ترکیه و گروه‌های تروریستی؛ داستانی که همچنان ادامه دارد

حکومت ترکیه از سال 2011 با کنار گذاشتن سیاست تنش صفر با همسایگان خود تلاش کرده تا عمق نفوذ خود را با حمایت از حرکت‌های تروریستی در منطقه گسترش دهد.

سرویس بین الملل خبر ساز- مهدی پورصفا؛ در طول زعامت حزب عدالت و توسعه و به تبع آن «رجب طیب اردوغان» بر ارکان حکومت ترکیه، این کشور نوسانات فراوانی را در سیاست خارجی خود تجربه کرده است؛ تغییراتی که ناشی از موقعیت ژئوپلیتیک ترکیه و همچنین تلاش این کشور برای ایفای نقش مستقل‌تر بر اساس سابقه تاریخی به خصوص در دوره حکومت عثمانی است.

اگرچه ترکیه در دوره‌ای بحث به صفر رساندن تنش با همسایگان خود را در دوره ریاست «احمد داووداغلو» بر وزارت خارجه این کشور و تا قبل از فراگیر شدن موج بیداری اسلامی دنبال می‌کرد اما پس از آن اردوغان با کنار گذاشتن این راهبرد به دنبال تاثیرگذاری گسترده بر تحولات منطقه‌ای حتی با ابزارهای غیرمعقول برآمد.

البته اگر نگاهی دقیق به زیربنای فکری سیاست خارجی ترکیه در آن زمان بیندازیم، روشن می‌شود که دولت اردوغان به دنبال اجرای همان اجزاء، از طریق دیگری است.

بر این اساس ترکیه به دلیل جغرافیای سیاسی خود در منطقه به دنبال تعمیق عمق استراتژیک از طرق گوناگون است. استفاده از توان اقتصادی این کشور و رشد بالای آن به خصوص در دهه اول قرن بیست و یکم، تأکید بر سابقه تاریخی و نفوذ بالای فرهنگی، ایفای نقش در بحران‌های مختلف منطقه و همچنین گسترش همکاری‌های اجتماعی و اقتصادی با تمامی طرف‌ها از اجزای این راهبرد در طول 20 سال گذشته است.

حضور در آفریقا و تلاش برای استحکام دولت ملی در طرابلس، حضور در شمال عراق برای سرکوب گروه‌های جدایی‌طلب کُرد، دخالت در سوریه با نام مخاطرات و مشکلات ناشی از آن و ده‌ها ماجراجویی دیگر که هر کدام می‌تواند موضوع یک کتاب باشد.

این سیاست توانسته در طول سال‌های گذشته ثمراتی را نصیب ترکیه کند. افزایش حجم مبادلات اقتصادی با سایر کشورها و کمک به رشد تولید ناخالص ملی این کشور، بالا رفتن ضریب نفوذ آنکارا در مجامع بین‌المللی و همچنین فراهم‌آوردن فضای تنفسی بخشی از توفیقات دولت اردوغان در این سال‌ها بوده است.

اما باید اذعان کرد که ترکیه شکست‌های سهمگینی نیز در این رابطه تجربه کرده است. ناتوانی در سرنگونی دولت سوریه، ایجاد شکاف‌های بزرگ داخلی و همچنین خطرات گسترش تروریسم در داخل بخشی از این ناکامی‌ها بوده است.

اما شاید بتوان مهم‌ترین شکست ترکیه استفاده تمام‌عیار از ابزار تروریسم برای نیل به اهداف خود بوده است؛ نکته‌ای که شاید تا ده‌ها سال به عنوان یک لکه سیاه در تاریخ ترکیه ثبت شود.

* احیای حاکمیت عثمانی با حمایت از تروریست‌ها

زمانی که در سال 2011 اولین امواج ناآرامی شروع به درنوردیدن سوریه کرد، ترکیه سیاست تنش صفر را با همسایه جنوبی خود کنار گذاشت.

البته در گذشته نیز سوریه و ترکیه در جریان فعالیت‌های عبدالله اوجالان تا مرز یک جنگ تمام‌عیار پیش رفتند اما درنهایت با امضای توافقنامه آدنا و اخراج اوجالان به یک راهکار دو طرفه دست یافتند.

با این حال، دولت اردوغان گسترش این موج گسترده ناآرامی و تروریسم در سوریه را مسیری در راستای گسترش نفوذ خود در این کشور می‌دانست. ماجرا برای ترکیه زمانی حساس‌تر می‌شد که بخش مهمی از تحرکات مسلحانه توسط شاخه اخوان‌المسلمین در سوریه هدایت می‌شد.

این درگیری‌های عمیق با حاکمیت سوریه که سابقه آن به دهه هفتاد میلادی بازمی‌گشت با خونریزی و خشونت عمیقی همراه بود که عملاً از همان ابتدا با حرکت‌های تروریستی و نبردهای مسلحانه همراه بود.

درحقیقت ناآرامی‌های سوریه بنا به دلایل فراوان هیچ‌گاه نتوانست جنبه مدنی و مسالمت‌آمیز به خود بگیرد و از همان ابتدا، وارد فاز مسلحانه برای نبرد با دولت این کشور شد.

ترکیه نیز از همان ابتدا تلاش کرد تا با حمایت از این گروه‌های مسلح، نقش خود در کشور سوریه را بعد از سرنگونی احتمالی دولت اسد تضمین کند.

از همین رو آنکارا در قالب یک همکاری امنیتی و نظامی گسترده با کشورهای عربی و همچنین اعضای ناتو، تلاش برای تسلیح گروه‌های تروریستی در سوریه را آغاز کرد.

بازیگر اصلی این شطرنج خونین، سازمان اطلاعات ترکیه به رهبری «هاکان فیدان» بود و بار اصلی حمایت مالی از این روند خطرناک نیز بر عهده کشورهای عربی قرار داشت.

به طور خاص و بر اساس سخنان «حمد بن جاسم»، نخست‌وزیر سابق قطر، این کشور، بار اصلی حمایت از سیاست ترکیه را در سوریه را به دوش می‌کشید.

اتاق عملیات ویژه‌ای در کشور ترکیه با همکاری آمریکا و سایر کشورهای عضو ناتو به راه انداخته شد و هزاران تروریست تکفیری از کشورهای گوناگون عازم فرودگاه‌های ترکیه شدند تا از آنجا به سوریه بروند.

قراردادهای نظامی گسترده‌ای با صنایع تسلیحاتی کشورهای اروپای شرقی امضا شد تا سیل جنگ‌افزارها به سمت گروه‌های تروریستی هدایت شود. بر اساس تحقیقات «رابرت فیسک»، روزنامه‌نگار مشهور انگلیسی، صدها هواپیما از اروپای شرقی و با حمایت سازمان‌های مافیایی در ترکیه فرود می‌آمد که حامل انواع جنگ‌افزار‌ بود.

این سلاح‌ها بلافاصله به دست گروه‌های تروریستی مسلح همچون جبهة النصرة و بعدها جیش‌الشام در سوریه می‌رسید. همچنین اخبار و اطلاعات متعددی نیز از همکاری آنکارا با گروه تروریستی داعش منتشر شده است. حجم این تجهیزات به قدری گسترده بود که برخی معترف بودند حتی در انبارهای تسلیحاتی کشورهای غربی نیز این حجم از خمپاره و گلوله پیدا نمی‌شود.

* ادلب و سنگر مشترک ترکیه و جولانی

ترکیه حتی با وجود محکومیت بین‌المللی داعش، به‌صورت مستقیم با این گروه نیز مراوده داشت. بسیاری از اعضای غربی داعش از طریق ترکیه به این گروه تروریستی پیوستند که هم‌اکنون بسیاری از آن‌ها در اردوگاه «الهول» در سوریه منتظر تعیین تکلیف نهایی خود هستند.

ترکیه حتی به‌صورت غیر مستقیم نیز اقدام به خرید نفت سرقتی تولیدشده توسط داعش از میادین نفتی شرق سوریه می‌کرد. فیلم‌های ضبط‌شده توسط هواپیماهای بدون سرنشین روسیه و نمایش آن‌ها توسط «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد، صف طویلی از تانکرهای نفت متعلق به داعش را نشان می‌داد که عازم ترکیه برای تخلیه محموله‌های خود بودند.

بخش زیادی از این محموله‌ها از طریق شرکت‌های صوری و کاغذی، عازم بازارهای نفتی اروپا می‌شد. فرآیندی که ظاهراً برخی از نزدیکان دولت اردوغان نیز در آن دست داشتند.

بعد از اینکه از سال 2015 میلادی و برگشتن ورق جنگ در سوریه، اوضاع به نفع محور مقاومت چرخید، ارتش ترکیه به‌صورت مستقیم برای حمایت از گروه‌های تروریستی در شمال ترکیه وارد کارزار شد.

به‌رغم حمایت تمام‌عیار ترکیه از این گروه‌ها، هم‌اکنون بخش مهمی از این گروه‌ها در جغرافیای استان ادلب محصور شده‌اند. حضور ارتش ترکیه در این مناطق و تعامل آشکار با این گروه‌ها دیگر امر پنهانی نیست. حاکمیت تروریست‌هایی همچون «هیئة تحریر الشام»، «هیئة التحریر الوطنی» و «فیلق الشام» با کمک ترکیه در این منطقه ادامه یافته است.

چند پایگاه ارتش ترکیه در قالب پایگاه‌های دیده‌بانی در شمال سوریه مشغول فعالیت است و هر از چندگاهی نیز شاهد درگیری آن‌ها با ارتش سوریه هستیم.

«لیر» ترکیه به عنوان واحد پول این استان تحت اشغال سوریه پذیرفته شده و هزینه سلاح این گروه‌ها از طریق مبادلات کالاهایی همچون محصولات کشاورزی و مواد غذایی با ترکیه تأمین می‌شود. ترکیه همچنان تلاش می‌کند تا از این ابزار برای حفظ موقعیت خود در آینده سوریه حفظ کند.

علاوه بر این، دولت ترکیه تروریست‌های شمال سوریه را ابزاری برای مهار نیروهای قسد می‌بیند. دمل چرکینی که اتفاقاً با حمایت ناتو در مرزهای شمالی سوریه سبز شده‌اند و رجب طیب اردوغان آماده است برای دفع آن‌ها وارد یک نبرد پر هزینه دیگر در شمال سوریه شود.

* زمانی برای درس‌گرفتن آنکارا از سیاست‌های شکست‌خورده گذشته

با تمام این تفاصیل در روزهای اخیر پرونده ترکیه شاهد رویدادهای جدیدی بوده است. سفر ناگهانی «بشار اسد»، رئیس‌جمهور سوریه به امارات خبر تکان‌دهنده‌ای برای بسیاری از طرف‌ها در ماجرای سوریه است.

امارات به عنوان یکی از کشورهایی که نقش اصلی در تأمین اتاق عملیات یرموک در سال‌های اول جنگ داخلی در سوریه دات حالا میزبان اسد شده است. ماجرا زمانی جالب می‌شود که بدانیم اردوغان چندی است که به دلیل بحران شدید مالی در ترکیه تلاش کرده روابط خود را با کشورهای عربی از جمله امارات احیا کند.

این سفر، شوک بزرگی برای اردوغان است که از ده سال گذشته تمام هم و غم خود را صرف سرنگونی دولت بشار اسد با حمایت از گروه‌های تروریستی کرده است.

از این رو تند شدن لحن رسانه‌های ترکیه علیه محور مقاومت در روزهای اخیر قابل درک است اما واقعاً این لحن تند می‌تواند اشتباهات ترکیه در حمایت از گروه‌های تروریستی را جبران کند؟

ترکیه قمار خطرناکی را برای به دست آوردن حوزه حکمرانی خود در زمان عثمانی با گروه‌های تروریستی شروع کرد اما تمام دستاوردهای احتمالی آن یک به یک در حال بر باد رفتن است؛ به خصوص این که دولت سوریه اعتماد به نفس خوبی برای آزادسازی استان ادلب به عنوان آخرین پایگاه تروریست‌ها پیدا کرده است.

حمایت از گروه‌هایی همچون جبهة‌النصرة و بعدها جبهة تحریر الشام، تجارت با حکومت تروریستی داعش در رقه، همه و همه بخشی از اقدامات ترکیه است.

شاید وقت آن رسیده است که رجب طیب اردوغان، سیاست خارجی خود را با اصلاحات جدی به سمت قطع همکاری با گروه‌های تروریستی پیش ببرد و از فرافکنی‌های بی‌هدف و اتهام‌زنی‌های بی‌فایده خودداری کند.

انتهای پیام/م

بیشتر بخوانید