به گزارش خبر ساز از قزوین، قزوین سرزمینی است که در نیمه شمالی فلات مرکزی ایران قرار دارد و احداث این منطقه به دلیل موقعیت خاص طبیعی ناشی از وجود آب و رودخانههای طبیعی نبوده بلکه آنچه سبب شد قزوین شکل بگیرد، موقعیت و ضرورتهای استراتژیک نظامی و توسعه یک قلعه نظامی در دوره ساسانیان بوده است.
گفته میشود قزوین یک منطقه نیمه خشک و کم آبی است که هیچ رودخانه فصلی و رودخانه دائمی تا شعاع 40 یا 50 کیلومتری آن وجود ندارد و گاهی رودخانههای دائمی فراتر از 70 کیلومتر با این شهر فاصله دارند.
طبیعی بود شهری که در شعاع کمآبی واقع شده بیشترین توجه را به نزولات جوی داشته باشد و اگر یک روز در بهار از نزولات آسمانی خبری نمیشد قطعا کشاورزی، فلاحت و باغداری قزوینیها که عمده معیشت مردم در دورههای مختلف تاریخی از کشاورزی و باغستان تامین میشده، دچار چالش میشد.
طلب بارش باران توسط مردم قزوین در زمان خشکسالی
در گذشته تا دوره قاجار یا اوایل پهلوی اول، در قزوین دو مصلی وجود داشت؛ یکی مصلایی که در خیابان راهآهن کنونی و انتهای محله راه ری وجود داشت که همچنان هم وجود دارد و دیگری مصلایی بوده که در خارج از دروازه درب کوشک و در حکمآباد هزار جریب وجود داشت و باید گفت در حال حاضر فقط مصلای اول باقی مانده است.
مطابق اذعان پژوهشگر تاریخ معاصر ایران؛ برخی معتقدند مصلایی که وجود دارد پیش از این در دوره پیش از اسلام و دوره باستان به ویژه از دوره ساسانیان به قبل محل استقرار پرستشگاهی مانند آناهیتا یا الهه آب بوده یعنی عبادتگاهی بوده که در کنار آب و اهمیت ویژه قرار دادن برای آن، برای بانوان هم احترام و موقیعت ویژهای قائل بودند.
محمدحسن سلیمانی در گفتوگو با خبرنگار فارس در قزوین میگوید: این تصور وجود دارد که در دوره پیش از اسلام، مردم قزوین هنگامی که شهر با خشکسالی مواجه میشد برای طلب باران به مصلاهای شهر و به ویژه باغستانها میرفتند و بارش باران فراوان را از خدای متعال درخواست میکردند که بر اساس این دعا، این رسم ماندگار شده است.
البته این یک فرضیه بوده و قطعیتی در آن نیست و نمیتوان در این زمینه مستندات تاریخی و باستانشناسی و مطالعات ناشی از باستانشناسی را به دست آوریم گرچه هر چه است و اینکه آیا در این مصلا، معبد آناهیتا وجود داشته و زمانی مردم دچار خشکسالی میشدند و به اینجا پناه میآوردند، یک فرضیه است.
به گزارش فارس، برگزاری سنتها و آیینهای منطقهای در واقع از ویژگیهای فرهنگی هر جامعه است و طبعا افراد بنا بر باورها و اعتقاداتی که دارند در گذر زمان و بر اساس ضرورتها، دارای آئینهایی بودهاند که «پنجاه بدر» در قزوین یکی از آن هاست که همچنان پا بر جاست و و البته مختص قزوینیها است.
آئین «پنجاه بدر» هنوز نفس میکشد
سلیمانی معتقد است؛ روی خیلی از آئینهای محلی خاک فراموشی نشسته اما برخی از آنها مانند «پنجاه بدر» که آئینی در تمنای باران است، همچنان زنده بوده و نفس میکشند؛ آئینی که برای حاجتخواهی از خداوند بزرگ به منظور بارش باران است و مردم قزوین به اجرای آن مقید هستند که در نوزدهمین روز از اردیبهشت ماه هر سال آن را به جا میآورند.
طبق گفته این پژوهشگر قزوینی؛ علت شکلگیری آئین «پنجاه بدر» تمنای باران و شکرگزاری از نعمات الهی بوده یعنی اگر نزولات آسمانی نازل نمی شد در تمنای باران و اگر باران میبارید در شکرگزاری از نعمات الهی بود و در واقع موضوع این آئین مبتنی بر آب، باران، کشاورزی و باغداری بوده است.
وی با اشاره به حضور مردم قزوین از بعد از ظهر پنجاهمین روز از بهار در مصلا یا مسجد محل و باغستانها و خوردن آش رشته، دُیماج (غذای سنتی با تکههای نان، پنیر، خیار، گردو، پیاز داغ و سبزی خرد شده) و هندوانه به عنوان پای ثابت برنامههای این روز، اذعان میکند: در گذشته زمانی که آفتاب روی شانههای شهر مینشست و تن به غروب میداد مردم بعد از اقامه دو رکعت نماز برای طلب باران و حاجات شخصی، با چند قطعه سنگ یا مُهر به سمت آب انبار میرفتند و به سر درب و دیوار آجری آن فشار میدادند و معتقد بودند اگر سنگ یا مهر به دیوار میچسبید دعاهایشان پذیرفته شده و اگر هم سنگ یا مهر به دیوار نمیچسبید تا «پنجاه بدر» سال دیگر برای باید صبر کنند تا حاجات خود را طلب کنند که هنوز هم این رسم پابرجاست و انجام میشود.
مُهر تایید اسلام بر سنت حسنه «پنجاه بدر»
اما باید گفت که «پنجاه بدر» یک آئین مذهبی و نشانه باورها و اعتقادات کهن مذهبی مردم قزوین در پیش و پس از اسلام بوده و اسلام به این سنت حسنه مُهر تایید زده و همچنان این آئین در قزوین برگزار میشود.
این کنشگر میراث فرهنگی و گردشگری میگوید: طبق اعتقادات مردم قزوین، اهریمن خشکسالی از قدیمیترین دشمنان ایران زمین هر وقت بر زندگی مردم چیره میشد برای مبارزه با این دیو، علاوه بر حفر قنوات، آب انبار هم ساخته میشد تا آب نگهداری شود.
سلیمانی میافزاید: آیین «پنجاه بدر» در هیچ جای ایران به جز قزوین مرسوم نیست و از آئینهای اختصاصی قزوینیها در تمنا و طلب باران محسوب میشود که به دلیل مقبولیت، توجه عمومی و وجود باورها و اعتقادات همچون نوروز، شب چله، 13 به در و چهارشنبه سوری پابرجا مانده و استمرار یافته است.
بنابراین گزارش، در گذشته حتی برخی میگفتند در مصلا یا محلی که مسجد وجود داشته امام رضا(ع) از این محل از قزوین عبور کرده و یا برخی میگویند چند روزی اقامت کرده که البته مستندات متقن تاریخی در این زمینه موجود نیست.
«چمچه خاتون» رسمی برای طلب باران که منسوخ شده
بیان این مطلب خالی از لطف نیست که در تمنای باران موضوع صرفا به «پنجاه بدر» خلاصه نمیشود و در گذشته رسم مشابهای وجود داشته که به آن «چمچه خاتون» میگفتند. در این رسم در یک قدح یا ظرف بزرگی آب میریختند و در پشت بام قرار میدادند و بانوان با کفگیر مسی آب را کم کم به سمت آسمان میپاشیدند و در واقع این گونه از خدای متعال طلب باران میکردند که این رسم در حال حاضر منسوخ شده است.
سلیمانی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران به برگزاری رسم «کوسه گلین» رسم دیگری برای طلب باران به ویژه در روستاهای قزوین در گذشته اشاره و توضیح میدهد: پیرزنی با پارچه و لباسهای کهنه، عروسک کوچکی درست میکرد و با خواندن اشعاری به همراه کودکان در کوچهها و معابر راه میافتاد و درب منازل را میزد و وسایل تهیه آش را از صاحبخانه درخواست میکرد که با مواد جمعآوری شده، آش میپختند و بین مردم روستا تقسیم میکردند و با این حرکت آئینی و نذری معتقد بودند که بعد از چند روز باران توسط خدای متعال نازل خواهد شد که از این رسم هم دیگری خبری نیست و منسوخ شده است.
وی تجلیگاه آثار فرهنگی یا میراث فرهنگی هر ملت را در بناهای تاریخی و باستانی و آئینها و رسوم و سنتها به دلیل وصل انسان به گذشته و اقتدار ملی ذکر و بیان میکند: دولت باید برنامهریزی لازم را برای حفظ آئینها و باورهای فرهنگی مردم داشته باشد و نباید به گونهای حرکت کرد که آئینها، سنتها و باورها دستخوش تغییر و تخریب شوند. حفظ باورها و آداب و رسوم گذشته بیانگر حفظ قدرت و پیشینه کهن فرهنگی و هویت گذشته و شناسنامه ماست که اگر از دست دهیم چیزی از هویت ملی و دینی، پیشینه عمیق فرهنگی و گذشته تاریخی ما وجود نخواهد داشت.
ثبت آئین «پنجاه بدر» چگونه محقق میشود؟
پژوهشگر قزوینی در پاسخ به این سوال، تحقق این امر را شدنی میداند اما نظرش بر این است که ثبت جهانی این آئین ویژه، مستلزم اعتقادات و باور مدیران، همراهی مردم و همگامی دولت برای تامین اعتبارات لازم است و اگر یک بافت، اثر یا آئینی در سطح جهانی مطرح و به ثبت رسانده شود طبیعی است که گردشگری استان از رونق جهانی برخوردار خواهد شد.
به گزارش خبر ساز، قزوین از دیرباز به عنوان یکی از شهرهای مذهبی کشور و همچنین برخوردار از پیشینه، آداب و رسوم و آثار تاریخی ارزشمند شناخته می شود. بی شک در صورت شکل گیری عزمی جدی در مسیر حفظ، ساماندهی، شناساندن و پویایی این اندوخته های کم نظیر، می توان شاهد رقم خوردن تحولات مثبتی برای این خطه بود.
گزارش از هاجر عبدالهی
انتهای پیام/