بشار اسد: باید سلطه دلار در اقتصاد جهان شکسته شود/ دمشق علیه «عادی سازی» است

رئیس جمهور سوریه ضمن بیان اینکه دمشق علیه عادی‌سازی روابط با اسرائیل است، گفت تا زمانی که دلار حاکم نظامی اقتصادی جهان باقی بماند، تغییری در نظام بین‌الملل رخ نخواهد داد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبر ساز، «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه در مصاحبه با شبکه « روسیا الیوم » که شامگاه پنجشنبه ساعت هشت به وقت دمشق پخش شد، درباره مسائل مختلفی از جمله روابط دمشق با تل‌آویو، احتمال میانجیگری سوریه میان تهران و ریاض صحبت کرد.

مجری: چرا دمشق از عملیات نظامی ویژه روسیه را در اوکراین حمایت کرد؟

رئیس‌جمهور سوریه گفت: «اولا به این دلیل که روسیه همپیمان سوریه است. روسیه با جنگی دست و پنجه نرم می‌کند که من آن را به توسعه پیمان آتلانتیک شمالی -همانطور که برخی این گمان را دارند- گره نمی‌زنم. این جنگ حتی از پیش از کمونیسم و قبل از جنگ جهانی اول متوقف نشده است. این جنگ ادامه دارد و روسیه به عنوان بخشی از توازن بین‌المللی در اینجا نقشی اساسی دارد.»

بشار اسد اضافه کرد: «بنابراین می‌توانیم به روسیه از زاویه همپیمان بنگریم که اگر در این نبرد پیروز شد و اگر جایگاه سیاسی این کشور در عرصه جهانی قوی‌تر شد، این یک برد برای ما نیز هست. از طرف دیگر، قدرت روسیه امروز بازگردانده آن توازن بین‌المللی از دست رفته است؛ حتی اگر این بازگردانی جزئی باشد.»

وی در بخش دیگری بیان کرد: «این توازن که ما به دنبال آن هستیم، در درجه اول بر کشورهای کوچک که سوریه یکی از آن‌هاست، بازتاب خواهد داشت.»

مجری: مقامات روسیه می‌گویند این جنگ، نبرد نظام جهانی جدید است. جناب رئیس‌ جمهور، شما این را نزدیک بودن زمان تولد جهان چند قطبی در نظر می‌گیرد یا راه همچنان طولانی است؟

رئیس جمهور سوریه پاسخ داد: «برخی از جنگ به عنوان پایان جهان تک‌قطبی تعبیر می‌کنند. برخی گمان می‌کنند که پس از سقوط اتحادیه جماهیر شوروی این مرحله آغاز شد. این سخن دقیق نیست؛ البته بخشی از آن درست است اگر درباره پیمان ورشو و پیمان آتلانتیک شمالی و نبود یکی از پیمان‌ها صحبت کنیم. اگر در سطح سیاسی بخواهیم به این مسئله بپردازیم و بگوییم که شورای امنیت تحت کنترل قدرت‌های غربی به رهبری آمریکا است. اما حقیقت این است که نظام تک‌قطبی پس از جنگ جهانی دوم در قالب اجلاس "برتون وودز" آغاز شد. در این کنفرانس، دلار رهبر پولی جهان شد.»

بشار اسد ادامه داد: «هم‌اکنون از بُعد نظامی مهم‌تر یا بهتر است بگوییم هم‌سطح با مسائل نظامی تا مبالغه‌ای صورت نگیرد، نتایج اقتصادی این جنگ به‌ویژه وضعیت دلار است. اگر دلار -با چشم پوشی از اینکه نتیجه جنگ چه خواهد شد- حاکم نظام اقتصادی باقی بماند، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.»

مجری: اکنون که درباره دلار صحبت کردیم، بسیاری می‌گویند آمریکا با آن از جهان و کسانی که با او مخالفت می‌کنند، اخاذی می‌کند. شما این جنگ اقتصادی غرب علیه مسکو را دنبال می‌کنید؟ آیا در اینجا درست است که مقایسه‌ای نیز در خصوص محاصره اقتصادی سوریه داشته باشیم؟

اسد پاسخ داد: «اولا، باید گفت که مسئله دلار اخاذی نیست، بلکه دزدی است! چراکه آمریکا پس از جنگ جهانی این تعهد را داد که دلار پشتوانه‌ای از طلا باشید. در اوایل دهه هفتاد در دوره نیکسون، آمریکا تصمیم گرفت که دلار را از طلا جدا کند؛ در نتیجه دلار یک کاغذ بی‌ارزش شد؛ اما آمریکا توانست هر آنچه می‌خواهد را با این کاغذ بی‌ارزش بخرد. این یک سرقت است که تمام جهان را شامل می‌شود. امروز آمریکا نرخ بهره را افزایش داده و تمام ارزهای دیگر ارزششان پایین آمده و کشورهای ضعیف از نظر اقتصادی تحت الشعاع قرار گرفته‌اند.»

وی همچنین تأکید کرد: «بله، این یک وسیله برای تحریم کردن [دیگران] است. تا زمانی که دلار یک ارز جهانی باشد و تا وقتی که همین دلار از طریق بانک‌های آمریکا یا آن چیزی که آن را ذخایر فدرال می‌نامند، عبور می‌کند، شما تحت سلطه آن قرار دارید. در نتیجه تمام آینده شما، کشورتان، ملت، جامعه و اقتصاد تحت سلطه آمریکا خواهید بود. مطمئنا و بی‌شک این [پول] بخشی از تحریم‌ است. بدون این پول آمریکا یک کشور بزرگ نخواهد بود.»

مجری: جناب رئیس‌ جمهور از شما درباره مقایسه تحریم‌های غرب علیه مسکو و اتفاقاتی که برای دمشق افتاد، پرسیدم تا چه حد این دو با یکدیگر قابل مقایسه هستند؟

بشار اسد اظهار داشت: «درباره تحریم‌ -منظور شما جدای از دلار است- البته که منطق یکی است زیرا ذهنیت، ذهنیت هژمونی، استعمار و غرور است. همچون وضعیتی که چند دهه پیش حکم‌فرما بود. آن‌ها فکر می‌کنند که غرب تمام آنچه را دنیا به آن نیاز دارد، در اختیار دارد. امروز وضعیت برای روسیه، چین و بسیاری از کشورهای دیگر که در حال رشد هستند، تغییر کرده است. ما تحت محاصره [اقتصادی] هستیم؛ اما بسیاری از وسائل موردنیاز خود را از کشورهای غربی وارد نمی‌کنیم. ما روابط خود را با آن‌ها قطع کرده‌ایم.»

مجری: برخی می‌گویند که دولت سوریه نگران است که کمیته قانون اساسی واقعیت‌های جدیدی را وضع کند که با اختیارات رئیس‌ جمهور در تضاد باشد. شما چه پاسخی می‌دهید؟

رئیس جمهور سوریه بیان کرد: «مشکلی نیست. قانون اساسی سوریه بیانگر نظرات نه رئیس‌جمهور است و نه دولت و نه حزب حاکم، قانون اساسی عبارت است از دیدگاه سوری‌ها بنابراین هر چیزی که سوری‌ها بر سر آن توافق نظر داشته باشند، درست است و هر دولتی که وضعیت جدیدی را ایجاد کرد، باید به شیوه‌ای قانون اساسی جدید آن را مشخص کرده، حرکت کند. این مسئله قطعی است. با قانون اساسی‌ای که با خواسته‌های مردمی در تضاد باشد، ثباتی در کار نخواهد بود. این اولین مسئله است. پس هر چیزی که اکنون در کمیته قانون اساسی بر سر آن توافق می‌کنند یا بعدها بر سر آن توافق خواهند کرد یا در هر شرایط دیگری، بایست باید همه‌پرسی مردمی برگزار شود.»

مجری: اجماع میان سوری‌ها شاید هدف همین عفو عمومی باشد. صحبت‌ از فرمان شماره ۷ و همچنین دیگر تصمیمات اصلاحاتی در را به روی آورگان برای بازگشت به سوریه باز کرد. با وجود این، برخی انتقاد می‌کنند و می‌گویند هر کسی که با حضور آقای رئیس‌جمهور بشار اسد در حکومت مخالفت کرد و می‌کند، با او به عنوان خائن به میهن برخورد خواهد شد.

اسد در این خصوص گفت: «نه، ما در سوریه قانون داریم و چیزی به نام زندانی سیاسی در سوریه وجود ندارد. کلمه زندانی سیاسی وجود ندارد. برخی مسائل جزء مسلمات ملی هستند و باید محتاط باشیم که مسئله آزادی سیاسی به معنای تعدی به این مسلمات نباشد. ممکن است کسی بیاید و بگوید که چرا از حق خود در اراضی اشغالی به نفع اسرائیل دست برنمی‌داریم؟! قانون پاسخ این را داده است. این یک مسئله ملی است و نه سیاسی! در مسائل دیگر نیز به همین شکل است. در ارتباط با مخالفت با رئیس جمهور، بسیاری از سوری‌ها هستند که الان در بسیاری از سیاست‌ها با من موافق نیستند. مخالفت با افراد و دولت یک چیز است و تعدی به مسلمات ملی یک چیز دیگر.. کسی که با رئیس‌جمهور مخالفت می‌کند، هیچ مشکلی نیست با رئیس‌جمهور مخالفت کند.»

مجری: آیا این در ارتباط با گروه‌های کُرد هم صدق می‌کند؟

رئیس جمهور سوریه پاسخ داد: «مسئله کردها متفاوت است. اگر مسئله کُردها را در معنای ملی آن در نظر بگیریم، آن‌ها یکی از قومیت‌های موجود در طول تاریخ سوریه بوده‌اند. بخش اعظمی از این قومیت، افراد میهن‌پرست هستند؛ اما بخشی از آن‌ها -همان‌طور که در میان عرب‌ها و دیگر اقشار نیز این گونه است- خود را در موضع دست‌نشانده به‌خصوص برای آمریکایی‌ها قرار داده‌اند. در اینجا مشکل ابدا ربطی به مسئله نه رئیس‌جمهور و نه مخالفت سیاسی ندارد، بلکه مسئله مربوط به یکپارچگی میهن [ما] سوریه است. مسئله‌ای مطرح شد که قومیت‌های مختلف در قالب کانتون‌ها تحت سلطه فدرال‌ها باشند که این سرآغاز تجزیه است. در حالی که می‌توان در عین وحدت ملی، تنوع قومی نیز میان سوری‌ها وجود داشته باشد.»

مجری: در برای گفت‌و‌گو به استثنای کسانی که آن‌ها را دست‌نشانده به خصوص دست‌نشانده‌های آمریکا خواندید،‌ باز است؟

اسد: «گاهی اوقات مجبور می‌شویم حتی با دست‌نشانده‌ها نیز گفت‌وگو کنیم.»

مجری: اما با این وجود، من می‌خواهم به گروه‌های کُرد بپردازم به خصوص اینکه آن‌ها چاه‌های نفت را با حمایت آمریکا تحت کنترل دارند. شما به این مسئله چگونه می‌نگرید؟ دمشق در دستان خود چه برگی برای بازگرداندن دارایی‌ها و خاک خود دارد؟

رئیس جمهور سوریه اظهار داشت: «مشکل اشغالگری -هر گونه اشغالگری در هر کشوری و در هر تهاجمی- هر چقدر هم که ارتش شما بزرگ باشد، مشکل خود تهاجم نیست، بلکه مشکل دست‌نشاندگانی هستند که پا به پای مهاجم حرکت می‌کنند. مشکل همین است و این مسئله در سوریه رخ داده است. گروه‌هایی وجود دارند که تحت سلطه آمریکا هستند و به جای آن‌ها علیه یکپارچگی جامعه سوریه اقدام می‌کنند. واکنش طبیعی در این حالت -که ما این را در آن مناطق و مناطق شرقی می‌بینیم- این است که غالب شهروندان پیروی از اشغالگران و خیانت را برنمی‌تابند. به همین دلیل، درگیری میان این گروه‌ها و شهروندان آغاز شد. تا زمانی که دست‌نشاندگان باشند، اشغالگر هم قوی خواهد ماند. اولین گام این است که باید دست‌نشاندگان پاکسازی شوند. با تضعیف کردن این افراد، اشغالگر نیز به صورت خودکار خارج خواهد شد زیرا مقاومت مردمی علیه آن‌ خواهد بود.»

مجری: ما در اینجا تنها از چالش آمریکا صحبت نمی‌کنیم، بلکه شما ترکیه را هم دارید که تلاش خود برای ایجاد آنچه منطقه امن در خاک سوریه می‌نامند، پنهان نمی‌کند. شما چه نقشه‌ای برای جلوگیری از این اقدام دارید؟

بشار اسد هشدار داد: «اگر تهاجمی در کار باشد، مقاومت مردمی نیز در درجه اول وجود خواهد داشت و البته در مناطقی که ارتش سوریه در آنجا حضور دارد. ارتش در همه نقاط سوریه حضور ندارد. اگر وضعیت نظامی اجازه مقابله مستقیم را بدهد، مطمئنا ما این کار را خواهیم کرد. از دو و نیم سال پیش برخوردهایی میان ارتش سوریه و ارتش ترکیه صورت گرفته که ارتش ما توانست برخی از اهداف ترکیه را که وارد خاک سوریه شدند، منهدم کند. همین وضعیت -درصورتی که امکانات نظامی اجازه این کار را بدهد- برقرار خواهد بود. افزون بر این مقاومت مردمی نیز وجود خواهد داشت.»

مجری: درباره ادلب چطور؟ رویکرد شما در قبال وضعیت آن چیست؟

رئیس جمهور سوریه بیان کرد: «مانند دیگر مناطق اشغال شده، آنجا نیز طرح نظامی و نقشه سیاسی آزادسازی دارد. این مسئله قطعی است. تمام خاکی که یا توسط ترکیه یا توسط تروریست‌ها اشغال شده، به مرور زمان آزاد خواهد شد.»

مجری: تمایل دارم به سفر [شما] به ابوظبی و آن‌طور که گفته شد بازگشت سوریه از دَرِ بزرگ بپردازم. شما این مسئله را چگونه می‌بینید؟

بشار اسد گفت: «نمی‌دانم که این در بزرگ چگونه تعریف می‌شود و کلمه بازگشت چه معنایی دارد؟ آخر ما خارج نشدیم. سوریه با مواضع خود و با همان شرایط در جایگاه خودش ماند و با شیوه خودش و بر اساس اصول و دیدگاه‌هایش با آن برخورد کرد. اما من می‌خواهم بگویم که روابط سوریه با کشورهای عربی در جریان جنگ خیلی از نظر محتوا تغییر نکرد. اکثر کشورهای عربی روابط خود را با سوریه حفظ کردند. بسیاری از آن‌ها از نظر معنوی در کنار سوریه بودند.»

مجری: حتی آن کشورهایی که هیأت‌های دیپلماتیک خود را خارج کردند؟

رئیس جمهور سوریه پاسخ داد: «بله، حتی آن دسته کشورهایی که هیأت‌های دیپلماتیک خود را خارج کردند، روابطشان را حفظ نمودند. آن‌ها با آنکه قادر به انجام کاری نبودند، اما احساسات مثبت خود را در قبال سوریه داشتند. در حال حاضر نیز وضعیت به همین شکل است؛ منتها با تغییر شرایط و شاید تغییرات منطقه‌ای و جهانی و هر تغییر دیگری، این روابط از نظر ظاهری تغییرات آشکارتری داشته است. من نمی‌توانم از قول آن‌ها صحبت کنم. من اعتقاد دارم که از نظر محتوا این روابط تغییرات چشمگیری نداشته است، بلکه تغییرات اساسی در ظاهر بود.»

مجری: بگذارید به صراحت بپرسم. از میان کشورهایی که دمشق را در شرایط بحرانی تنها گذاشتند، کسی کینه‌ای به دل ندارد؟

اسد اشاره کرد: «اولا، کینه نشانه ضعف است. ثانیا، کینه نتیجه‌ای ندارد و به نتایج مثبتی به‌ویژه در روابط با کشورها نمی‌انجامد. ثالثا، ما باید میان اشتباهات سیاسی برخی کشورها و میان مردم تمایز قائل شویم. ما به دنبال روابط کشورهای عربی با یکدیگر هستیم که یعنی همان مردم. پس کینه‌ای در کار نیست. رابعا، ما می‌دانیم که کشورهای عربی نیز شرایط خاص خودشان را دارند. ما می‌توانیم بگوییم: نه در بسیاری از جوانب. شاید بسیاری از کشورها نتوانند نه بگویند.»

وی افزود: «ما توجیه نمی‌کنیم و این توجیه نیست. این واقعیت است و ما باید با واقعیت تعامل کنیم. الان سرزنش و ملامت سودی ندارد. بگذارید به آینده نگاه کنیم. این همان چیزی است که ما در تمامی گفت‌و‌گوها می‌گوییم. ما به آینده می‌نگریم. آنچه در گذشته رخ داد، رخ داد. سرزنش چیزی را عوض نمی‌کند. ویرانی‌‌ اتفاق افتاد. از دست دادیم و خو‌ن‌ها ریخته شد. پس مثبت صحبت کنیم. این روش سوریه است.»

مجری: در آینده نزدیک که اجلاس کشورهای عربی در الجزایر برگزار می‌شود، بسیاری درباره حضور شما صحبت می‌کنند.. آیا گام‌هایی در این راستا برداشته شده است؟

رئیس جمهور سوریه بیان کرد: «شاید تنها وزنه این اجلاس این باشد که در الجزایر برگزار می‌شود. این یک واقعیت است و من تعارف نمی‌کنم زیرا رابطه سوریه با الجزایر در هر شرایطی -از زمان استقلال این کشور از فرانسه تا به امروز- یک رابطه ثابت بوده است. ارتباط استواری میان دو ملت وجود دارد زیرا تاریخشان شاید در زمان‌های مختلف مشابه بوده باشد. اما اگر جدا از نشست الجزایر از اتحادیه عرب صحبت کنیم، مسئله بازگشت سوریه یا عدم بازگشت آن نیست. کلمه بازگشت اشتباه است، زیرا سوریه همچنان در اتحادیه عرب هست. این تعلیق عضویت است و نه خروج. مشکل این است که اتحادیه عرب در آینده چه خواهد کرد، چه سوریه باشد یا نباشد؟ آیا آرزوهای شهروند عربی را محقق خواهد کرد؟ من فکر نمی‌کنم در طول سه دهه گذشته دستاوردی داشته باشد. بی‌شک این اتحادیه در ده سال گذشته به مثابه سرپوشی برای تجاوز به لیبی، تجاوز به سوریه و هر تجاوز دیگری بوده است. سؤال این است که آیا می‌تواند این شیوه را تغییر دهد یا ادامه خواهد داشت؟ اگر اتحادیه عرب به این رویکرد ادامه دهد، چیزی تغییر نخواهد کرد و بازگشت سوریه هیچ ارزشی ندارد.»

بشار اسد اضافه کرد: «ما کشورهای عربی به طور کلی در تمام زمینه‌ها تحت فشار خارجی هستیم. تا زمانی که ما در این شرایط قرار داریم، نتیجه یکسان و منفی است. در این صورت، سوریه باز می‌گردد و تعلیق لغو می‌شود. لغو تعلیق یک امر تشریفاتی است. شاید فوایدی هم داشته باشد، اما ما به آن تکیه نمی‌کنیم.»

مجری: بسیاری می‌گویند که هر گونه بازگشت روابط با کشورهای عربی از دروازه روابط با ایران می‌گذرد و روابط با سوریه تا زمانی که دمشق و تهران ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، به کمال نخواهد رسید. سوریه چگونه می‌تواند روابطش با ایران را از یک سو و بگذارید بگویم عربستان سعودی از طرف دیگر متعادل کند البته در صورت بازگشت روابط به حالت عادی؟

اسد گفت: «اولا، روابط سوریه با هیچ کشوری با هیچ طرفی در این دنیا قابل بحث نیست. هیچکس تعیین نمی‌کند سوریه با چه کسی رابطه برقرار کند و با چه کسی رابطه برقرار نکند. آن‌ها برای ما تعیین تکلیف نمی‌کنند و ما نیز برای کسی تعیین تکلیف نمی‌کنیم. آن‌ها در تصمیمات ما دخالت نمی‌کنند و ما در تصمیمات آن‌ها دخالت نمی‌کنیم. این موضوع جای بحث ندارد و مطرح هم نیست. حتی اگر این مسئله برای ما مطرح می‌شد، از همان ابتدا آن را رد می‌کردیم. این مسئله اول. ثانیا، بسیاری از کشورهایی که در گذشته این موضوع را مطرح می‌کردند که البته سال‌هاست دیگر این مسئله مطرح نمی شود. آن‌ها خودشان در حال گفت‌وگو با ایران هستند و این یک تناقض است. ثالثا، ایران کشور مهمی است، اگر بخواهیم از ثبات در خاورمیانه صحبت کنیم، نیاز به روابط با همه این کشورها داریم.»

رئیس جمهور سوریه در بخش دیگری از این مصاحبه نیز اشاره کرد که دمشق به گفت‌و‌گوی ایران با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نگاه مثبتی دارد.

مجری: آیا ما شاهد میانجیگری دمشق -شاید پس از بازگشت روابط به حالت عادی- میان ریاض و تهران خواهیم بود؟

بشار اسد پاسخ داد: «منطق می‌گوید که اگر اختلافی میان چند طرف وجود داشته باشد و شما روابط خوبی با آن‌ها داشته باشید، طبیعی است که نقش میانجی را ایفا کنید تا این کشورها را به یکدیگر نزدیک کنید زیرا این به مصلحت خاص و عام کشورهای منطقه است. این طبیعی است. اما در حال حاضر ما از این روابط خوب برخوردار نیستیم پس نمی‌توانیم اکنون این کار را بکنیم.»

مجری: روابط عادی یا عادی‌سازی که برخی از کشورهای عربی با اسرائیل داشتند. شما عادی‌سازی روابط با اسرائیل را چگونه دنبال می‌کنید؟ شایعاتی نیز وجود داشت که حتی سوریه را نیز مستثنی نکرد. برخی بر این باور بودند که دمشق به شرط بازپس‌گیری جولان روابط خود را عادی‌سازی خواهد کرد. آیا ممکن است این اتفاق رخ دهد؟

بشار اسد اظهار داشت: «اولا، این اصطلاح اشتباه است! ما در سوریه از ابتدای فرایند صلح در دهه نود اصطلاح عادی‌سازی روابط را نمی‌پذیریم زیرا عادی‌سازی روابط فرایندی است که از نظر لغوی باید طبیعی و یک روند عادی باشد. باید مانند آب به صورت روان و بدون هیچ مانعی جریان داشته باشد و نباید متحکمانه و ساختگی باشد. کلمه عادی‌سازی روابط یک کلمه ساختگی است و هدف از آن سوق دادن عرب‌ها به سمت امتیازدهی به اسرائیل در برابر هیچ است. هدف این است.»

وی افزود: «ما در سوریه از یک رابطه عادی مرتبط با فرایند صلح سخن می‌گوییم و فرایند صلح مرتبط با بازگشت حقوق است. این مسئله قطعی است. این یک طرف مسئله است. از طرف دیگر، با چشم‌پوشی از اصطلاح عادی‌سازی روابط و... ما علیه روابط با اسرائیل هستیم از زمانی که این فرایند با مصر در نیمه دهه نود آغاز شد تا این لحظه ما در همین موضع قرار داریم. ما با هیچ گونه فرایندی موافق نیستیم و اعتقاد داریم که تمام این فرایندها -از نظر ما یعنی سوریه- به آرمانمان ضربه می‌زند؛ البته اگر در اینجا از فلسطین صحبت نکنیم. ما اکنون از سوریه صحبت می‌کنیم؛ اما شکاف بزرگ در این مسئله توافق اسلو است زیرا توافق اسلو در واقع تقدیم تمام این مزایا به اسرائیل از طرف صاحبان خود آرمان است. در نتیجه همین مسئله باعث شده که این یک بهانه‌ برای کشورهای جهان باشد و آن‌ها چیزی را عادی‌سازی روابط و صلح می‌نامند، با اسرائیل انجام دهند. زیرا صاحب آرمان خود از حقش کوتاه آمده است -آن‌ها این گونه فکر می‌کنند- پس ما علیه عادی‌سازی روابط هستیم زیرا ما را تحت الشعاع قرار می‌دهد. سوریه موضعش را تغییر نخواهد داد تا زمانی که جولان تحت اشغال است. زمانی که جولان بازگشت، هر اتفاقی حرف و حدیث خودش را خواهد داشت و در نه قالب عادی‌سازی روابط، بلکه در قالب روابط عادی میان دو طرف. روابط عادی به معنای روابط گرم و روابط سرد نیست، بلکه به معنای این است که مردم چه می‌خواهند و مردم چگونه تعیین می‌کنند.»

مجری: با این حال، حمله اسرائیل همچنان ادامه دارد و آخرین مورد آن شاید حمله به اطراف فرودگاه دمشق بوده باشد. تمایل داریم از زبان شما اظهارنظری در این باره بشنویم

رئیس جمهور سوریه گفت: «این مسئله متفاوت است؛ اگرچه در نتیجه مرتبط با همین موضوع و سوق دادن سوریه به سمت امتیازدهی است. مداخله اسرائیل در ابتدا کاملا مرتبط با مرحله فروپاشی تروریست‌ها در سوریه بود زیرا از نظر ما تروریست، ارتش اسرائیل است. حالا در هویت سوری یا هویت‌های دیگر. زمانی تروریست‌ها در حال بازگشت بودند و روحیه‌شان از بین رفت، اسرائیل باید برای بالا بردن روحیه آن‌ها و فعال کردن مجددشان وارد عمل می‌شد. پس آنچه اسرائیل اکنون انجام می‌دهد، در همین راستاست و نه در هیچ راستای دیگری.»

انتهای پیام/م/ ت 215

بیشتر بخوانید