادی نیاز داریم و هم به خیّر و نهادهای حمایت‌کننده. انتظار ما این بود نمایشگاه به شکلی باشد که بتوانیم یک حامی بزرگتر پیدا کنیم تا بتوانیم فازهای عملیاتی‌مان را گسترش دهیم اما نمایشگاه با آنچه ما در ذهن داشتیم، متفاوت است. شاید علت این باشد که این نمایشگاه هم به‌لحاظ زیربنایی، شبیه همه نمایشگاه‌ها مثلاً نمایشگاه کتاب طراحی شده است. اما قاعدتاً وقتی هدفتان را تغییر می‌دهید و قرار است نمایشگاهی برای هم‌افزایی داشته باشید، دیگر حتی شکل ظاهری‌اش هم نباید شبیه نمایشگاه‌های همیشگی باشد.»

بیات، همانطور که دوست دارد بچه‌ها را با روحیه انتقادی پرورش بدهد، خودش هم با نگاه انتقادی به اولین رویداد هم‌افزایی مدیریت نگاه می‌کند. پای ارائه پیشنهاد هم که می‌رسد، حرف‌های خوبی برای گفتن دارد: «ببینید، هدف نمایشگاه در ۲سطح تعیین شده است؛ در سطح بالاتر، قرار است مدیران دولتی و نمایندگان مجلس از غرفه‌ها بازدید کنند و با ایده های جدید آشنا شوند.

سطح بعدی این است که خود این گروه‌ها با هم ارتباط برقرار کنند. اما در ۳روز که هرکدام گرفتار کارهای خودمان هستیم، فرصت نمی‌کنیم همدیگر را پیدا کنیم. به نظر من، این رویداد اگر مثلاً در ۷روز برگزار شود و هر روز به ارائه ایده‌ها و فعالیت‌های یک حوزه اختصاص پیدا کند، هدفمندتر خواهد بود. مثلاً یک روز گروه‌های فعال در زمینه سواد رسانه‌ای، ارائه داشته باشند و سایر گروه‌ها فقط بازدیدکننده باشند. روز بعد یک گروه دیگر، ارائه داشته باشد و... به‌این‌ترتیب تا پایان نمایشگاه، همه گروه‌ها در جریان ایده‌ها و ابتکارات و فعالیت‌های همدیگر قرار خواهند گرفت و فرصت تعامل با یکدیگر را هم پیدا خواهند کرد. البته الان با همه محدودیت‌های زمانی موجود، باز هم گفت‌وگوهایی با هم داشته‌ایم و دوستان هم‌فکری پیدا کرده‌ایم. مثلاً خود ما حدود ۲۰گروه در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی شناسایی کرده‌ایم که می‌توانند کمکمان کنند.»

حجت‌الاسلام «سید مرتضی پورعلی»، مدیرعامل موسسه فرهنگی ـ تبلیغی بقیةالله(عج)

از ساحل تا مسجد، برای شادی مردم، برنامه داریم

مواجهه با غرفه موسسه فرهنگی تبلیغی «بقیة الله(عج)»، بهترین حسن ختام برای بازدید جمع‌وجور ما از اولین رویداد هم‌افزایی مدیریت ایران است. موسسه‌ای متشکل از طلاب جوان حوزه علمیه قم که همّ‌وغمّش، ایجاد شادی و نشاط در جامعه است و از این زاویه، نگاهی نو به تبلیغ دارد. با همین رویکرد هم، 6سال به اجرای برنامه‌های شاد و مفرح ویژه خانواده‌ها در سواحل شمالی کشور پرداخت و حسابی توی دل مردم جا باز کرد. و چه روایت‌های زیبایی دارند اهالی گروه از نماز جماعت‌های لب ساحل بعد از مراسم شادی با حضور اقشار مختلف مردم و علاقه‌مند شدن عده زیادی به حجاب و نماز بعد از برخورد با طلبه‌هایی که برای شادی مردم از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کردند.

مشتاقم بدانم این گروه از طلبه‌ها چه نیازی حس کرده‌اند که در میان حوزه‌های متنوعی که برای فعالیت وجود داشت، حوزه شادی و نشاط اجتماعی را انتخاب کرده‌اند. می‌پرسم و حجت‌الاسلام «سید مرتضی پورعلی»، مدیرعامل موسسه که هرچه با بازدیدکنندگان درباره فعالیت‌هایشان صحبت می‌کند، انرژی و هیجانش فروکش نمی‌کند، در جواب می‌گوید: «اغلب رسانه‌ها به ماجرای برنامه‌های شاد ما در سواحل پرداخته‌اند اما ما در یک سال اخیر، ادبیات جدیدی ارائه کرده‌ایم که در سطح کلان به موضوع نشاط اجتماعی می‌پردازد و خانه شاد، مادر شاد، فرزند شاد، مدرسه شاد، کوچه شاد، محله شاد و... را شامل می‌شود.

در همین نمایشگاه به یکی از مسئولان استان گیلان گفتم: ما حاضریم دهیاران و شهرداران شما را آموزش بدهیم که بدانند چطور می‌توانند روستاها و محله‌های شاد داشته باشند. قبل از حضور شما مدیر بهزیستی مازندران که هم‌استانی خودمان است را دیدم. عجله داشت. دستش را گرفتم و گفتم: فقط یک سئوال می‌پرسم، بعد برو. تا به حال برای کارمندانت دوره‌ای برگزار کرده‌ای که چطور کارمندان شادی باشند؟ گفت: نه. گفتم: پس حرف من، جدید است. نرو! ما حاضریم نه‌فقط برای کارمندان شما بلکه برای همسرانشان هم، دوره آموزشی شاد بودن برگزار کنیم. از اینها بگذریم، آیا تا به حال دوره‌ای برای طلبه‌های سراسر کشور برگزار شده که به آنها آموزش دهد چگونه مسجد شادی داشته باشند؟ همین مثال‌ها کافی است برای اینکه به اهمیت شادی و نشاط در جامعه پی ببریم و ببینیم چقدر در این زمینه کار نکرده‌ایم.»

غرب با هالووین جریان‌سازی کرده، ما برای نشاط جامعه ایران چه کرده‌ایم؟

«ممکن است گروهی بگوید: بله، ما دوره‌های شادی برگزار کرده‌ایم. سئوال من این است که آیا با نگاه جریان‌ساز، گفتمان‌ساز و شبکه‌ساز بوده؟ ولنتاین و هالووین، گفتمان‌سازی و جریان‌سازی کرده. لوگو و نماد بیرون داده. به همین دلیل، جای خودش را باز کرده. اما هیچ نهادی در ایران با این نگاه، در زمینه شادی و نشاط اجتماعی کار نکرده. ما هم ادعا نداریم در این زمینه، یک کار تمام و کمال ارائه داده‌ایم. اما شروع کرده‌ایم و ۶۰، ۷۰درصد پیشرفت داشته‌ایم. همه اینها را هم خودمان فکر و ایده‌پردازی کرده‌ایم. مثلاً به یکی از طلبه‌ها پیشنهاد دادم که در مسجدتان جشنواره شیرینی‌پزی ویژه خانم‌ها برگزار کن. خب، اگر در مسجد جشنواره شیرینی‌پزی برگزار شود، این خانم جای دیگر می‌رود؟»

اما گروه فرهنگی و تبلیغی بقیة الله(عج) با این کارنامه قابل قبول در حوزه شادی و نشاط اجتماعی، با چه نگاهی به نمایشگاه هم‌افزا آمده و انتظار چه دستاوردی دارد؟ حجت‌الاسلام پورعلی در این باره می‌گوید: «ما ازآنجاکه نمایشگاه هم‌افزایی مدیریت، اولین رویداد و نمایشگاه بر و بچه‌های انقلابی بود، در آن شرکت کردیم. ببینید، درست است که الان اگر یک جمعیت ۱۰هزار نفری را هم به ما بدهند، می‌توانیم برایشان برنامه شاد برگزار کنیم. اما دنبال این نبودیم این کارمان را معرفی کنیم. می‌خواستیم به همه بگوییم گروه بقیة الله(عج) یک کارهایی بلد است، یک چیزهایی را ابداع کرده. بیایید کاری کنیم، این گروه بقیة الله(عج) بشود ۵۰تا. کمک کنیم بقیه گروه‌ها هم این شیوه‌ها را یاد بگیرند.

حرف ما در این نمایشگاه این است که آماده‌ایم تجربیاتمان در حوزه شادی و نشاط اجتماعی را به گروه‌های دیگر انتقال دهیم. مسئول یکی از استان‌ها آمد به من گفت: همه امکانات را برایتان فراهم می‌کنیم. هر سال بیایید در استان ما برنامه اجرا کنید. گفتم: من فرصت نمی‌کنم. اصلاً شما هر سال چقدر می‌خواهید برای اسکان و فعالیت‌های من هزینه کنید؟ عوضش یک بار مرا دعوت کنید تا شیوه‌های این کار را به ۵۰طلبه و ۵۰فعال فرهنگی استان‌تان آموزش بدهم. مخلص کلام اینکه ما در این نمایشگاه شرکت کردیم تا به مسئولان بگوییم ما را کمک کنید؛ نه برای خودمان بلکه برای نظام جمهوری اسلامی و برای انقلاب و برای آن تاکید آقا که فرمودند باید برای امیدبخشی و انگیزه‌سازی برای حرکت کلی جامعه تلاش کرد.»

انتهای پیام/ ت 10

بیشتر بخوانید