حجاریان چگونه از اصلاحات عبور کرد؟

آخرین یادداشت حجاریان درباره کادرسازی در دولت‌های جمهوری اسلامی را می‌توان در یک معنا عبور از جریان اصلاحات تلقی کرد. جریانی که محور اندیشه آن آزادی و دموکراسی گرایی بود و اکنون حجاریان تلاش می‌کند اندیشه «رسوب» را تئوریزه کند.

فارس پلاس؛ حامد موفق بهروزی: آخرین یادداشت سعید حجاریان از آن جهت اهمیت دارد که دار و ندار چهره نمایشی جریان اصلاحات را به باد داده است. ژست‌هایی تهی که به فاصله زمانی شروع و پایان آخرین یادداشت تئورسین خسته اصلاحات فرو ریخت.

حجاریان می‌گوید: « در ایران با مفهومی برساخته و غیرکارشناسی به‌نام «اشرافیت بوروکراتیک» مواجه هستیم؛ مفهومی برآمده از تفکری ایدئولوژیک که واضعان آن تصویر زهد و فقر را مناسب‌ترین تصویر بشری تلقی می‌کنند و حاملان آن قلع و قمع کادر‌ها یا همان اشراف بوروکراسی را مهم‌ترین اقدام می‌دانند و رویه حذف کادر‌ها –بخوانید بانیان وضع موجود! - را با هدف جایگزینی دُردانه‌های خودمانی یا همان حقوق‌بگیرانِ غیرمتخصص و ناکارآمد به پیش می‌رانند تا نیرو‌هایی با «حقوق اندک و درآمد بالا» تحولات انقلابی سیستم را پیش ببرند؛ تحولاتی ضد توسعه، نظارت‌ناپذیر و نهایتاً ایران‌ستیز.»

حجاریان می‌خواهد پایه مفهوم « بانیان وضع موجود» را بزند اما فرش را از زیر پای دموکراسی بیرون کشیده است. نقطه مقابل سخنان حجاریان را تصور کنید: آنجایی که مردم حق دارند کارگزار حکومت را بنا به هر دلیلی ( رای اکثریت) طبق قانون تغییر دهند. این همان چیزی بود که سالیان سال به عنوان یک مدل ایده‌آل از سوی جریان اصلاحات مطرح می‌شد و اتفاقا جریانات سیاسی مقابل خود را به دلیل زیرپا گذاشتن این اصول مترقی مذمت می‌کرد.

اکنون حجاریان تلاش می‌کند علیه آنچه که سالها تبلیغ نمادین کرده است مطلب بنویسد و اندیشه «رسوب» در حکومت را تئوریزه کند.

اتفاق دیگری که در این یادداشت به چشم می‌آید، چرخش حجاریان از غرب به شرق است؛ اما نه شرق کنونی، شرق کمونیست!

این بخش از مطلب حجاریان را بخوانید: «نسخه تحول‌یافته‌ی حزب کمونیست چین دارای کادر‌های بسیار مجربی است و توسعه و پیشرفت این کشور کاملاً مشروط به وجود چنین کادر‌هایی شده است در مقابل روسیه اهتمامی به این موضوع نداشته است و پوتین بیشتر تلاش کرده و می‌کند تحولات و اداره امور را به ید با کفایت افراد مطیع یا همان مافیای روسی بسپارد؛ لذا سیستم اقتصادی روسیه به مراتب از چین عقب مانده است.»

این چرخش گفتمانی از غرب به کارکردگرایی شرقی را چند وقتی هست که حجاریان و تیم فکری جریان اصلاحات شروع کرده است. نقطه شروع این چرخش زمانی بود که این جریان تلاش کرد مفهوم محوری «آزادی» را از حوزه گفتمانی اصلاحات کمی به حاشیه براند و مفهوم « عدالت» را جایگزین آن کند. البته معنای این ادعا، این نیست که اصلاحات از غرب دل کنده است و بخواهد خود را در آغوش شرق رها کند؛ بلکه این اتفاق بیشتر یک تلاش است برای بازسازی جریانی که به معنای واقعی فروریخته است.

سال ۹۶ حجاریان در همایش «اصلاحات امتداد انقلاب» گفت: شاید مهمترین خواسته مردم در انقلاب، برقراری عدالت و رفع تبعیض‌های موجود بود.

ادبیات جایگزینی « عدالت» به جای « آزادی» مدتهاست که دستور کار شخص حجاریان شده است و اغلب یادداشت‌ها و مطالب او را با همین عناوین می‌توان مشاهده کرد.

این تغییراتی است که به نظر می‌رسد جریان اصلاحات به دلیل ناامیدی از وضعیت به وجود آمده دچار آن شده است.

محمدرضا تاجیک دیگر نظریه‌پرداز جریان اصلاحات بارها اعلام کرده است اصلاحات به یک «Holiday» تاریخی نیاز دارد. اصلاحات باید به یک دوره عمیق تعطیلات رهسپار شود تا بتواند از این دوره یک رویش دیگری بسازد.

نکته پایانی در ادعای حجاریان اینکه استفاده از تجارب و کادرسازی برای هر دولتی لازم است اما کافی نیست. نظام ارزیابی باید بتواند تجربه و مهارت کارگزاران را سنجش کند و این سنجش بنای تداوم یا عدم تداوم مسوولیت کارگزاران را تعیین کند. هیچ فردی یا گروهی از ابتدا مسوول و رئیس متولد نشده است و بنا هم نیست کسی تا آخر عمر مسوول و کارگزار و یا حتی مشاور باقی بماند. چرخش نخبگان از اصول مهم یک حکومت پویا است و نباید از این اصول به سادگی عبور کرد.

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید